در این اجلاس که تعدادی از مدیران شهری تهران و شهرداران تبریز و اصفهان نیز حضور داشتند مسائلی مطرح شد که بسیار فراتر از تصورات ما از مدیریت شهری بود. شاید لازم باشد پیش از هر چیز به اتفاقی که بیش از دو سال پیش افتاد اشاره کنم.
آن روزها تهران میزبان تعدادی از شهرداران شهرهای هلند بود. جالب است بدانید که آن شهرداران نه برای بررسی عملکرد شهرداریهای ایران و تبادل تجربه با آنها بلکه برای شناخت جوامع اسلامی به ایران سفر کرده بودند. اما شناخت جوامع اسلامی چه ربطی به شهرداران هلندی داشت؟ آنها در یکی از نشستهای خود در ایران گفتند که جمعیت مسلمانان در شهرهای هلند رو به افزایش است و شهرداران این شهرها برای برنامهریزی بهتر و مواجهه با این جامعه مسلمان نیاز به شناخت بیشتر جوامع اسلامی دارند.
همین موضوع به ما نشان داد که جایگاه شهرداری و حکومت محلی در بسیاری از جوامع بسیار پر اهمیتتر، پرمسئولیتتر و با اختیارات بیشتری نسبت به آنچه در ایران میگذرد است. در واقع شهرداران بودند که میبایست برای موضوع با این حساسیت و اهمیت و با این درجه گستردگی تصمیم میگرفتند نه دولت.
بررسی چهارمین نشست شهرداران جهان در استانبول حاصل گفتوگو با دکتر سیدموسی پورموسوی، رئیس مرکز مطالعات و برنامهریزی شهرداری تهران است که برای شناخت جایگاه امروزی شهرداران بیشتر به ما کمک میکند.
استانبول در بهار امسال میزبان شهرداران جهان بود؛ شهری با جمعیت 9 میلیونی که البته با پیرامون خود 16میلیون جمعیت دارد، شهری با مساجد فراوان که البته میزبان فرهنگهای مختلف است و بالاخره شهری رو به توسعه که البته سالهاست گردشگران را محور زیباییهای خود کرده است.
استانبول حتی اگر اجلاسی برگزار نمیکرد، به اعتقاد پورموسوی، خود یک تور آموزشی مدیریت کارآمد توسط یک شهردار مسلمان بود.
شهرداران تبریز و اصفهان و هیات شهرداری تهران از جمله مسعود کرباسیان معاون خدمات شهری و سیدموسی پورموسوی رئیس مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران در مباحث تخصصی این اجلاس شرکت کردند، با شهرداران دیگر به گفتوگو نشستند و به ایراد سخنرانی پرداختند، اما آنچه که در این اجلاس بیش از همه اهمیت داشت بازدیدها و تبادل تجربیات بود.
به گفته پورموسوی برای هیات ایرانی استفاده از تجربیات شهری چون استانبول اهمیت زیادی داشت و فرصتی هم فراهم شد تا از تعدادی از شرکتهای تابعه شهرداری استانبول، پروژههای شهری، مترو، محل بازیافت زباله و انبوهسازی مسکن توسط شهرداری، بازدید کردند و در کنار آن دیدارهایی با شهرداران و متخصصان برنامهریزی شهری داشتند.
او البته میگوید که هیات شهرداری تهران 3 هدف را در این اجلاس دنبال میکرد؛ 1- حضور بینالمللی و انتقال تجربیات اجلاس به تهران 2- گسترش روابط دیپلماتیک شهرداری تهران در قالب حکومت محلی با شهرداران دیگر 3- ارتقای دانش شهرداری تهران.
شهر؛ مجموعه پیچیدهای از فرهنگها
جالب است بدانید که در این اجلاس اصلاً در مورد بزرگراه، زباله یا آسفالت بحث نشده بلکه رویکرد اجلاس یک رویکرد اجتماعی فرهنگی بود. پورموسوی میگوید که شعار اجلاس شهرهای چند فرهنگی بود؛ به این معنی که شهر مجموعه پیچیدهای از فرهنگها را در خود جای داده است و با این محوریت موضوع مباحث انتخاب میشد.
به گفته او در بیانیه نشست هم آمده بود که ویژگیهای فرهنگی اجتماعی اقتصادی، سیاسی و مذهبی و میراث انسانی مشترک شهرها از ارزشهای جداییناپذیر حقوق بشر، برابری، احترام، قوانین و آزادی است همانطور که میبینیم این موضوع در شعار شهروند محوری شهردار تهران دیده میشود. در واقع رویکرد شهروند محوری یک رویکرد جهانی است.
در عین حال در این اجلاس اعتقاد بر این بود که ما به سمت آیندهای حرکت میکنیم که در آن فرهنگهای متفاوت، شهروندگرایی، ارتقای دانش، رفاه، ثروت و آسایش برای همه شهروندان تجلی پیدا میکند. البته این اهداف از راه شفافسازی در زندگی عمومی، تعمیق دموکراسی، تلاش برای برقراری صلح و عدالت و همبستگی درونی محقق میشود. پورموسوی میگوید: این مفاهیم جزئی از رویکرد توسعه پایدار است؛ رویکردی که شهرداری تهران نیز به آن توجه ویژه دارد.
از سوی دیگر در این اجلاس تعادل بخشی به رابطه میان شهروندان، حکومت محلی، دولت ملی و نهادهای بینالمللی توجه و برای ارتقای دیپلماسی شهرها و اهداف آن هم بحث شد. رئیس مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران میگوید: «از مباحثی که در کشور ما به آن توجهی نشده دیپلماسی کلانشهرهاست.
به اعتقاد من در آینده نزدیک کلانشهرها نقش مهمی در دیپلماسی ایفا خواهند کرد چرا که ضعف نهادهای بینالمللی و ملی در برقراری صلح و ایجاد امنیت باعث شده تا اعتماد شهروندان به این نهادها کمتر شود و اینجاست که نهادهای محلی که مستقیماً با مردم ارتباط دارند میتوانند تاثیرگذار باشند. معتقدم که شهرداری تهران نیز باید برای روابط دیپلماتیک با شهرهای بزرگ دنیا برنامهریزی کند.
استانبول امروز
بخش مهمی از سفر هیات ایرانی، بازدید از اقدامات شهرداری استانبول بود.
استانبول نسبت به گذشته به نظر پورموسوی بهتر میآمد؛ آلودگیها کمتر شده بود، زیباسازی و نورپردازی بناها به شکلی مناسب به شهر آرامش داده بود و ترافیک هم روانتر شده بود. در کنار اینها هویت شهر و یادمانهای تاریخی آن حفظ شده و ارتباطات میان فضاهای گردشگری آسان شده بود. جالب است بدانید که حتی در بخش گردشگری هم شهرداری مسئول ساماندهی امور بود.
با وجود این نکته مهم و جالب بازدید از استانبول، دیدار از طرحهای انبوهسازی مسکن که توسط شهرداری این شهر اجرا میشد، بود. به گفته پورموسوی شرکتی وابسته به شهرداری با هدف تامین مسکن برای شهروندان در این شهر راهاندازی شده است. این شرکت با مشارکت بخش خصوصی تاکنون 37 هزار واحد آپارتمان ساخته و میخواهد امسال 20هزار واحد دیگر بسازد.
نکته مهم در این ساخت و سازها این است که قیمت زمین حدود 15درصد از قیمت تمام شده بنا را تشکیل میدهد در حالی که در تهران این رقم بیش از 50درصد است. پورموسوی معتقد است دلیل این موضوع آن است که فروشندگان زمین در شهری مثل استانبول نمیتوانند به هر قیمتی که دلشان خواست زمین را بفروشند و باید تابع قوانین شهری زمین باشند.
او در تشریح این طرح خانهسازی میگوید: آنها مشتریان خانهها را به 4 دسته تقسیم کرده بودند: گروه A که طبقه کمدرآمد و عمدتاً جوانان تازه ازدواج کرده هستند، آپارتمانهای این گروه معمولاً 70 متری است، گروه B از نظر مالی متوسط، گروه C از نظر مالی وضعیتی خوب و گروه D وضعیتی بسیار خوب دارند.
شرکت 40 درصد قیمت تمام شده خانه را از متقاضی میگیرد و 60 درصد دیگر هم به صورت اقساط به بانک پرداخت میشود. در ضمن برای گروه A (کمدرآمدها) فقط قیمت تمام شده خانه را محاسبه میکنند و سودی از آنها نمیگیرند، از گروه B ده درصد، گروه C پانزده درصد و گروه D بیست درصد سود میگیرند.
به عقیده پورموسوی برای پیاده کردن چنین طرحهایی در تهران، باید قوانین به کمک شهر و برنامهریزی شهری بیاید و در محدوده شهر تعاریف دقیق و محدود کنندهای برای استفاده یا فروش زمین وجود داشته باشد.
در مجموع در این اجلاس هیات ایرانی علاوه بر دیدار و گفتوگو با شهرداران جهان، توانست با دیدار از پروژهها و اقدامات قدیر توپاژ شهردار استانبول، از تجربیات آنها بهره بگیرد. رئیس مرکز مطالعات و برنامهریزی شهرداری تهران میگوید: قدیر توپاژ، که دکترای طراحی شهری دارد نمونه یک مدیر کارآمد مسلمان در ترکیه بود و به همین دلیل فعالیتهای او اهمیتی دوچندان داشت.
در گفتوگو با پورموسوی مدام به این فکر میکردم که آنچه در اجلاسی جهانی در مورد مدیریت شهری مطرح میشود نیاز به برنامهریزیها و اختیارات کلان دارد و در حالی که شهرداران در ایران بیشتر مجری هستند تا برنامهریز و هدایت کننده. این در حالی است که در بسیاری از کشورها سر رشتههای اداره شهرها در دست مدیریت شهری است.
چهطور میشود چنین ایدههای جهانی و کلانی را با این اختیارات محدود پیاده کرد؟ پورموسوی هم این فکر مرا تایید میکند که کار با این شرایط بسیار سخت است و میگوید: اگر به پیامهای مردمی در 137 و 1888 گوش کنید متوجه میشوید که بخش زیادی از خواستههای مردم مربوط به دستگاهها و نهادهایی است که هیچ ارتباطی به شهرداری ندارند اما در شهر فعالیت میکنند.
حدود 16 مورد از خدمات اساسی شهر هیچ ارتباطی به شهرداری ندارد اما تبعات فعالیتهای نهادهای آنها و سهلانگاریها و کاستیهای آن متوجه شهرداری هم میشود. به گفته پورموسوی همه ما میدانیم که کلید حل بسیاری از مشکلات شهر در تحقق مدیریت واحد شهری است اما اگر مدیریت واحد نبود نمیشود کار را رها کرد، باید به دنبال بهترین راه بود و بهینهگرایی معقولترین راه است.
به عقیده او عقلانیت، کارآمدی، اعتدال و ارزشگرایی بهترین رویکرد برای خدمت به مردم است اما از طرفی معتقد است که دولت باید اختیارات بیشتری به مجموعه مدیریت شهری واگذار کند. او میگوید: معتقدم دولت باید در اداره شهرها سکانداری کند و پارو زدن را به شهروندان بسپارد، مردم این کار را به خوبی میدانند و نهادهای محلی برای این منظور طراحی شدهاند. در عین حال به گفته او شهرداری با وجود همه این محدودیتها سعی دارد از تمام ظرفیتها و فرصتها برای ساماندهی شهر استفاده کند.
گفتوگوی ما که با پورموسوی تمام شد یک موضوع بیش از همه ذهنم را به خود مشغول کرده بود؛ خانهسازی شهرداری. شهرداری تهران الآن با این موضوع در بخش بافتهای فرسوده درگیر است اما انبوهسازی برای خانهدار کردن شهروندانی چون من، نیز میتواند با مهیا شدن شرایط در برنامههای شهرداری قرار بگیرد؛ البته اگر دولت پارو زدن را رها کند، قوانین اصلاح شود و شورا و شهرداری به معنی حکومت محلی نزدیکتر شوند.