معمولاً یکی از مهمترین نمادهای کمک به بزرگترها، همراهی آنها در عبور از خیابان است. یعنی این ابتداییترین کاری است که میتوانیم برای آنها انجام دهیم. پس چرا او پشت این چراغ که تندوتند قرمز و سبز میشود، اینهمه منتظر ایستاده بود؟
وقتی با دوستانم از مدرسه برمیگشتیم او را دیدیم، زیاد پیر نبود اما حال و روزش نشان میداد که روی پایش بند نیست. برای همین به چراغ راهنمایی تکیهداده و ساک خریدش را جلوی پایش گذاشته بود.
یکی از دوستانم او را شناخت. همسایهی آنها بود و دوست مادرش. ما همه به او سلام دادیم و او از دیدن ما خوشحال شد و گفت که تازه کمرش را عملکرده و نمیتواند تند راه برود. گفت که این چراغ هم خیلی زود قرمز میشود. گفت که ۱۰ دقیقه سر این چهارراه ایستاده تا کسی بیاید و او را رد کند و ما با هم از خیابان رد شدیم.