علی مطهری در مراسم بزرگداشت شهدای یاک 40 گفت: درباره تعریف شهدات باید گفت مرگ آگاهانه در راه هدف های عالی اسلامی و الهی است؛ قبل از انقلاب برخی گروه های مارکسیستی مانند مجاهدین کشته شدگان خود را شهید می دانستند شهید مطهری به آن ها اعتراض می کرد و می گفت ما اینها را شهید نمی دانیم.
وی در ادامه سخنانش با بیان این که، کسی که اعتقادی به خدا نداشته باشد هرچند در راه عدالت کشته شده باشد شهید نیست، افزود: مرگی که در راه اهداف الهی باشد اما آگاهانه نباشد هم شهادت نیست.
وی بیان کرد: قرآن درباره به حق پیوستگی شهید می فرماید، " این ها را مرده نپندارید زیرا اینها نزد خدا هستند و روزی می خورند" که این آیه را نشانه ای از عالم برزخ هم می دانند.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: در اسلام وقتی مقام کاری را بالا می پندارند می گویند مقام آن مثل شهید است و هیچ کس حقی به اندازه شهدا بر بشریت ندارد و همه گروه های اجتماعی مدیون شهدا هستند.
مهمترین اظهارات مطهری در این مراسم را در به نقل از مهر در زیر بخوانید:
- زن همیشه در طول تاریخ نقش غیر مستقیم داشته است. درباره نقش مستقیم زن در ساختن تاریخ، مطهری می فرماید زن از نظر تاریخی سه دوره داشته، یک دوره که شی گرانبهایی بوده و پرده نشین و زیاد در جامعه حضور نداشته است. در دوره دوم زن به شخص بی رها دچار شد، یعنی وارد جامعه شده و استعداد های او شکوفا شد و مانند مرد در جامعه اثر گذاشت، اما چون حضور خود را در هر کوی و برزن اعلام کرد و مردم برای دسترسی به وی مشکلی نداشت بی ارزش شده و مانند زن های غربی به ابتذال کشیده شد. دوره سوم زن، شخص گران بها است، در جامعه حضور دارد و شخص است و چون ضوابطی را رعایت کرده به ابتذال کشیده نشده و این همان زن اسلامی است که جمهوری اسلامی هم به دنبال این مدل است.
- اگرچه نمی توان انسان کامل بود چون شامل معصومین می شود ولی می توان متعادل بود و همه ارزش ها را با هم رشد داد، همانطور که انسان متعادل داریم جامعه متعادل داریم و جامعه ای است که همه ارزش ها را با هم رشد می دهد.
- قبل از انقلاب جامعه ما تک بعدی بود و فقط یا مسائل اجتماعی بود یا مسائل فرهنگی؛ شهید مطهری می فرماید جامعه ای که از یک حق و امر درست افراط می کنند و به انحراف کشیده می شوند.
- دموکراسی حضرت علی (ع) باید برای امروز جامعه ما درس باشد. باید ببینیم حضرت علی (ع) با مخالفان خود چگونه برخورد کرد، مهمترین مخالفان حضرت علی (ع) خوارج بودند و ایشان را خیلی اذیت کردند اما امیر المومنین هیچگاه آن ها زندانی نکرد آن ها را شلاق نزد و حقوق بیت المال آن ها را قطع نکرد.
- سیره امیرالمومنین باید برای زمان امروز درس شود، باید دید با مخالفین چگونه بر خورد می کرد؛ برای دفاع از اسلام نباید جلوی مخالفان را گرفت و کسی که اینطور فکر می کند اشتباه است.
- در سیره امیرالمومنین حکومت برای احقاق حق و اجرای عدالت است وگرنه ارزشی ندارد و شهید مطهری هم تاکید داشتند چیزی بالاتر از عدالت نیست و آنچه که جامعه را مدیریت می کند عدالت است و عدالت نباید فدای مصلحت نشود.
- آیا رابطه مردم و حکومت رابطه مملوک و مالک است یا رابطه صاحب حق و امانت دار؟ حاکم نماینده مردم است نه مالک مردم چرا مردم اروپا در قرون وسطا از دین و خدا روگردان شدند؟ مشکل رفتارهای غلط کلیسای کاتولیک بود و آن ها مساله خدا را وارد در حقوق سیاسی اجتماعی کردند.
- آن ها گفتند مردم در مقابل حاکم پاسخگو است ولی حاکم در مقابل مردم پاسخگو نیست و فقط باید به خدا پاسخ بدهد و استبداد سیاسی را در جامعه پیاده کردند.
- حضرت علی (ع) می فرمایند همان مقدار که مردم بر حاکم حق دارند حاکم هم بر مردم حق دارد و اصولا حق یک موضوع در طرفه است، امروز بعضی ها می گویند حق نقد از ولی فقیه نداریم ولی اینجور نیست ما دیدیم در بعضی جلسات دانشجویی از ولی فقیه نقد می شود و ایشان هم با روی خوش جواب می دهد.
- باید حفظ حقوق مردم در مقابل حفظ حقوق نظام نباشد و متاسفانه بعضی اینگونه فکر می کنند حفظ حقوق مردم ممکن است به نظام آسیب بزند.
- در سطوح نظام اسلامی هم ممکن است خطاهایی رخ دهد و این که نظام عذرخواهی کند برای اشتباهات یک ارزش است، همانطور که راجع به مرگ ستار بهشتی در مجلس سوال کردیم عده ای می گفتند بر خلاف مصحلت نظام است و باید کتمان کنیم و نباید آن ها را بیان کنیم در حالی که ما می گفتیم باید این ها را بیان کنیم و خودمان اصلاح کنیم.
- این خطای مامور بوده و باید محاکمه شود و عذر خواهی شود نظام که قصد کشتن او را نداشته است، اماعده ای با استناد به سخن امام خمینی (ره) که می فرمایند حفظ نظام از واجبات است و بالاتر از هر چیز است و نتبجه می گیرند که می توان حقوق مردم را برای حفظ نظام نادیده گرفت.
- باید بینش های خودمان را اصلاح کنیم و نگاهی درستی به آزادی بیان و ولایت فقیه داشته باشیم، باید مفهوم درستی از عدالت اجتماعی داشته باشیم البته نه از نوع عدالت سوسیالیستی که در دنیا شکست خورده است.
- جامعه اسلامی جامعه بدون تبعیض است نه جامعه بدون تفاوت و تفاوتی که ناشی از اختلاف استعداد ها و اختلاف تلاش و کوشش ها باشد از نظر اسلام به رسمیت شناخته شده است زیرا جامعه مانند مسابقه است و باید تلاش کرد وکسی که تلاش بیشتری کرده جلو می افتد.
- اگر می بینیم اختلاس های بزرگ اتفاق می افتد این تبعیض در کار است، مگر می شود 3000 میلیارد تومان اخلاس شود و پولی جابجا شود و این بدون هماهنگی با دولت امکان پذیر نیست، حتما رانتی در کار بوده زیرا بانک وقتی می خواهد وامی به افراد بدهد پدر افراد را در می آورد.
- شهید مطهری در باره آزادی تفکر و آزادی بیان تاکید زیادی داشتند که جمله ای از ایشان است که باید بر سردر همه سازمان های حکومتی نوشته شود، هر شخص غیر معصومی در جایگاه غیر قابل انتقاد قرار بگیرد هم خودش فاسد می شود و هم جامعه را فاسد می کند.
- اسلام برای عقل ارزش قائل است و به همین دلیل اجازه مشروب خوردن در اسلام داده نشده است، در جاهایی هم اجازه اعمال زور دارد زیرا مثلا هر کسی نمی تواند هرجور خواست لباس بپوشد و این ها مخالف آزادی نیست.
- ملاک محدودیت باید اقدام عملی باشد و نباید به هر بهانه ای جلوی مخالفان را گرفت.
- جامعه اسلامی همیشه از داخل تهدید می شود و اگر از داخل محکم باشیم و تفرقه نداشته باشیم دشمن خارجی نخواهد توانست کاری انجام دهد، مشکل امروز دنیای اسلام اسرائیل نیست بلکه تفرقه مسلمانان است و اگر اتحاد بود اسرائیل دو روز هم دوام پیدا نمی کرد.
