همشهری آنلاین: تابستان امسال مسعود اوزیل به‌عنوان گران‌ترین خرید فصل لیگ برتر به آرسنال پیوست. هافبک آلمانی گران‌ترین خرید تاریخ باشگاه آرسنال به شمار می‌رود و ونگر امیدوار است به لطف این سرمایه‌گذاری بتواند به ۸سال بدون قهرمانی تیمش پایان بدهد.

فوتبال - مسعود اوزیل

اوزیل یکی از بهترین بازیسازهای فوتبال جهان به شمار می‌رود و برخی فروش او را یک اشتباه بزرگ از سوی رئال مادرید دانستند. او در مصاحبه با مجله world sorcer توضیح می‌دهد که چرا بازی در پست هافبک تهاجمی و به‌اصطلاح پست شماره 10را انتخاب کرده است.

  • تو جوان‌تر از خوان رومن ریکلمه و وسلی اسنایدر هستی. به نوعی آخرین شماره 10بزرگ جهان. اینطور نیست؟

در پست بازیساز بهتر از هر پست دیگری می‌توانم از توانایی‌ام استفاده کنم. فوتبال را به‌عنوان مهاجم شروع کردم ولی پست مناسبی برای من نبود. من خیلی با توپ حرکت نمی‌کردم، بیشتر دوست داشتم عقب بیایم و توپ بگیرم و مربیان مختلف متوجه شدند که من در پست شماره 10راحت‌تر هستم.

این ماجرا دلیل دیگری هم دارد؛ زین الدین زیدان. بازی او همیشه مرا شیفته می‌کرد. دریبل‌ها، آرامشی که هنگام مالکیت توپ داشت... همه‌‌چیز در سطح جهانی بود. هرگز چنین کاریزمایی را در زمین ندیده بودم. دیگر نمی‌خواهم به گل‌ها و رولت (دریبل مشهور زیدان که با توپ 360درجه می‌چرخید) اشاره کنم. این حرکت مورد علاقه من هم هست. این حرکتی غریزی است که در لحظه درباره آن تصمیم می‌گیرید. شما نمی‌توانید از قبل بگویید دریبل بعدی من رولت خواهد بود.

  • چه زمانی بود که عاشق بازی او شدی؟

من زیدان را در جام جهانی 1998کشف کردم. به همین‌خاطر وقتی با کامپیوتر فوتبال بازی می‌کردم، تیم من رئال مادرید یا فرانسه بود؛ تیم‌های زیدان. وقتی هم حرکتی از او می‌دیدم به سایت‌های پخش فیلم می‌رفتم و کلمه زین الدین زیدان را جست‌وجو می‌کردم. حرکت را بارها تماشا و سعی می‌کردم آن را در بیرون تکرار کنم. حالا هم هر بار به گلزن کرشن می‌روم و «قفس میمون» را می‌بینم، همه این خاطرات برایم زنده می‌شود. وقتی کودکانی را می‌بینم که با پیراهن من بازی می‌کنند، احساس خاصی پیدا می‌کنم.

  • از قفس میمون برایمان بگو.

من در شهر گلزن کرشن بزرگ شدم. مدرسه‌ام ساعت 2بعد از ظهر تمام می‌شد و تا ساعت 8در جایی که به آن قفس میمون می‌گفتند، بازی می‌کردم. این زمینی 5در 10متری بود که در آن 6مقابل 6بازی می‌کردیم. به‌خاطر همین فشردگی یاد می‌گرفتی که توپ را حفظ کنی. باید سریع تصمیم می‌گرفتیم و خلاق می‌بودیم. در قفس میمون توپ هیچ‌وقت بیرون نمی‌رفت، پس هیچ زمان استراحتی وجود نداشت و ریتم بازی خیلی بالا بود. حتی وقتی اشتباه می‌کردی، توپ به سمت خودت بر می‌گشت چون دورتادور زمین و حتی سقف بسته بود. من با دوستانم روبه‌روی برادرم و دوستانش بازی می‌کردیم. آنها 5سال بزرگ‌تر از ما بودند. ما مقابل آنها کم نمی‌آوردیم. من هرگز در زمین فوتبال نترسیده‌‌ام، چون به بازی مقابل بازیکن بزرگ‌تر یا سنگین‌تر از خودم عادت داشته‌ام. متوجه می‌شدم که از دیگران کمی بهترم ولی هنوز هیچ تصوری نداشتم که بخواهم بازیکن حرفه‌ای شوم. در این قفس پسرانی بودند که خودشان را توتی یا بکن‌باوئر می‌نامیدند؛ من زیدان بودم.

  • انسان نوستالژیکی هستی؟

نه، ولی کاری که در قفس می‌کردم را متأسفانه نمی‌توانم همیشه در زمین تکرار کنم. فوتبال واقعی متفاوت است. امتیاز من این بود که جثه کوچکی داشتم و چیزهایی را می‌دیدم که دیگران نمی‌بینند. حتی قبل از اینکه توپ به من برسد، می‌دانستم هم‌تیمی هایم دقیقا کجا ایستاده‌اند. این هنوز هم بزرگ‌ترین ویژگی من است؛ هنوز هم این چیزی غریزی برای من است. من هرگز روی این توانایی کار نکردم و از روز اول آن را داشتم و این برای پستی که من در آن بازی می‌کنم، ارزش زیادی دارد؛ برخلاف کسی که مثلا بال بازی می‌کند. من وقتی توپ را می‌گیرم، همیشه در جهت بازی نیستم. برعکس معمولا پشت من به دروازه است و وقت اضافه‌ای که دارم به من کمک می‌کند که سریع‌تر به راه‌حل مناسب برسم.

  • فابرگاس یک‌بار گفته بود که شما بازیکن شلخته‌ای هستید و در زمین هر کاری دوست دارید می‌کنید...

درباره بازیکنان بارسا اطلاعی ندارم، فقط می‌دانم که در فوتبال مدرن شما باید در کارهای دفاعی هم شرکت کنید. طبیعی است که در زمین آزادی عمل دارم. می‌توانم به راست، چپ، جلو یا عقب بروم. امروزه شماره 10بازیکنی تهاجمی است ولی نمی‌تواند از کار تیمی و دفاعی فرار کند. در گذشته بازیکن بازیساز آزاد بود که هر جایی می‌خواهد برود. حالا فوتبال فشرده‌تر شده و همه باید برای پس‌گرفتن توپ تلاش کنند. فوتبال خیلی تاکتیکی‌تر شده. وقتی بازی‌های دهه 70را می‌بینید، از نظر تاکتیکی ظرافت و پیچیدگی فعلی را ندارد. نمی‌گویم بازیکنان آن زمان ضعیف‌تر بودند؛ به هیچ وجه، ولی حالا ما خیلی گروهی‌تر بازی می‌کنیم. حالا تدابیر تاکتیکی به تیم‌های کوچک اجازه می‌دهد که مقابل تیم‌های بزرگ بایستند؛ موضوعی که 30یا 40سال پیش ممکن نبود.

  • سیستم خاصی هست که ترجیح بدهی؟

چه 2-4-4بازی کنیم چه 1-3-2-4، تغییر زیادی در پست بازی من به‌وجود نمی‌آید و من در هر دو حالت در مرکز بازی می‌کنم. با وجود این، ترجیح می‌دهم با 2بال و یک مهاجم مرکزی بازی کنم (1-3-2-4) چون در این سیستم 2هافبک دفاعی پشت سر من بازی می‌کنند و 2بازیکن در کانال کناری بازی می‌کنند. در روش 2-4-4احساس می‌کنم که گاهی مسیر حرکت 2مهاجم با یکدیگر تداخل پیدا می‌کند. در رئال مادرید خوش‌شانس بودم که کنار بازیکنی مثل کریستیانو رونالدو بازی کردم. او شاید بهترین بازیکن جهان است. او به بهترین شکل خودش را به فضای خالی می‌رساند. کریم بن زما هم همینطور. این دو کار شما را آسان‌تر می‌کنند. آنها می‌دانند که کجا باید بروند یا کجا باید نروند و من می‌توانم با بهترین زمانبندی به آنها پاس بدهم. در تیم ملی آلمان هم تقریبا همین راحتی را با مارکو رویس دارم.

  • وقتی سن بازیسازها بالاتر می‌رود، کمی عقب‌تر بازی می‌کنند، مثل پیرلو. فکر می‌کنی تو هم چنین آینده‌ای داشته باشی؟

نمی دانم. این بستگی به سن و همچنین تاکتیک دارد. باستین شواین اشتایگر بازی تیم را از عقب سازماندهی می‌کند ولی مسن نیست. من نمی‌توانم پست دیگری را به جز هافبک هجومی تصور کنم. نقش من این است که به کمک درکی که از بازی دارم و پاس‌های گل به هم‌تیمی‌هایم کمک کنم. درست مثل زیدان. من ترجیح می‌دهم پاس گل بدهم تا اینکه خودم گل بزنم.

  • مردم می‌گویند که با دیدن بازی تو گاهی به‌نظر می‌رسد که کند هستی...

خب همانطور که گفتم شاید به این دلیل باشد که من معمولا پشت به دروازه توپ می‌گیرم. من مجبورم بچرخم و نمی‌توانم بلافاصله به سمت دروازه بروم. من در موقعیتی نیستم که بخواهم پا به توپ به سمت فضای خالی حرکت کنم. وقتی مجبورید بازیسازی یا یک،دو کنید، دیگر موقعیت فرار پا به توپ را ندارید.

  • یک بار گفته ای «من آلمانی هستم، ولی سبک بازی‌ام ترکی است»؛ منظورت چه بود؟

از نظر خانوادگی یک وجه ترکی دارم که مرا کمی پرهیجان می‌کند ولی نظم آلمانی هم در شخصیت من وجود دارد. این یک ترکیب 50-50مناسب است.

کد خبر 245992

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار فوتبال ايران

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز