و شهر که میبایستی حامی امنیت آحاد جامعه به عنوان یکی از عناصر اساسی حیات اجتماعی باشد در مواردی از عهده این وظیفه عاجز مانده است. مطلب حاضر مدخلی است بر این بحث با این امید که متخصصین و مسئولین مرتبط نیز با طرح ایدههای مؤثر در صدد زدودن این پدیده زشت از چهره شهر برآیند.
از جمله عوامل مهم و مؤثر در حفظ و رعایت هنجارها در هر جامعه، نظارتهای اجتماعی است. نظارت اجتماعی به مثابه ابزاری غیرمحسوس ولی قدرتمند مانع از هنجار شکنیها است و این خود از ارکان اساسی در پایداری شالودههای اجتماعی است.
اندیشمندان اجتماعی معتقدند قبل از برقراری نهادهای نظارتی یا کنترلی همچون نیروهای نظامی یا قضائی، جوامع بشری از طریق نظارت اجتماعی حفاظت میشدهاند و سپس با رشد و گسترش جوامع و بویژه شهرنشینی و تعدد و تراکم کنشها و تعاملات و تسهیلات جدید ارتباطی استقرار نهادهای خاص نظارتی اجتناب ناپذیر گردید. نظارت اجتماعی به معنی نظارت عامه مردم بر اعمال رفتار یکایک افراد یا نهادهای اجتماعی است.
به تعبیر دیگر آنجا که حضور مردم بیشتر و مؤثرتر است، احتمال بروز ناهنجاری کاهش مییابد و این امر در خصوص طیفی از اعمال یا رفتارهای پیش پا افتاده و ساده مثل پوشش فردی تا جرم و جنایت پدید میآید.
در واقع انسانها به محض پای نهادن در جامعه میآموزند: اولا ناچار به عضویت در آن هستند، ثانیا عضویت در آن تابع شرایط و قوانینی است که بخشی از آن توسط نهادها به اجرا در میآیند و بخشی نیز توسط تکتک اعضاء یا زیر گروههای اجتماعی به اجرا در میآیند.
به همین دلیل است که اعضاء جامعه با تاثیرپذیری از ارزشهای اجتماعی جهت رعایت قوانین اجتماعی در هراس از نظارتهای اجتماعی از ناهنجاریها پرهیز میکنند.
به بیان دیگر بخشی از رفتارهای نابهنجار بدان جهت از سوی افراد دارای انگیزه جرم انجام نمیگیرد که از مجازاتهای قانونی هراس دارند. لیکن بخشی دیگر ممکن است فقط به مثابه گستاخی در قبال خواستهها و مقررات اجتماعی رخ ندهند.
نظارتهای اجتماعی عنصری بسیار ارزشمند و حیاتی در تکوین و استمرار زندگی اجتماعی هستند. به همین دلیل بسیاری از تخلفات و جرایم در زوایایی از روابط اجتماعی رخ میدهند که پنهان هستند یعنی دور از نظارتهای اجتماعی هستند.
(فراموش نکنیم که شالوده مهم پیوستگی هر جامعه یا گروه، ارزشها هستند) ارزشها از طریق نظارتهای اجتماعی یا قانونی حراست میشوند. آنچه که باعث میشود در جامعه کوچکی مثل خانواده اعضاء از اصول و قواعد والدین پیروی کنند چیزی جز امر نظارتی نیست و هر قدر گوشهها یا زوایای پنهان در این ارتباط کمتر باشد احتمال رخداد هنجارشکنی اعضاء آن کاهش مییابد.
عناصر سازنده زوایا یا گوشههای اجتماعی میتوانند روابط مبهم یا تعریف نشده اجتماعی باشند که نمونههایی از آن ارائه شد، ولی عناصر فیزیکی و کالبدی فضای شهر نیز میتوانند عامل تسهیلکننده بروز ناهنجاریها باشند.
فضاهای شهری به مثابه عنصری اساسی در تعاملات و ارتباطات انسانی هستند. این فضاها ساز و کارهای لازم برای نقش آفرینی نظارتهای اجتماعی را نیز مهیا میکنند.
یک کوچه باریک را در یک شهر کوچک در نظر آورید. کوچه به عنوان بخشی از محله، دارای هویت اجتماعی است. بدین معنی که اعضاء آن به عنوان یک گروه یا زیربخش اجتماعی قابل تعریف هستند و با یکدیگر ارتباط مشخصی دارند.
اعضاء این جامعه کوچک در فضای کوچه تحت نظارت اجتماعی معینی قرار دارند. در این فضا(کوچه) کودکان میتوانند با اطمینان به کوچه بیایند و بازی کنند و خطری آنها را تهدید نمیکند. هر عابری احتمالا شناخته شده است.
هر وسیله نقلیهای هم همینطور، به زبان ساده هر عنصر با انگیزه جرم(مثل بچه آزاری) خود را در محاصره عوامل نظارتی اطراف میبیند: عابرین دیگر، فروشنده دوره گرد، بقال، همسایهها، اعضاء خانههای اطراف و حتی از طریق مشاهده از پنجرههای مشرف همه و همه همچون نیروهای بدون یونیفورم نظارت هستند که هر نوع تمایل به تخلف را مانع میشوند یا تخفیف میدهند.
حال همین کوچه را در شهری بزرگ در نظر آوریم، روابط اجتماعی گسیخته شده، اعضاء یکدیگر را نمیشناسند چون اساسا عضو اجتماعی مثل محله نیستند و اساسا محلهای با تعریف فوق و هویت معین وجود ندارد.
افراد مختلف و غریبه زیادی از محله عبور میکنند خودروهای عبوری زیادی هم به چشم میخورد. بقال و همسایهها ممکن است بچه کوچکی را که از کوچه عبور میکند نشناسند و متخلفی که سهمی در تعرض به این بچه را دارد نیز هراسی از شناخته شدن ندارد چون هویتش آشکار نیست.
در واقع با مخدوش شدن مفهوم محله از کالبد شهر عنصر نظارت اجتماعی بیاثر یا کماثر شده است. حال چنانچه در مقیاسی وسیعتر به فضاهای شهری نظر کنیم ملاحظه میشود با تغییرات گسترده فضاها و کاربریها؛ تغییرات وسیع در شبکههای حمل و نقل و امثال آن گوشهها یا زوایایی در کالبد شهر ایجاد شده که در اصطلاح فضاهای بیدفاع نامیده میشوند یعنی فضاهایی که کمترین نظارتهای اجتماعی در آن تحقق مییابد.
از جمله نمونههای مثال زدنی در خصوص اینگونه فضاها موارد ذیل است:
- فضاهای اطراف تقاطع بزرگراههای درون شهری
- اطراف و زیر پلهای درون شهری
- پلهای عابر روگذر یا تونلهای زیرگذر
- معابر مجاور کاربریهای بزرگ و کمرفت و آمد
- فضاهای سبز درون بافتهای شهری کم رفت و آمد (بدون کاربری اجتماعی)
این فضاها ایدهآلترین نقاط برای مزاحمین یا مجرمین هستند(به عنوان محلی برای اطراق یا گردهمایی و ارتباط معتادین گرفته تا دزدی یا زورگیری، تجاوز و قتل).
خصوصیت اصلی فضاهای بی دفاع فقدان عنصر نظارت اجتماعی است. فراموش نکنیم اشراف حتی یک خواربار فروش بر یک کوچه یا معبر نیز میتواند عاملی در کاهش جسارت برای بسیاری از تخلفات باشد.
فضاهایی که در آن رفت و آمد کم است (روز یا شب) یا در صورت استمداد احتمال یا امکان کمکرسانی به فردی که مورد تهاجم واقع شده کمتر است، جسارت بیشتری را به مجرمین برای ارتکاب جرم میدهد.
در ذیل نمونههایی از فضاهای بیدفاع شهری ارائه شده است:
1- فضای بیدفاع ممکن است در تقاطع دو بزرگراه شکل گیرد. ظاهرا هر لحظه دهها خودرو از محل عبور میکنند ولی آنها عامل مناسبی برای نظارت اجتماعی تلقی نمیشوند و چه بسا در روز روشن و در مقابل خودروهای عبوری گوشهای از تقاطع دو بزرگراه، محلی ناامن برای حتی چند دقیقه باشد. در این فضاها رفت و آمد عابر پیاده محدود و عوامل دیگر نظارتی نیز وجود ندارند.
2- فضاهای مجاور کاربریهای بزرگ ولی کمرفت و آمد. بطور مثال پیادهروی مجاور یک کارگاه بزرگ در بافتهای شهری که میتواند در طول یک مسیر 200 متری فقط از یک دیوار یا نرده طولانی تشکیل شود.
کافی است که در سوی دیگر خیابان هم شرایط مشابهی وجود داشته باشد مثلا رودخانه یا درختکاری بدون کاربرد اجتماعی. این فضا حتی اگر در مرکز بافتهای شهری قرار داشته باشد، به دلیل فقدان عناصر نظارتی در ساعات کم رفت و آمد بهترین شرایط را برای مهاجمین فراهم میکند.
3- فضاهای مجاور ساخت و سازهای نیمه کاره و بخصوص رها شده. این فضاها اغلب جایگاه امنی برای خلافکاران است و طبعا کمینگاه مناسبی برای آنکه در ساعات کم رفت و آمد مورد استفاده برای حمله قرار گیرد.
4- جنگلکاریهایی که از یک سو به حاشیه بزرگراهها مجاور هستند و از سوی دیگر فضاهای مسکونی میباشد. عبور پیاده از فضای سبز فوق برای دسترسی سریع به بزرگراه(با هدف دسترسی سریع ) و انتظار برای استفاده از خودروهای عبوری جهت سفر نیز خود محل مناسبی برای سوءاستفاده مجرمین است.
جمع بندی:
در توسعه فضاهای شهری و شبکههای حمل و نقل ضروری است این گونه فضاها به دقت مورد بازبینی و کنترل قرار گیرند. اولویت نخست جهت حفاظت از آنها پیشبینی شرایطی است که بصورت فضای بیدفاع (فقدان نظارت اجرائی) درنیایند یعنی با تغییر مسیرها و طراحی بهینه، ترکیب کاربریهای پر تراکم، امکان نظارت اجتماعی فراهم گردد یا در صورت امکان از ابتدا با نهادهای نظارت قانونی هماهنگ و تحت کنترل درآیند.
از طرف دیگر معمولا به دلیل تجربیات رخدادهای ناخوشایند در فضاهای مشابه، نیروهای متخصص انتظامی خود بهترین مشاور برای تشخیص و پیشبینی فضاهای بیدفاع در کالبد شهری هستند و میتوانند از اعضای اصلی در تصویب تغییرات کالبد و فضاهای شهری باشند.
این نخستین گام در جهت جلوگیری از ایجاد فضاهای بیدفاع جدید است و گام بعدی تشخیص فضای بیدفاع موجود است. این امر نیز میتواند در قالب بررسی تیمهای مشترک از نیروهای متخصص اجتماعی، شهری و نیروهای انتظامی مورد بازبینی قرار گرفته و فهرست شوند و بر اساس آن مکانیزمهای مناسب برای نظارت بر آن پیشبینی گردد و با اولویت نصب مکانیزمهای نظارت اجتماعی و یا نظارت رسمی (از قبیل افزایش گشتها، تغییر مسیرها، هشدار برای عابرین، نصب دوربین و امثال آن) محافظت شوند.