بوروز، همان کشتیگیر قدرتمند آمریکایی است که گودرزی هر چه تلاش کرد نتوانست او را شکست دهد. ملیپوش ایرانی اما مدال نقره المپیک لندن را بهدست آورد تا یکی از بهترین نتایج کاروان کشتی آزاد ایران را در بزرگترین رویداد ورزشی دنیا کسب کند. بدون تردید او هیچگاه فکر نمیکرد که بودن در المپیک لندن با 25سال سن آخرین حضورش در ورزش قهرمانی باشد. بعد از این رقابتها از شرایط نامناسب ورزش ایران گلایه کرد و گفت که در این شرایط از کشتی خداحافظی میکند. چندماه بعد گفت که میخواهد کشتی بگیرد و قصد دارد در مسابقات جهانی بوداپست شرکت کند اما در رقابت انتخابی برای حضور در تیم ملی شرکت نکرد تا با رأی شورای فنی به مسابقات جهانی اعزام نشود. همان موقع گفته شد که گودرزی آماده نیست اما خودش گفت که نخواستهاند او را به این مسابقات ببرند. با همه اینها، گودرزی در هفتههای گذشته به اردوی تیم ملی فراخوانده شد ولی خودش گفت که مصدوم است؛ مصدومیتی که سرانجام حکم به خداحافظی اجباری این کشتیگیر داد. او بهدلیل خونمردگی در نخاع گردن نزد پزشکان زیادی رفت و پزشکان، ورزش قهرمانی را برای او منع کردند.
بدینترتیب، گودرزی در سن 26سالگی از دنیای قهرمانی خداحافظی کرد. او معتقد است در این سن به پختگی لازم رسیده بود و میتوانست تا 30سالگی مدالهای خود را افزایش دهد اما حالا سرنوشت او تغییر کرده است. میخواهد مربیگری کند و پیشنهاد مربیگری هم دارد، گرچه هیچگاه فکر نمیکرد به این زودیها بخواهد مربی شود. صادق گودرزی در گفتوگو با همشهری درباره خداحافظی غیرمنتظره، دوران قهرمانی، آینده ورزشی، فدراسیون کشتی و موضوعاتی از این دست صحبت کرده است.
- خداحافظی غیرمنتظرهای بود. هیچکس فکر نمیکرد به این زودی ورزش قهرمانی را کنار بگذاری و البته بیشتر از همه برای خودت سخت بود. چطور با خداحافظی در سن 26سالگی کنار آمدی؟
اولش که خیلی سخت بود. اصلا نمیتوانستم با این موضوع کنار بیایم. برای من که 10، 12سال است که کشتی میگیرم و مسابقات زیادی رفتهام و با حریفان بزرگی مسابقه دادهام، خیلی سخت است که دیگر کشتی نگیرم. میتوانستم بیشتر کشتی بگیرم ولی الان با شرایط جدیدی که برای زندگیام بهوجود آمده چارهای جز پذیرفتن این واقعیت ندارم. یعنی باید زندگی جدیدی را شروع کنم و دیگر صادق گودرزی قهرمان نیستم.
- به پزشکان زیادی مراجعه کردی؛ یعنی هیچ روزنهای برای بازگشت به کشتی نداشتی؟
بله، با کمک پدرم نزد پزشکان زیادی رفتم ولی همه توصیه میکردند که دیگر ورزش نکنم. اتفاقا آقای خادم هم کارهای پزشکیام را پیگیری میکردند تا بتوانم به پزشکان زیادی مراجعه کنم ولی هیچکدام از این کارها نتیجه نداد تا دیگر به فکر کشتی گرفتن نباشم. بعد از این قضیه خیلی از مسئولان تماس تلفنی گرفتند و ابراز همدردی کردند. از رئیس گرفته تا تکتک مربیانم. البته از ورزشهای دیگر هم کسانی مثل رودکی از جودو زنگ زد و بهطور کلی خیلیها نسبت به من لطف داشتند.
- با این حساب برای آینده چطور برنامهریزی کردهای؟
فعلا که درس میخوانم. 2 ترم دیگر فوقلیسانس مدیریت ورزشی را میگیرم.
- احتمال دارد مثل برادران خادم، علیرضا دبیر و عباس جدیدی وارد سیاست شوی؟
نه، بعید است. دوست دارم که روزی به ورزش خدمت کنم و بتوانم مربیگری کنم. دوست ندارم کار سیاسی کنم، چون من از جنس ورزش هستم و فکر میکنم اگر مربیگری کنم میتوانم موفق باشم. برای همین بهدنبال مربیگری هستم و امیدوارم بتوانم در مسیر جدید زندگیام بازهم موفقیت کسب کنم.
- پیشنهادی هم داری؟
یکسری صحبتهایی انجام شده. ظاهرا علیرضا رضایی و شورای فنی تصمیم گرفتهاند که از من بهعنوان مربی استفاده کنند. احتمالا در یکی از ردههای سنی بزرگسالان، جوانان یا نوجوانان مربیگری خواهم کرد.
- مربیگری در کدامیک از این 3 رده را ترجیح میدهی؟
فرقی نمیکند. من که سنوسال زیادی ندارم و الان خیلی زود است که مربیگری کنم. چون من برای 4سال آینده برنامهریزی کرده بودم که رکورد 7مدال جهان و المپیک پهلوان غلامرضا تختی را بزنم. چون بقیه قهرمانهای کشتی تا 6مدال جهان و المپیک را گرفتهاند و تنها آقا تختی است که این تعداد مدال دارد. من هم که 4مدال جهان و المپیک دارم و یکی از اهدافم این بود که بتوانم تا 30سالگی بیشتر از 7مدال کسب کنم. حالا که میخواهم مربیگری کنم فرقی نمیکند از کجا شروع کنم.
- بعد از المپیک لندن در مصاحبهای اعلام کردی که با شرایط نامناسب ورزش کشور احتمال دارد از ورزش قهرمانی خداحافظی کنی ولی بعد اعلام شد که برمیگردی.
گفتم خداحافظی میکنم تا تلنگری باشد به مسئولان ورزش. چون هنوز هم کمیته ملی المپیک پاداش قهرمانی در المپیک را نداده. بهخاطر برخی مسائل اینچنینی گفتم که خداحافظی میکنم، وگرنه در آن مقطع اصلا قصد نداشتم از ورزش قهرمانی کنار بکشم. اما از وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک گلایه دارم. البته کیومرث هاشمی تازه رئیس کمیته ملی المپیک شده و چون با او رفتوآمد خانوادگی داریم به خوبی مرا میشناسد. امیدوارم در دوره ایشان پاداش قهرمانان المپیکی را بدهند. آقای گودرزی هم با اینکه همشهری ماست اما یکبار یک تماس تلفنی هم نگرفت که ببیند مصدومیت همشهریاش چیست. حالا اگر غریبه بود انتظاری نداشتم ولی به هر حال اصلا پیگیر کار یک قهرمان نبودند.
- ظاهرا فدراسیون کشتی هم بعد از المپیک به وعدههای خود عمل نکرد؟
در کنار کمیته ملی المپیک آقای خطیب هم وعده و وعیدهایی دادند و به آن عمل نکردند. او قرار بود جوایز نقدی و ماشین به قهرمانان المپیکی بدهد که این کار را نکرد. استاندار همدان هم وعده خانه داد ولی بعد چند تا سکه به من دادند. با این بدقولیها انگیزهام را از دست دادم. من با تلاش 3 بار در مسابقات جهانی شرکت کردم که آخر سر بتوانم در المپیک مدال بگیرم و مدال هم گرفتم اما نمیدانستم نتیجه آن 200، 300میلیون باشد. البته من که دیگر سوختم و تمام شدم رفت. امیدوارم برای جوانان کاری کنند، چون آنها میتوانند افتخارات زیادی برای کشور بهدست بیاورند و سرمایههای کشور هستند. برای همین آنها باید از طرف وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک تأمین شوند. حالا من که خداروشکر پدرم بود و هزینه آسیبدیدگیام را داد. البته در فدراسیون آقای خادم کمک زیادی به من کرد. سؤال من این است که مگر چند قهرمان المپیکی داریم که با مشکل آسیبدیدگی مثل من روبهرو شده باشد؟ آیا آنها نمیتوانستند برای من کاری کنند؟
- رسول خادم بعد از رسیدن به ریاست فدراسیون سرمربی تیم ملی کشتی آزاد هم ماند تا انتقادهای زیادی درباره مربیگری رئیس فدراسیون مطرح شود. این انتقادها را قبول داری؟
نه، بهنظر من کشتی الان به صاحب اصلیاش رسیده. آقای خادم هم قهرمان المپیک بوده و هم درسش را خوانده و میتواند مدیریت کند. بهنظر من برخی نمیخواهند بگذارند که خادم کارش را انجام دهد. اصلا اگر خادم سرمربی تیم ملی کشتی آزاد نباشد پس چهکسی سرمربی باشد؟ الان او علیرضا حیدری را هم به فدراسیون آورده و حیدری فدراسیون را اداره میکند و خادم هم در کنار فدراسیون میتواند سرمربی تیم ملی باشد.
- در دوران قهـــرمــانــی سختترین حریفی که داشتی چهکسی بود؟
از بین کشتیگیران ایرانی که نام کسی را نمیتوانم ببرم. اما از بین کشتیگیران خارجی جردن بوروز و دنیس چارگوش چیز دیگری هستند. آنها واقعا خیلی قدرتمند هستند.
- البته جردن بوروز کشتیگیر خیلی بهتری بهنظر میرسد؛ بهخصوص اینکه در فینال المپیک لندن تو را به دردسر انداخت...
جردن بوروز که غیرقابل مهار بود. دستوپایش که خیلی بلندوکشیده است. اصلا وقتی کتوشلوار هم میپوشید هیبت داشت. از او نترسیده بودم ولی در کشتی با بوروز به فن نرسیدم. حالا زورم را زدم اما نتوانستم کاری کنم. کلا کشتیگیر عجیبی است و فکر نمیکنم حالا حالاها کسی بتواند او را شکست دهد. حالا اگر من به او باختم قطعا ضعیف بودم و میپذیرم، همانطور که وقتی برنده میشوم بهنظرم حقام برد بوده. در مسابقات جهانی بوداپست همه دیدند که بوروز با اینکه مصدوم بود و 5تا پیچ در پایش بود، مدال طلا گرفت. البته این را هم بگویم که مسئولان ورزش آمریکا برای او همه کار کردند. یعنی قبل از مسابقات وقتی دیدند که آسیب دیده، همه شرایط را برایش فراهم کردند تا بتواند به مسابقات اعزام شود و قهرمانی بهدست بیاورد. بهنظر من اگر در اینجا چنین مشکلی برای یک کشتیگیر بهوجود میآمد ما کشتیگیر دیگری را جایگزین میکردیم تا به مسابقات برود. دیگر به این فکر نمیکردیم که کشتیگیر آسیبدیده ورزشکار بهتری است و با سرمایهگذاری روی آن میتوانیم مدال طلای جهان را بگیریم. در هر صورت بوروز کشتیگیر بزرگی است و میتواند سالها برای تیم کشورش مدال بگیرد و افتخارآفرین باشد.
- بهترین مربیای که با او کاری کردی و تأثیر زیادی در موفقیتهایت داشت، چهکسی است؟
دوست ندارم از یک مربی خاص اسم ببرم. خیلی از مربیان بودند که برای من زحمت کشیدند. من کارم را از همدان شروع کردم و وقتی که به تیم ملی رسیدم خیلی از مربیان کمکم کردند. من از بچگی با کشتی بودم و هرچه دارم از این ورزش است. زندگیام را مدیون کشتی هستم و به این ورزش بدهکارم. شاید بهترین کسی که از ابتدا همراهم بود و کمکم کرد پدرم بود. او باعث شد که من کشتیگیر شوم و به اینجا برسم. اما در تیم ملی هم رسول خادم و غلامرضا محمدی مربیانی بودند که در موفقیت من نقش داشتند.