اگر تا به حال فقط اسبهایی را دیدهاید که در کنار ساحل دریا کرایه میدهند و بچههای کوچک را پشتشان سوار میکنند و فکر میکنید این همه شعر و داستان و توصیفات رؤیایی از شکوه و زیبایی اسب دلیل خاصی ندارد، باید یکبار اسبهای مسابقه را تماشا کنید. چندوقت پیش اعلام شد که «سعید کلانتری» نوجوان سوارکار ایرانی برای شرکت در المپیک آسیایی نانجینگ چین اعزام میشود. با همکاری روابط عمومی فدراسیون سوارکاری، برای دیدن سعید به یک باشگاه سوارکاری در غرب تهران میرویم. کیومرث کلانتری پدر و مربی سعید هم در این گفتوگو حضور داشت. به نظر او، اگر باشگاههای اسبسواری کافی و مجهز داشته باشیم نوجوانهای زیادی در ایران میتوانند سوارکاران خوبی باشند. در اولینماه از سال اسب، پای صحبتهای این سوارکار ۱۷ساله مینشینیم.
* * *
- سوارکاری را میشود رشتهی خانوادگی شما بهشمار آورد. با این حساب، شما سوارکاری را از چه سنی شروع کردی؟
از هفت سال پیش. یعنی وقتی که ۱۰ساله بودم. پدرم از بچگی من و برادرم را به باشگاه سوارکاری میبرد. برای همین با این ورزش آشنا شدم. وقتی جایزههای سوارکاری عمویم را میدیدم؛ من هم میخواستم سوارکار شوم.
- در رشتهی کورس میتوانی هیجان سرعت را تجربه کنی. ولی پرش، خطر سقوط دارد. چرا سراغ کورس نرفتی؟
کورس هم خطر دارد. در مسابقات، گاهی اسب و سوار در سرعت بالا با هم معلق میزنند. کورس در ایران کمتر انجام میشود ولی پرش بیشتر است. در واقع رشتهی اصلی اسبسواری در ایران پرش است.
- تا حالا پیش آمده که از اسب بیفتی؟
بله، حادثه زیاد پیش میآید. بار اول سوار یک اسب ترکمن بودم که رم کرد ولی مستقیم زمین نخوردم و اول روی گردنش افتادم. بدترین حادثه وقتی بود که با یک اسبسوار دیگر تصادف کردم. داشتم با سرعت در بین درختان میرفتم که ناگهان یک سوارکار دیگر را دیدم. او هم سرعتش زیاد بود. مثل دو خودرو به هم کوبیدیم. من که چیزی یادم نیست ولی یک نفر که صحنه را دیده بود میگفت که ضربه توی صورتت خورد. بعد از روی زمین بلند شده و چند قدم راه رفته بودم. بعد دوباره افتاده و بیهوش شده بودم. نیمساعت بعد از آن، وقتی به هوش آمدم میگفتند یکماه نباید سوار اسب شوم ولی چند روز بعد دوباره سوار شدم.
- از این اتفاقها نمیترسی؟
نه. تمام سوارکارها سابقهی مصدومیت دارند. پیشکسوتهای این رشته هرکدام چندین جای شکستگی دارند. یکبار رکاب اسب پدرم پاره میشود و او که از یک طرف اسب آویزان شده بود محکم به مانع پرش میخورد. عمویم یکبار در کورس به میلههای اطراف زمین کوبیده شد و استخوانهایش از چندجا شکست. میگویند همان زمانی بود که توی رودبار زلزله آمده بود و همهی بیمارستانها پر از بیمار بودند او بعد از درمان دوباره به مسابقات برگشت و صاحب عنوان هم شد.
- اگر دکتر بگوید نباید سوار اسب بشوی چهکار میکنی؟
دکتر این را نمیگوید، چون میداند سوارکارها نمیتوانند سوار نشوند.
- اگر یکبار آسیب جدیِ جدی ببینی و دیگر اصلاً نتوانی سوار اسب بشوی چه؟
دنبال مربیگری میروم. اسبسواری را رها نمیکنم. البته در اسبسواری هم، مثل همهی رشتههای ورزشی باید حتماً احتیاط کرد. مثلاً باید کلاه سوارکاری داشت که مثل کلاه ایمنی است و از سر محافظت میکند.
- راست میگویند که اسب بدون اینکه به او دستور بدهند میفهمد که سوارکار میخواهد چهکار کند؟
اسب باهوش، ارتباط خاصی با سوارش پیدا میکند و بعد از مدتی هردو میفهمند که چه موقعی آمادهاند. برای همین سوارکار لازم نیست حتماً اسب خودش را مجبور به حرکتی کند که مثلاً یورتمه برود یا چهارنعل. به سوار خیلی بستگی دارد که بتواند با هر اسبی پرش انجام دهد، ولی اسبهایی که استعداد دارند یا بیاستعدادند کاملاً با هم متفاوتند. مثلاً اسبهایی هستند که ظاهر خیلی خوشگلی دارند، ولی به درد کار دیگری نمیخورند.
- اسبی هم هست که سرکشی کند؟
بله، بعضی از اسبها به اصطلاح «گهگیری» میکنند و نمیخواهند کاری را انجام بدهند که سوارکار میخواهد. بعضیها حتی دشمنی هم میکنند و ممکن است به او آسیب بزنند. مثلاً اسبهای ترکمن خیلی باهوشند، ولی میتوانند صدمه بزنند. بعضی از اسبها هم یکهشناسند و غیر از سوارکار خودشان به هیچکس دیگری سواری نمیدهند. اگر کسی بخواهد به زور سوار آنها بشود میتوانند روی پا بلند شوند و با دستهایشان او را بزنند.
- اسم اسبها چهطوری انتخاب میشود؟
گاهی از روی اسمهای پدر و پدربزرگشان اسمگذاری میشوند. مثلاً آکادیو پسر آکادیوس یا تورین پسر ترین پسر توریر پادشاه دورفهای کوهستان!
- خود اسبها هم متوجه اسمشان میشوند؟
بله، اسب را از اول باید به اسمش صدا کرد. اسبهای عربی را هم بنا به ماه تولد یا ترتیب حروف الفبا نامگذاری میکنند. اسم گذاشتن روشهای زیادی دارد، ولی باید درست باشد، چون این اسبها تبارنامهی دقیق دارند. بعضی از آنها «گذرنامه» هم دارند تا در بقیهی کشورها هم شناخته شده باشند.
- از اول باید به اسب قند داد؟
نه، اتفاقاً نباید به اسب زیاد چیزهای شیرین داد، چون بیمار میشود.
- آدمهایی که نباید قند بخورند با چای کشمش میخورند. به اسبها هم میشود بهجای قند کشمش داد؟
نه، کشمش هم نباید داد. میشود تکههای هویج به آنها داد که ضرری نداشته باشد. قدیم به اسب کاه و یونجه میدادند. الآن میگویند جو معمولی خوب نیست و در اروپا جو دوسر میدهند.
- خب، کمی از دنیای اسبها دور شویم و دربارهی خودت بپرسیم. چه رشتهای میخوانی؟
الآن توی دبیرستان ریاضی میخوانم، ولی میخواهم رشتهی عمران را در دانشگاه انتخاب کنم.
- ارتباطی با اسبسواری دارد؟
توی ایران باشگاه استاندارد برای نگهداری و تمرین با اسب کم است. بیشتر باشگاهها طراحی خوبی ندارند. شاید بشود با مهندسی عمران ساختمانهای بهتری برای باشگاههای اسبسواری ساخت.
- کی فهمیدی که باید بروی المپیک آسیایی؟
ما یک گروه بودیم که آمادگی شرکت در این مسابقات را داشتیم و بعد از مرحلهی انتخابی، یکی دو ماه پیش بود که از فدراسیون زنگ زدند که مدارکم را ببرم و بعد هم گفتند که برای حضور در مسابقههای نانجینگِ چین انتخاب شدهام.
- میدانی قبل از تو هم نوجوانی به این مسابقهها رفته یا نه؟
فکر میکنم مدت زیادی است که ایران در این مسابقهها، در ردهی نوجوانها شرکت نکرده است.
- اسبت را که نمیتوانی ببری؟
نه. خودشان اسب دارند و قرعهکشی میکنند. برای همین است که سوارکار باید بتواند با هر اسبی پرش انجام دهد. امیدوارم در قرعهکشی اسب خوبی به من برسد.
اجداد عرب و ترکمن
به زمینی که در آن برای مسابقهی پرش تمرین میکنند، «مانژ» میگویند. وقتی که سعید داشت با اسبش دور میزد تا گرم شود با «کیومرث کلانتری» پدر و مربی سعید دربارهی ورزش و تحصیل دو پسرش صحبت میکنم. کلانتری میگوید: «باید برای ورزش زمان مشخصی گذاشت. مثلاً دو روز در هفته و در ساعتهای مشخص تا مانع درس خواندن نشود. اسبسواری خیلی جذاب است و میتواند یک نوجوان را کاملاً مشغول کند.»
تمام اسبهایی که در اطراف زمین میبینیم، اندام و استخوانبندی بسیار بزرگی دارند. کلانتری میگوید: «نژاد اسبهای ایرانی دو رگ اصلی ترکمن و عرب دارد. این نژادها در زمانهای گذشته شناسایی و به دیگر نقاط جهان هم برده شده است. بیشتر اسبهایی که الآن در ایران هستند ترکیب این دو نژاد ایرانیاند که خون بعضی از نژادهای اروپایی را هم دارند.» اسبها وقتی از جایی به جای دیگر منتقل میشوند تحتتأثیر آبوهوا قرار میگیرند.
او میگوید: «پیش آمده که یک اسب بین یک محیط مرطوب و یک محیط خشک جابهجا شده و سمش ترک خورده است. سرما و گرما هم این حیوان را مریض میکند. مثلاً اسب در زمستان سرما میخورد. بههمین دلیل خیلی از مسابقهها و تمرینها در استادیومهای سرپوشیده انجام میشود که در ایران تعدادشان خیلی کم است.»
سجاد کلانتری، برادر سعید هم در زمین کناری دارد یک اسب را تمرین میدهد. کلانتریِ پدر میگوید: «حضور پیشکسوتهای سوارکاری در این رشته خیلی به روحیهی جوانها کمک میکند و اعتماد به نفس آنها را زیاد میکند.»
کرهاسبهای با استعداد
سوارکاری ورزش نسبتاً گرانی است. کرهاسبها قیمتهای متفاوتی دارند که میتواند ۲۰میلیون تومان هم باشد. قیمت یک اسب مسابقهی خوب به ۲۰۰ تا ۵۰۰میلیون تومان هم میرسد و بههمین دلیل بعضی از تربیتکنندهها همیشه به دنبال پیداکردن کرههای با استعداد هستند تا آنها را حسابی «ادب» کنند.
نگهداری یک اسب معمولی دستکم هرماه ۸۰۰هزار تومان خرج دارد. اسب از حدود چهارسالگی میتواند وارد میدان تمرین و مسابقه شود و تا ۱۷سالگی هم در حال افتخار آفرینی باشد. بعضی از اسبها تا ۲۰سالگی هم بازنشسته نمیشوند. توانایی ورزشی اسب ارتباط مستقیمی با جنسیتش ندارد و هم مادیانها و هم نریانها در رشتههای مختلف با هم رقابت میکنند.
عکسها: مهبد فروزان