کارگردان فیلم در رمانهای «چشمسوم» و «اختر و روزهای تلواسه» نیز همین دغدغهها را دنبال کرده بود. به همین دلیل به سراغ مادر شهید محمدجعفر رضایی رفت تا بتواند از خاطرات وی نیز استفاده کند.
بحث اصلی ما در این فیلم پرداختن به نقطه عطف دراماتیک قصه یعنی همان زندگی مادران شهید است. این بخش براساس مستندات و تحقیقاتی است که خانم آبیار انجام داده است. بخش دیگر به تخیل این نویسنده برمیگردد که برای پیشبرد قصه از آن استفاده کرده است. ما از طریق این فیلم توانستیم شخصیت قهرمان مادران شهید را در سینما به تصویر بکشیم. از اینرو در تمامی مراسمی که برای این فیلم برگزار میشود ما از تعدادی از مادران شهید قدردانی میکنیم.
خیلی از همین مادران بعد از دیدن شیار143 با شخصیت الفت همذات پنداری کردند و تاکید داشتند این قصه زندگی آنهاست. مادران شهید صبوری، علی اکبری، افشار و. . هر کدام این فیلم را قصه خود میدانستند و یونس را پسر خود. مادر یکی از همین شهدا نیز مادر شهید رضایی است که در شهر بیجار ساکن هستند.
این توفیقی است که ما بهدست آوردیم و توانستیم با این فیلم تصویری از مادران شهیدان جاویدالاثر به نمایش بگذاریم و رشادتها و صبوری آنها را نشان دهیم. ما وظیفه خود میدانیم تا از این طریق از تمام این مادران قدردانی کنیم.