کمتر از 20سال پیش هر شهروند ایرانی در سال حداقل یکبار سینما میرفت و امروز تقریبا از هر 10ایرانی یک نفر هر سال روی پرده فیلم میبیند. نکته اینجاست که همین آمار تعداد سینماروها در سال، 4سال پیش تقریبا دوبرابر امروز و حدود 18تا 20میلیون نفر بود. کنار هم گذاشتن این ارقام یک معنی بیشتر ندارد و آن این است: بحران مخاطب در سینمای ایران بسیار جدی است!
کل فروش: غمانگیز
فروش 58فیلم ایرانی اکرانشده در سال 92نشان میدهد که میزان فروش سالنهای سینما در سالجاری کمی بیش از 37میلیارد تومان بوده است؛ فروشی که هر چند به مدد افزایش قیمت بلیت نسبت به سال 91حدود 5میلیارد تومان افزایش داشته اما هنوز هم برابر است با قیمت 30خودروی مازراتی که در همین شهر تهران تعدادشان کم نیست. از مجموع این مبلغ فروش، 21میلیارد تومان سهم سینماهای تهرانی و کمی بیش از 16میلیارد تومان سهم سینماهای شهرستان بوده است. یعنی اکثر فیلمهای به نمایش درآمده در سینمای ایران نتوانستند حتی هزینه تولید را از محل فروش بلیت در گیشه بازگردانند.
یک بلیت برای چند نفر؟
اصل ماجرا این است: تعداد مخاطبانی که فیلمها را در سالنهای سینماهای کل ایران دیدند نسبت به سال گذشته، کاهش یافته و روند ریزش مخاطب همچنان ادامه دارد. سال 92کمی کمتر از 9میلیون نفر در چهارگوشه ایران به سینما رفتهاند که همین رقم هم نسبت به سال گذشته 700هزار نفر کمتر است. سال 91حدود 9میلیون و 390هزار نفر بلیت خریده و در سالن سینما به تماشای فیلمها نشسته بودند. این آمار در سالهای 90، 89و 88بهترتیب 14، 12و 18میلیون نفر بود. حالا با اطمینان میتوان گفت که تعداد مخاطبان سینمای ایران در سال رو به پایان 92نسبت به سال 88نصف و سینما رسما از سبد فرهنگی خانوار ایرانی حذف شده است.
پرفروشترینها و کمفروشترینها
امسال هم مثل سال گذشته جایگاه پرفروشترین فیلم سال به یک فیلم از مسعود دهنمکی رسید با حدود 6میلیارد تومان در سراسر ایران. «رسوایی» اواخر اسفند 91اکران شده بود. «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» پوران درخشنده با 4میلیارد تومان در جایگاه دوم ایستاد و نکته جالب اینکه 2فیلم پرفروش سینمای ایران در سال 92روی هم حدود 2میلیون نفر را به سینماها کشاندند؛ یعنی تقریبا 3درصد جمعیت ایران. در فهرست کمفروشهای سال «شرقی» عبدالرضا منجزی با 4میلیون تومان فروش صدرنشین است و «فیلادلفی» پس از آن قرار دارد.
1+12فیلم میلیاردی
فروش میلیاردی فیلمها در تهران و شهرستانها رؤیایی بود که تنها برای 13فیلم تعبیر شد. پس از رسوایی و هیس، یک انیمیشن رتبه سوم فروش سینمای ایران را در سال 92به نام خود سند زد؛ «تهران 1500» بهرام عظیمی کمی بیش از 2میلیارد تومان فروخت و رتبه چهارم به «حوض نقاشی» رسید با 2میلیارد تومان فروش. «گذشته» اصغر فرهادی هم که همزمان با اکران جهانی در چند سینمای ایران روی پرده رفته بود، حدود 2میلیارد تومان فروخت تا یکی از فیلمهای میلیاردی سال لقب بگیرد.
دیگر فیلم پرفروش «برف روی کاجها» نخستین تجربه کارگردانی پیمان معادی بود با بیش از یک میلیارد و 200میلیون تومان.
«چه خوبه که برگشتی» داریوش مهرجویی به مدد ستارههایش از خط فروش میلیاردی گذشت و پس از آن هم 7فیلم دیگر با فروش میلیاردی در تهران و شهرستان قرار گرفتند: جابهجا علی توکلنیا، دهلیز بهروز شعیبی، پل چوبی مهدی کرمپور، دربند پرویز شهبازی، بوی گندم و بهخاطر پونه. نکته مهم اینکه غیراز دهلیز، دربند و یکیدو فیلم دیگر، سایر فیلمهای یک میلیاردی سینمای ایران در سال 92رسما فیلمفارسیهای امروزی هستند که انگار فقط ظاهرشان نسبت به آنچه قبل از انقلاب در سینماها به نمایش درمیآمد، عوض شده است.