احمد میرعابدینی، استاد دانشگاه، درباره سالروز تولد «پدر علوم ارتباطات ایران» در روزنامه اعتماد نوشت:
21 اردیبهشت سالروز تولد دکتر کاظم معتمدنژاد (1392-1313)، «پدر» علم ارتباطات در ایران است. او 16 آذر قبل از میان ما رفت. «پدر» اگر امروز بود، 80 سالگی اش را جشن میگرفتیم. هر چند امروز هم این مناسبت را بزرگ میداریم. او مردی است که به خاطر داشتن هر یک از خصلتهای انسانی، الگو و ماندگار است و توجه به مجموعهای از ویژگیهای گوناگون و برجسته والای او در زندگی شخصی و اجتماعی، وی را در جایگاه مفاخر سرزمینیمان قرار میدهد.
اشاره به عدد 80 و یادآوری بزرگداشت 80 سالگی دکتر کاظم معتمدنژاد، برای من بیشتر نشانهی است از تمایل به پاسداشت و تمدید زندگی بزرگان و نیاز به حفظ و بسط روح امید. این احساس و نیاز روانی، برای تکمیل کردن صوری اعداد و پر کردن خانههای خالی ذهنی است و گشایش بابهای تازه و خانههای باز جدید برای مقابله با ناامیدی و ایجاد فضای امید است و گرد کردن اعداد و حتی در شکلی عادتی - وسواسی و کمیت انگارانه، تمایلی است برای تصویرسازی تا به چشم ببینم و در برابر دیدگان قرار دهم، انسانی را که الگو است و به چشم بودن عقل چه مورد نیاز است و چه خوب، به ویژه اگر چشمها عادت زدایی کنند، جور دیگر و خوبتر ببینند.
شاید این گرد کردنها برای اعداد، شکلها و نمادها، و این خانه سازیها و پر کردن خانههای خالی از سر تنبلی نیز باشد که به این وسیله میکوشیم اعداد و اشکال یا مهمتر مصداقهای آنها را آسانتر از ذهنهای خود به دام اندازیم. ما اعداد و اشکال و نمادها و تصویرها را میسازیم تا آسانتر آنها را در ذهن و به خدمت نگهداریم و به یاری آنها در برابر خویش روزشماری بیانتها و امیدبخش قرار دهیم! و شاید همین آرزومندی و تمایل به تمدید عمر عزیزان ایجاد نور امیدی است و احساس حسرتی تا سایههای علم و اخلاق پردوامتر باشند. اما راز ماندگاری تنها با سرراست کردن اشکال و دستکاری اعداد در قالبهای عادتی درست نمی شود و به تثبیت و حکاکی برای ماندگاریشان در ذهنها بستگی چندانی ندارد.
سال گذشته، در بعدازظهر چنین روزی، برای «پدر» جشن تولدی برگزار شد که حالادرمییابم آخرین بزرگداشت سالروز تولد او «در حضور خود وی بود» مراسمی که مثل همیشه در جمع کوچک خانواده و یکی، دو نفر از دوستان «پدر» با تلاش فرزندانش ترتیب یافته بود. خوشحال بودم که در این جشن ارزشمند، حتی در اوج بیماری او شاهد چهره همواره خشنود و امیدوار استاد هستم.
همان گونه که وجود او، به ما امید می بخشید و بزرگداشت مناسبت هایی چون روز ارتباطات و مخابرات و... نور و چراغی داشت!
او همواره به ما امید میداد که روزنامه نگاری به امید استوار است و ما احساس میکردیم، زندگی نیز چنین است! و امروز احساس میکنیم روزنامه نگاری نیز چون زندگی است! و روزنامهنگاران امید را زیست میکنند و با امید زندگی میکنند تا امید بیافرینند، حتی با بیان تلخیها! و به این امید که از بروز تلخکامیها پیشگیری و تلاش کنند این گونه رویدادها تکرار نشوند.
«پدر» حالانیز در میان ما حضور دارد. او در وجود ما، به زندگیاش ادامه میدهد! او ما را و ما او را زندگی میکنیم. آموزههایش درباره دانش، اخلاق، علوم، علوم انسانی، ارتباطات، حقوق، روزنامه نگاری و زندگی، در ما، شاگردان، دوستداران، بستگان، علاقه مندان و شهروندان این حوزهها بازتولید میشوند و بسط و ژرفا مییابند. تاثیر کیفی زندگی، آموزش، پژوهش و رفتار او بر ما، فراتر از کمیت دورانی است که زندگی کرد و در اعدادی چون هشتاد سال و هشت دهه خلاصه میشود.
طول، عرض و ژرفای زندگی دکتر کاظم معتمدنژاد به ما مفهومی از کیفیت و قدرت نرم تاثیرگذاری زندگی پربار مردی ماندگار را تصویر میکند که استاد بسیاری از استادان، آموزگار بسیاری از آموزگاران و مربی بسیاری از مربیان امروز در حوزه های متعدد و متنوع علوم انسانی، فرهنگ و ارتباطات است. تاثیر او، علاوه بر حوزه های حقوق، ارتباطات و روزنامه نگاری و مهم تر از همه بر اخلاق فعالان این میان رشته ها ماندگار و تعالی با بنده است. او مردی است که با هر نام و عنوانی، چهره ماندگار پدرانه سرزمینی ما است.