حزب عدالت و توسعه که بعد از نخستین دوران حکومت اسلامگرایان در ترکیه (که البته با یک کودتای پستمدرن ناتمام ماند) متولد شد، ارزشهای اسلامی محافظهکارانه را با عملگرایی تجاری و جریان طرفدار اروپا از طیفهای مختلف عرصه سیاسی این کشور، ادغام کرد. این استراتژی به پیروزی این ائتلاف در 3 انتخابات سراسری پیاپی و 11سال حضور در قدرت منجر شد. حزب عدالت و توسعه بهجای جلب حمایت و قدرت گرفتن از طبقه عوام، خودش تبدیل به طبقه عوام شد. در این راه از افراد و نهادهای مختلفی مانند فتحالله گولن و هوادارانش کمک زیادی گرفت.
فتحالله گولن که یکی از بانفوذترین اساتید مذهبی معاصر ترکیه است که از دهه 1990در آمریکا زندگی میکند، در تولد حزب عدالت و توسعه نقش مهمی داشت. وقتی اردوغان و دیگران از جنبش میلی گوروس جدا شدند، حزب عدالت و توسعه متولد شد.
تحلیلگران ترک میگویند که نزاع سطح پایین میان محافظهکاران اسلامگرا یعنی مثلا دولت اردوغان و پلیس هوادار گولن یا چالش میان این دو گروه با سکولارهای حزب مخالف و نظامیان، در ترکیه موضوعی عادی است. اما وقتی وزیر آموزش اردوغان و بعد هم خود او اخیرا تهدید کردند که مدارس متعلق به جنبش گولن را که منبع اصلی تأمین مالی این جنبش است، تعطیل میکنند، همهچیز تغییر کرد. خود گولن در سخنرانی به این تهدید پاسخ داد و تصمیم دولت اردوغان را به کودتای نظامی در ترکیه تشبیه کرد. او گفت: ما از بعد از کودتای سال 1960شاهد چنین وضعیتهایی بودهایم. کودتای سال 1971را دیدیم و تبعاتش را هم چشیدیم. کودتای 1980را دیدیم و ضربه آن را هم تحمل کردیم. ما از همه این وقایع ضرباتی متحمل شدیم.
اکنون اما اتفاق دیگری در ترکیه در جریان است و 16نفر از چهرههای نزدیک به اردوغان به فساد مالی متهم شدهاند. از جمله این افراد پسران چند وزیر مهم دولت هستند که توسط مقامات پلیس که بهطور سنتی از هواداران جنبش گولن هستند، به فساد مالی و اداری متهم شدند. البته این مقامات پلیس بعد از وارد کردن این اتهامات، از کار برکنار شدند. شدت و دامنه درگیری داخلی میان حزب عدالت و توسعه و جنبش گولن حتی باتجربهترین تحلیلگران و ناظران امور ترکیه را هم حیرتزده کردهاست. عقل سلیم میگوید که جنبش گولن در سیاست آشکار و کلان ترکیه نقشی ندارد و در عرصه کنونی سیاست ترکیه هم به جنبش و حزبی غیر از حزب اردوغان نزدیک و وابسته نیست که از آن حمایت کند. اما بهنظر میرسد اکنون همه دستکشهای مخملین خود را درآوردهاند و وارد میدان شدهاند.
از چنین رویارویی، مخالفان سکولار دولت اردوغان بیشترین بهره را میبرند و واقعیت این است که دوستان واقعی ترکیه باید نگران این وضعیت باشند. چون این رویارویی برندهای ندارد. ترکیه با این رویارویی، تضعیف میشود. بیشترین آسیب را اقتصاد ترکیه میبیند که در سالهای اخیر موتور محرک کشور و برگ برنده اردوغان بودهاست. سیاست داخلی همچنین تأثیر مستقیمی بر سیاست خارجی ترکیه خواهد داشت و توجه این کشور را از پیگیری اهدافش در سیاست خارجی منحرف میکند. جنبش گولن از حامیان دولت ترکیه در واشنگتن و در سراسر جهان است. با تخریب رابطه این جنبش با دولت ترکیه، لابی این کشور در خارج هم آسیب میبیند. چه واشنگتن خوشش بیاید چه نیاید، روابط ترکیه و آمریکا در نتیجه منازعه داخلی ترکیه، بهشدت آسیب میبیند. سیاست خارجی ترکیه در یک سال گذشته ضربات متعددی دیدهاست. بعد از اعتراضهای پارک گزی و همچنین تغییر در وقایع سوریه(ناکامیهای متعدد مخالفان مسلح) سیاست خارجی ترکیه آنطور که پیشبینی میشد پیش نرفت.
نقش و حضور و ارتباطات سیاسی اقتصادی ترکیه با کشورهای منطقه و جهان در سالهای آینده کمرنگ نمیشود. حتی اگر اردوغان در نتیجه این بحران یا در نتیجه انتخابات از قدرت خارج شود و حتی اگر حزب عدالت و توسعه هم دیگر در قدرت نباشد، هر حزب دیگری که در ترکیه روی کار بیاید این مسیر را ادامه میدهد. چرا که شرایط منطقه و موقعیت ترکیه چنین روابطی را ایجاب میکند.
جاشوا والکر، تحلیلگر مؤسسه امنیت ملی آمریکا و مشاور ارشد سابق وزارت خارجه آمریکا