به گزارش ایسنا، شامگاه 26 دیماه تالار وحدت تهران چند روز پس از تالار فخرالدین اسعد گرگانی شهر گرگان، پذیرای علاقهمندانی بود که شاهد اجرای شسته و رفتهای از گروه مضراب بودند.
در این برنامهی کمحاشیه که با حدود 15 دقیقه تاخیر از ساعت 21:45 آغاز شد و تا نزدیکی نیمه شب ادامه یافت، در بخش نخست، حمید متبسم، آهنگساز و سرپرست گروه، با تکنوازی سهتار یا دونوازی با همراهی تنبک، قطعههای ضربآهنگ دشتی و "پرواز خیال" را در حالی اجرا کرد که عقیلی، شعرهایی از سیاوش کسرایی (نیمایی) و فریدون مشیری (چارپاره) را میخواند:
سنگین نشسته برف
غمگین نشسته شب
اندوه من به دل
تشویش من به لب
آتش اگر بمیرد
آتش اگر که سایه به صحرا نیفکند
در راه گرگها به قافلهها میزنند باز
سیمای بینوایی و بیبرگ باغها
بانگ کلاغها ...
(سیاوش کسرایی)
در پایان این بخش نیز تصنیف "مهرگیاه" با شعر مشهوری از سعدی اجرا شد:
کس نگذشت در دلم تا تو به خاطر منی / یک نفس از درون من خیمه به در نمیزنی
مهرگیاه عهد من تازهترست هر زمان / ور تو درخت دوستی از بن و بیخ برکنی...
کنسرت سالار عقیلی
اما پس از این بخش که متبسم با بوسیدن کاسهی ساز سهتارش آنرا رسمیت بخشید، و پس از یک تنفس کوتاه، گروه متشکل از: حمید متبسم، پویان بیگلر، پدیده احرارنژاد، آوا ایوبی، جلال امیر پورسعید، نوشین پاسدار، بهناز بهنامنیا، سمیرا گلباز، پژمان زاهدیان، نغمه فرهمند، افشین بابایی و سالار عقیلی، به صحنه آمدند تا بخش موسوم «به زمزمهها» که در خبرهای این کنسرت به آن بسیار اشاره شده بود اجرا کنند؛ شامل قطعات: «به رنگخواب»، «از آیینه خورشید»، «با چشمهساران»، «در شبی خزانی»، «تا دریای تو» و «نوای دریا».
این بخش از برنامه که در واقع در پنج پرده بر اساس غزلهایی از محمدرضا شفیعی کدکنی اجرا شد، شامل صحبت عاشق با معشوق بود. در ترتیب غزلها، این رابطه و مکالمه ادامه پیدا میکرد و لحظات شاد و غمگین و دغدغههای دو عاشق بیان میشد. در اجرای این پردهها، حمید متبسم که در جایی گفته برای نوشتن آن یک سال زمان صرف کرده است، گاه گریزی زده بود به ردیفنوازی گذشتگان و گاه با همراهی سالار عقیلی، با بیان خاص برخی کلمهها و با همراهی نوازندهی سازهای کوبهای محلی، افکتهای صوتی ایجاد میکرد. یکی از این پردهها هم به زندهیاد «حسن کسایی» نوازندهی بنام نی تقدیم شده بود.
در پایان این برنامه که بدون هیچ سخنرانی و صحبتی انجام شده بود، در پی درخواست جمعیت مبنی بر اجرای تصنیف "ایران" یا "وطنم" توسط سالار عقیلی، او با رخصت گرفتن از متبسم، بههمراه گروه دوباره در جایگاه اجرا قرار گرفتند. عقیلی سپس اعلام کرد یک کار جدید را دربارهی ایران اجرا میکند که حمید متبسم ساخته است و خیلیها هنوز آنرا نشنیدهاند. «عصر آزادگان» تصنیفی بود که براساس بیتهای معروف فردوسی دربارهی «ایران» اجرا شد و پس از آن نیز هرچند جمعیت خواستار اجرای قطعههای دیگری بودند، کنسرت «زمزمهها» بهکار خود پایان داد. کنسرتی که صحنهآرایی آن با استفاده از نورپردازی یک درخت خزانزده انجام شده بود که در حین توجه به زیبایی آن میشد امیدوار بود، یک درخت طبیعی نباشد که برای استفاده در دکور این کنسرت، کشته شده است؛
کنسرت سالار عقیلی
...دلم از نام خزان میترسد
زانکه من زادهی تابستانم...
(فریدون مشیری)