به طور کلی ادیان، وجود و هستی را سراسر رنج و گرفتاری میدانند و راه نجات انسان را درشناخت و معرفت با کشتن آرزوها، تمنیات، امیال و قطع از وجود میدانند.
اگر فردی نتواند از طریق خودشناسی، درونگرائی و تفکر، خود را از شر "وجود" خلاص کند به یک نوع تولد جدید و مداوم یعنی انتقال روح از جسمی به جسم دیگر دچار خواهد شد.
بر اساس این باور افرادی که علاقمند به زندگی و دارای امیال و آرزوهای مختلف هستند، انتقال روح متعددی را تجربه خواهند کرد تا به آگاهی و معرفت برسند.
شاید داستان رایان به نوعی با این گفتهها بی ارتباط نباشد. چرا که رایان ادعا میکند، سالها قبل در یک میهمانی، مرلین مونرو را دیده، ولی وقتی خواسته به او نزدیک شود با یک ضربه محافظ شخصیای او از میدان بدر شده است. رایان تمام دوستان نزدیک این هنرپیشه را میشناسد و میتواند به تمام اتفاقات پشت صحنهی فیلم "سیاه و سفید" و شایعات پیرامون ستارهها را با تمام جزئیات بیان کند.
شاید تا اینجای ماجرا زیاد تعجببرانگیز نباشد ولی در ادامه باید بنویسم که رایان فقط یک کودک 5 ساله است! آنچه او ادعا میکند، مرا را به یاد فیلم "تولد" با بازی نیکول کیدمن میاندازد.
قدرت عجیب رایان توسط مادر او کشف شده است. سیندی مادر رایان بعد از پی بردن به واقعیت داستانهای که رایان برای او تعریف میکند، نامهای برای دکتر "جیم تاکر ام.دی" مینویسد و از او برای حل معمای فرزندش کمک میخواهد.
دکتر جیم تاکر تحقیقات بسیاری درباره این نوع کودکان انجام داده است و نتایج تحقیات خود را در کتابی به نام "بازگشت به زندگی"( Return to Life)، جمعاوری و ارائه داده است.
او در این کتاب، داستانهای عجیب وغیر قابل باوری از این کودکان را آورده است. برای مثال در بین این کودکان، پسری 3 ساله با استعدادی غریب وجود دارد که ادعا میکند، بابی جونز قهرمان گلف دهه 30 میلادی است. یا پسر 2 سالهای که در جریان بازدید یک موزه جنگ به همراه پدرش، خاطراتی از وقایع نبرد ایوجیما در سال 1945 را به یاد آورده و بازگو میکند.
در میان این کودکان، ماجرای رایان بسیار عجیب و شگفتانگیز است. او خاطرات پشت صحنه فیلمی به نام "شب بعد از شب" محصول سال 1932 را که در میان کتابهای فیلم دیده است را به یاد میآورد و در تصاویر این کتاب به تصویر مردی اشاره میکند و قدرت میگوید: "مامان این من هستم." رایان صحنهای در فیلم را که کمدی پر از اسلحه در آن وجود دارد را برای مادر تعریف میکند. آن شب، مادرش فیلم را در یوتیوب میبیند و مطمئن میشود که چنین صحنهای در فیلم وجود دارد و بسیار متعجب شده و از دکتر تاکر درخواست کمک میکند.
دکتر تاکر و همکارانش، به محض شنیدن داستان رایان به شهر او سفر کرده و سابقه عکس شخصی را که رایان به آن اشاره کرده را دنبال و جستجو میکنند و متوجه میشوند، این تصویر متعلق به "مارتی مارتین" یکی از دستاندرکاران هالیوودی در آن سالها است. یعنی حدود 50 سال پیش از تولد رایان، مردی که در سال 1963 بر اثر سرطان از دنیا رفته است.
مارتی مارتین سمت راست تصویر و رایان پسر بچه 5 ساله سمت چپ
تاکر میگوید: رایان، دلیل بازگشت خود یا همان "مارتین" را به دنیا، پشیمانی او از این که نتوانسته زمان زیادی را در کنار خانوادهاش بگذراند، عنوان میکند. او جزئیات بسیار دقیقی را از زندگی مارتین تعریف میکند که ثابت میکند خود اوست. رایان حتی شماره اتاق بیمارستانی را که مارتین در آن مرده است را دقیق به خاطر میآورد.
از نظر تاکر یادآوری گذشته درهنگام کودکی به دلیل این است که کودکان هنوز ذهنشان به طور کامل درگیر اتفاقات و داستانهای زمان حال نشده است. او میگوید؛ به نظر نمیرسد که رایان تنها به کمک قابلیتهای مغزی و ذهنی خود توانسته به جزئیات گذشته دسترسی پیدا کرده باشد. به طور حتم بخشهای ناشناخته دیگری که هنوز علم به آن دست نیافته، وجود دارد که باعث چنین پدیدههایی میشود.
در دنیا و دانش انسان معماهای بیجواب بسیار وجود دارند. چرا که هنوز توجیه علمی برای ادعای رایان و موارد مشابه آن پیدا نشده است. بازگشت به زندگی از دنیای دیگر و یا پدیدههای دیگری مانند؛ انتقال، کاشت حافظه، سفر در زمان و... در حد داستانهای تخیلی و افسانه قابل پذیرش هستند.
از طرفی بوداییها با طرح نظریه منشا به گونه دیگری به این پدیدهها نگاه میکنند. آنها بر این باور هستند که آخرین لحظه اندیشه این زندگی، اولین لحظه اندیشه زندگی بعدی را ایجاد میکند و این تداوم استمرار دارد. درست همانطور که شعلهای سوزان ممکن است قبل از خاموشی، شعلهای دیگر را روشن کند به همین طریق آخرین لحظه آگاهی زندگی کنونی، سبب برانگیختن اولین لحظه آگاهی زندگی بعدی میشود. به عبارتی، زندگی بعدی چیزی جز تداوم همان رشته یا زندگی قبلی نیست و بنابراین تولد دوباره حتی بدون روحی ثابت و پایدار ممکن است. وقتی نظریه منشأ وابسته به خوبی درک شود، تمام پیچیدگی این راز نیز حل میشود.
شاید روزی و آن هم بسیار زود علم و دانش بشری پرده از حقایق این معماها بر داشته و انسان را از این شگفتی و سردرگمی رها سازد.
- منبع: dailymail