داستان، واگذاری اختیارات از وزارتخانهها به مدیریت شهری است. در برنامه سوم توسعه کشور و در ماده 106این برنامه تأکید شده است که دولت باید 23وظیفه اصلی را که به مدیریت شهری برمیگردد در اختیار شهرداریهای شهرهای بزرگ قرار دهد. البته شیوه نظارت و سیاستگذاری در اختیار وزارتخانهها خواهد بود و در اجرا باید نهادی مانند شهرداری به فعالیت بپردازد. این ماده در برنامه سوم توسعه به اجرا در نیامد؛ مانند بسیاری از مواد این برنامه.
در تدوین برنامه چهارم توسعه باز هم واگذاری اختیارات و تحقق مدیریت واحد شهری مورد توجه واقع شد و ذیل ماده 107برنامه چهارم توسعه واگذاری وظایف 23گانه نیز مورد تأکید قرار گرفت. سال 88سال پایان برنامه چهارم بود اما این برنامه به اجرا در نیامد؛ باز هم مانند بسیاری از مواد این برنامه.حتما در برنامه پنجم نیز این ماده مورد تأکید قرار گرفته است؛ اگرچه برای اجرا نشدن.چه دولت هشتم، چه دولت نهم، چه دولت دهم و هماکنون نیز دولت یازدهم توجهی به کاهش اختیارات نداشته و ندارد و استقرار مدیریت یکپارچه شهری همچنان در ابهام است.عجیب نیست که سالهای بعد نیز این اختیارات در اختیار دولتهای بعدی باشد و همچنان مدیریت یکپارچه در هالهای از ابهام.
اما ماجرا چیست؟ چه آثاری در تحقق مدیریت یکپارچه شهری وجود دارد؟ چرا باید اختیاراتی که هماکنون در اختیار وزارتخانههاست به شهرداریهای شهرهای بزرگ واگذار شود؟تهران و شهرهای بزرگ برای اداره، هزینههای سنگینی را تحمل میکنند. این وضعیت در همه شهرهای جهان مشابه است. در واقع هزینههای نگهداری یک شهر بسیار سنگین است. اگر بپذیریم که منابع موجود در شهرهای بزرگ منابع محدود و اندک است، برای اداره شهرها و توسعه آنها جستن منابع جدید کار سادهای نیست. بسیاری از شهرهای توسعهیافته به جای یافتن منابع مالی جدید، بزرگترین تلاش را در کاهش هزینهها میدانند و منابع جدید را در صرفه جویی میجویند.
اگر وظایفی که در قانون پیشبینی شده است به شهرداریهای بزرگ داده شود، نخستین اتفاقی که رخ میدهد، جلوگیری از موازیکاری است و آن داستان قدیمی برچیده میشود، دیگر منابع عمومی شهرها بر اثر بیبرنامگی هدر نمیرود و سیاستهای اقدامات عمرانی و توسعهای هماهنگ میشود.دستکم شاهد این اتفاق نخواهیم بود که مثلا یکبار شرکت گاز برای لولهگذاری در خیابانی حفاری کند و فردا شهرداری آنجا را آسفالت کند و چند روز بعد شرکت آب و فاضلاب به شخم زدن خیابان روی آورد و این داستان ادامه یابد. حداقل کمترین اتفاقی که مدیریت یکپارچه شهری بهوجود میآورد، کاهش هزینههای شهری است. لزومی ندارد به آمار و ارقام پیچیده اشاره شود. همین استدلال کافی است؛ هر شهروند نیز چنین استدالی را میتواند داشته باشد.واقعیت این است که تشکیل مدیریت شهری هیچگاه در اولویت نبوده است. هر روز که از اجرای آن بگذرد، بیتردید هزینههای بیشتری به شهر و شهروندان تحمیل خواهد شد.