اگر بگوییم مغز ما حوادث و اتفاقات مهم را نگه میدارد و چیزهای معمولی را مثل غذایی که خوردهایم و یا لباسی که چندروز پیش پوشیدهایم نگه نمیدارد، هم حرف درستی زدهایم و هم حرف غلطی! درست است که مغز ما وقایع روزمره را نگه نمیدارد، اما چهطور میفهمد که کدام اتفاق مهم است و کدام نیست؟ کدام بخش به مغز چنین دستوری میدهد و چه ملاکی برای سنجش دارد؟ باید روش دیگری در کار باشد!
بدن ما در مواجهه با اتفاقات مختلف، واکنشهای مختلفی نشان میدهد. وقتی موضوعی هیجانانگیز باشد یا خوشحالکننده یا حتی ترسناک، هورمونهای مختلفی ترشح میشود. این هورمونها روی بخشهای خاصی از مغز اثر میگذارند و باعث ماندگاری آن اتفاقات میشوند. به این ترتیب ما آنها را حتی بعد از چندین سال بهخاطر میآوریم. این هورمونها با هم فرق دارند. مثلاً وقتی خوشحالیم یک هورمون، و وقتی ناراحت میشویم یا بلایی سرمان میآید، هورمون دیگری و به میزان دیگری ترشح میشود و این موضوع یعنی که اثرگذاری اتفاقات خوب و بد هم در مغز ما فرق دارند!
دانشمندان تا بهحال، چندینبار روی این موضوع تحقیق کردهاند که خاطرات خوب و بد چه فرقی با هم دارند و چهطور در مغز ذخیره میشوند؟ آنها فهمیدهاند که ساختار مغز افراد در برخورد با هریک از این اتفاقات با هم فرق دارد و میتوان بخشی را از روی آن پاک کرد! یعنی بهخاطر تأثیر متفاوتی که خاطرات منفی روی مغز میگذارند، میتوانیم خاطرات ناراحتکننده را از حافظهمان برداریم! دانشمندان مغز و اعصاب برای این کار داستانی ناراحتکننده را برای تعدادی آدم که در شرایط نسبتاً مشابهی قرار داشتند، تعریف کردند. مثلاً داستان یک تصادف را با نشان دادن عکسهای آن و شرح اتفاقاتی که بعد از آن برای خانوادهی فرد تصادف کرده پیش آمده تعریف کردند. بعد از مدتی، مغز این افراد را تحت شوک خاصی قرار دادند و بعد از انجام آزمایشهای مختلفی دیدند هیچ یک از آنها، داستان دلخراش تصادف را به یاد نمیآورند!
هرچند ساختار حافظه در مغز انسان بسیار پیچیده است و دانش انسان در برابر آن بسیار اندک، البته چنین دستاوردهایی میتواند به درمان بسیاری از بیماران مغزی کمک کند. البته این موضوع یک سؤال مهم را در ذهن تداعی میکند که اگر قادر باشیم برخی خاطرات را از روی مغز پاک کنیم، آیا در آینده میتوانیم خاطراتی را روی آن اضافه کنیم؟!