به این گروه، زمینلرزههای تکتونیکی میگویند. اما زلزله از لحاظ منشا، انواع دیگری هم دارد:
زلزلههای آتشفشانی: این زلزلهها در مناطق فعال آتشفشانی و هنگام فورانهای آتشفشانی اتفاق میافتند.
زمینلرزههای فروریختی: لرزشهایی که گاه بر اثر فرو ریختن غارها و کانالهای زیرزمینی ایجاد میشوند. این تکانها بسیار کوچک بوده و فقط اهمیت محلی دارند.
زمینلرزههای القایی: این تکانها بر اثر آبگیری یا تغییرات ناگهانی در سطح آب دریاچههای پشت سدها، تزریق آب یا سیالهای دیگر به داخل زمین یا استخراج آنها - مخصوصا در جاهایی که گسلهای فعال وجود دارد - ایجاد میشوند. دلیل اصلی این لرزهها را میتوان بار گذاشتن سریع روی زمین یا برداشتن ناگهانی بار زیادی از روی آن دانست.
زمینلرزههای ناشی از انفجارها: انفجارهای پرقدرت نظامی و صنعتی مانند آزمایشهای هستهای لرزههایی را ایجاد میکنند که شدت، زمان و محل وقوع آنها قابل پیشبینی است.
مکانیزم خرابی در زلزله
از بین عوامل اصلی تخریب، جنبش شدید زمین، مهمترین عامل خرابی ساختمانها و تلفات جانی در زلزلههاست. اندازهگیری قدرت امواج زمینلرزه هم در اینجاست که معنی پیدا میکند.
خوشبختانه در ایران به دلیل نوع مصالح معمول مورد استفاده در ساختمانسازی، تا به حال گزارش قابلتوجهی از آتشسوزیهای بعد از زلزله دریافت نشده. اما در کشورهایی مانند ژاپن و آمریکا که چوب یکی از مهمترین مصالح ساختمانی است، موارد آتشسوزی زیادی ثبت شده است؛ مثلا در زلزله سال1906 سان فرانسیسکو یا زلزله 1923 شهر توکیو، بخش زیادی از تلفات، ناشی از آتشسوزی بود.
در کشورمان همچنین مورد قابلتوجهی از ایجاد امواج دریایی مخرب ناشی از زلزله نداشتهایم اما به عنوان نمونه، آثار سونامی وحشتناک 3 سال پیش - که هزاران نفر را کشت یا بیخانمان کرد - هنوز در منطقه جنوب و جنوبشرق آسیا قابل دیدن است.
شاید جابهجایی مستقیم گسلها و دهان باز کردن زمین، ترسناکترین جنبه زلزلهها از دید عموم مردم باشد. با این حال در مقایسه با جنبش شدید زمین، این نوع آسیب به ندرت اتفاق میافتد. سطح منطقهای که هنگام زمینلرزه در معرض حرکت مستقیم گسلها قرار دارد، بسیار کمتر از سطحی است که از تکانهای شدید زمین تاثیر میگیرد.
کانون و عمق زلزله
به محل شروع زمینلرزه یعنی مکان آغاز رها شدن گسل، کانون یا مرکز درونی زلزله میگویند. در واقع کانون همان جایی است که آزاد شدن انرژی زمین شروع میشود. به تصویر کانون در سطح زمین هم «رومرکز» یا «مرکز بیرونی» میگویند. معمولا بیشترین خسارتها در این محل اتفاق میافتد.
بر اساس عمق کانون زلزله، زمینلرزهها را میشود به 3 دسته تقسیم کرد:
کمعمق: با ژرفای 0 تا 70 کیلومتر
متوسط: با ژرفای 70 تا 300 کیلومتر
عمیق: با ژرفای بیشتر از 300 کیلومتر
در جهان، زمین لرزهای در عمق بیش از 720کیلومتر اتفاق نیفتاده است. از نظر عمق، در ایران بیشتر زمین لرزهها کمعمق هستند. بیشترین عمق ثبتشده در زمینلرزههای رخ داده در فلات ایران، در حدود 60 کیلومتر است. در ناحیه البرز و شمال ایران، بیشترین عمق در حدود 20 تا 25کیلومتر بوده است.
از نظر میزان خسارتهای زمینلرزه، مسئله عمق بسیار مهم است چرا که در زمینلرزههای کمعمق، معمولا خسارتها بسیار شدید اما محدود به ناحیه رومرکزی و مناطق نزدیک آن است و در مناطق دور (فاصلههای بیشتر از 50 کیلومتر از مرکز بیرونی) خسارتها گسترده نیستند (مانند زلزله بم با عمق 8کیلومتر).
اما وقتی زمینلرزه عمق زیادی داشته باشد، ممکن است خسارات در فاصلههای زیاد گسترده شوند؛ مانند زمین لرزه سال1985 مکزیکوسیتی با عمق 200کیلومتر که باعث خسارتهای زیادی در فاصله حدودا 280کیلومتری شهر شد.
زلزله بیگناه است
زمینلرزه یک پدیده طبیعی است. شاید بشود گفت این پدیده - برخلاف تصور عامه - به خودی خود مخرب نیست. اگر وسط بیابان باشید و دچار زلزله بشوید، برایتان اتفاق خاصی نمیافتد مگر اینکه بر اثر شدت زلزله طوری زمین بخورید که دست و پا یا سرتان بشکند یا زمین دهان بازکند و شما را به داخل بکشد.
بار اصلی تخریبهای زمینلرزه بر دوش خود انسان است. ترکیب لرزش زمین با دست ساختههای نامناسب بشر است که باعث مرگ و ویرانی میشود.
امروزه دانش شناخت زلزله بسیار پیشرفت کرده است. متخصصان زمینشناسی و مهندسان زلزله آنقدر اطلاعات به دست آوردهاند که میشود با رعایت نکات ایمنی لازم در ساختوساز، زمینلرزههای سخت را هم سالم و با حداقل آسیب از سر گذراند.
این اتفاق در کشورهای پیشرویی مانند ژاپن، دیگر بدیهی شده است. طبق آمارها، میزان تلفات جانی و خسارات مالی زمینلرزهها در ژاپن، در نسبت با تعداد و شدت بالای زلزلههای سالانه در این کشور بسیار اندک است. اما در ایران...
زلزله، بومی کشور ماست. برای همین خیلی عجیب نیست که انتظار داشته باشیم دانش و مهندسی زلزله در ایران اهمیت و اولویت بالایی داشته باشد. در زمینه تحقیق و پژوهش اوضاع چندان بد نیست و در دانشگاهها و مراکز پژوهشی به صورت تخصصی درباره زمینلرزه کار میشود اما در مرحله اجرا، با اینکه سالهاست مقررات زلزله اجباری شدهاند، هنوز نمیشود به بسیاری از ساختمانهای جدید از لحاظ مقاومت در برابر زلزله اعتماد کرد. در زمینلرزههای شدید سالهای اخیر بارها دیدهایم که ساختمانهای جدید بهراحتی خراب شدهاند.
زمینلرزه اخیر قم باعث شده تا باز زلزله برای مدتی تیتر اول ذهن ما ایرانیها بشود. این ماجرا تازه نیست. هر بار که زلزلهای رخ میدهد - بسته به شدت و میزان تلفات و خسارات آن - از چند هفته تا چند ساعت، همه به فکر زلزله میافتند و انواع حرف و سخن از کارشناسی تا احساساتی، فضای جامعه را پر میکند.
اما بعد از گذشت چند روز و سرد شدن ماجرا، باز روز از نو و روزی از نو، هرکه رود خانه خود تا زلزله بعدی که همه میدانیم اگر در پایتخت باشد، شاید بزرگترین فاجعه بشری معاصر را بهوجود بیاورد.
بخشی از مشکل شاید به بیتفاوتی تدریجی و خاموش مردم - و بهتبع آنها مسئولان - در قبال زلزله برمیگردد. آنقدر در سالهای اخیر مردم در رسانهها درباره زلزله و آثار و عواقب آن دیدهاند و شنیدهاند که دیگر میشود گفت اشباع شدهاند.
این یعنی ما بیش از حد بیخیال فاجعه احتمالی شدهایم. شاید اگر به جای حجم عمدهای از فعالیتهای رسانهای - احساسی صرف، بیشتر فرهنگسازی کرده بودیم، الان روزبهروز بر نگرانیهایمان اضافه نمیشد. خوشبختانه (یا متاسفانه) این موضوع از آن دسته مسائلی است که در مورد آن هیچوقت برای شروع دیر نیست. بجنبیم!
این ریشتر یعنی چه؟
حتما شنیدهاید که معمولا در اخبار و در اطلاعیههای رسمی، برای بیان بزرگی زلزله از واحد ریشتر استفاده میکنند. این واحد که در سال1934 توسط چارلز ریشتر پیشنهاد شد، نشانگر میزان انرژی آزادشده در حین زلزله است و بر مبنای بزرگترین طولموج زمینلرزه ثبتشده با لرزهنگارهای خاص محاسبه میشود.
ریشتر یک واحد لگاریتمی است؛ یعنی برای هر یک واحد بزرگتر، طولموج 10برابر قبلی میشود. برای تبدیل بزرگی (ریشتر) به انرژی زمینلرزه هم فرمولی وجود دارد. طبق این فرمول، با هر یک درجه افزایش ریشتر، انرژی زلزله حدودا 32برابر میشود. برخلاف تصور عام، این واحد سقفی ندارد اما بزرگی شدیدترین زلزله ثبتشده، 5/9ریشتر بوده است.
اما ریشتر مبنای مناسبی برای بیان میزان تخریب زمینلرزه نیست چرا که کاری به عوامل تاثیرگذار دیگر مانند عمق زمینلرزه و نوع خاک منطقه ندارد. برای این منظور از واحدهایی برای سنجش شدت زلزله مانند مرکالی استفاده میشود.
این واحد توسط جوزپه مرکالی در سال1902 ابداع شد و برای محاسبه آن باید نشانههای مختلفی را در نظر گرفت. این واحد، 10 سطح دارد که از عدم احساس تا ویرانی کامل را در بر میگیرد.
برای زلزله توصیفهای علمی دقیقی وجود دارد، با این حال این پدیده هنوز برایمان ترسناک است
1 کره زمین از یک هسته جامد، یک لایه ضخیم از ماگمای مذاب و پوستهای شناور بر روی مواد مذاب تشکیل شده است.
2 پوسته زمین هم از صفحههای مختلفی تشکیل شده است. جریانهای ماگما این صفحات را در جهتهای مختلف تکان میدهند. بیشتر زلزلهها در مرزهای صفحات اتفاق میافتند.
3 وقتی دو صفحه به هم نزدیک میشوند، یکی به آرامی به زیر دیگری میرود. این اتفاق شاید هزاران سال طول بکشد.
4 در محل بههم رسیدن صفحهها، با بالا زدن سطوح سنگی، کوهها به وجود میآیند.
5 اما وقتی دو صفحه از هم دور میشوند، مقداری گدازه از لایه ماگما بیرون میزند. این گدازهها بعد از سرد شدن، بخشی از پوسته میشوند. مرز صفحات دورشونده معمولا در زیر آب قرار دارند.
6 بقیه صفحات پوسته زمین به آرامی به موازات هم جابهجا میشوند. گسلها در لبههای صفحات، جایی که پوسته در جهتهای مختلف حرکت میکند،درست میشوند.
7 در بعضی مناطق، صفحات به هم قفل میشوند. در این حالت، انرژی جنبشی در صفحهها فشرده میشود.
8 با رها شدن صفحات قفلشده، انرژی ذخیرهشده به صورت یک زمینلرزه آزاد میشود. کانون زمینلرزه زیر سطح زمین قرار دارد.
9 زلزله قدرتش را با 3 موج انرژی آزاد میکند؛ امواج اولیه یا P به صورت یک ضربه ناگهانی احساس میشوند. امواج ثانوی یا S چند ثانیه بعد میرسند و به صورت تکانهایی پیاپی و طولانیتر احساس میشوند.
10 بعد از امواج P و S، دسته سوم یعنی امواج سطحی از مرکز بیرونی زلزله (نقطهای روی سطح زمین و درست در بالای کانون واقعی زلزله) منتشر میشوند.