او نگران زمین است؛ سیاره سبزی که روزبهروز تیرهتر میشود. او دوستدار طبیعت است. با دیدن البرز به هیجان میآید و از دیدن مسافران مترو که جایشان را به زنان و سالمندان میدهند لذت میبرد و آرزو دارد تا در کشورش هم شاهد چنین صحنههایی باشد. تهران از نگاه او شهری بسیار زیبا و جذاب است؛ شهری با پارکهای بسیار و سیستم حملونقل گسترده و در عین حال بسیار فرهنگی. شهروندانش به طبیعت و محیطزیست توجه ویژهای دارند و معماری سنتیاش با طبیعت و کوه در هم آمیخته. آرزو دارد تا روزی در ایستگاه متروی تجریش که از نظر او «یک گالری تمام عیار» است بتواند نمایشگاه عکسی از کشورش برپا کند. او «هری کامراینن» است؛ سفیر کشور فنلاند. ماجرا از انتشار تصویرش در متروی تهران شروع شد. پیش از عید نوروز بود. تماس گرفتیم و نتوانستیم پیدایش کنیم. دوباره بعد از عید به سراغش رفتیم. رفته بود فنلاند. پس از تقریبا 2ماه از دیدن تصویرش در یکی از روزهای اردیبهشتماه به دفترش رفتیم در خیابان شریعتی. نشست روبهرویمان. با لبخندی بر لب. از تهران گفت. از البرز. عجیب بود وقتی از زبانش شنیدم که تهران از بسیاری از شهرهای اروپایی زیباتر و پیشرفتهتر است. اول تصور کردیم اشتباه میکنیم. خواستیم دوباره تکرار کند. بله درست بود. تهرانی که او میشناسد با تهرانی که بسیاری از ما میشناسیم تفاوت بسیار دارد. متوجه شدیم برای بهتر دیدن تهران باید حرفهای سهراب سپهری را دوباره مرور کنیم: «چشمها را باید شست».
تهران؛ برداشت اول
برای نخستین بار یک سال و نیم پیش به تهران آمدم. نخستین چیزی که نظرم را جلب کرد، سیستم حملونقل عمومی تهران بود. همان زمان به ذهنم رسید که با ستاد محیطزیست و شهرداری تهران ارتباط برقرار کنم تا بتوانیم تعاملات مناسبی را در زمینه محیطزیست داشته باشیم چراکه کارهای زیادی در تهران اجرا شده است که من آنها را بسیار پسندیده و دوست دارم. مسئولان شهری کشور من نیز میتوانند از تجربهها و ایدههای شهری در تهران و دیگر شهرهای ایران استفاده کنند. بهطور حتم در فنلاند نیز تجربهها و ایدههایی وجود دارد که میتوان با تهران به اشتراک گذاشت که بهطور حتم مورد توجه مدیریت شهری پایتخت نیز قرار میگیرند. از همینرو من نقاط اشتراک بسیاری را میبینم که در یک رابطه تعاملی بین 2 کشور میتواند مورد توجه قرار گرفته و برای حفاظت از محیطزیست نیز اجرایی شود. چراکه همانطور که میدانید فنلاند کشوری مانند ایران نیست که به منابع عظیم انرژی دسترسی داشته باشد. ما در فنلاند نفت و گاز نداریم و به جای آن آب و هوایی داریم که بسیار سرد است و در فصل زمستان گاهی اوقات دمای هوا تا 30درجه زیر صفر نیز میرسد و این دلیلی است برای اینکه صنعت خانهسازی در کشور ما به اوج برسد. ما در فنلاند باید خانههایی بسازیم که از نظر مصرف انرژی بسیار اقتصادی باشند. در کشوری مانند فنلاند شما نمیتوانید انرژی و سوخت را هدر دهید چرا که هر قطره نفت و هر مترمکعب از گاز قیمت بسیار بالایی دارد. در کشور ما تمام سوخت مصرفی وارداتی است. صنعت هم برای فعالیت نیاز به سوخت و انرژی دارد. همینطور خانهها و زندگی مردم. از همین رو ما مجبور بودهایم که در سالهای متمادی برای چنین مواردی راهحلهایی بیابیم تا استفاده از انرژی صرفه اقتصادی داشته باشد البته محیطزیست نیز آلوده نشود. فکر میکنم یکی از دلایلی که موجب شد تا چینیها برای رفع معضل آلودگی هوا از کارشناسان فنلاندی استفاده کنند مشکلات زیستمحیطی بسیاری بود که در شهرهای بزرگشان مانند پکن داشتند.
تهران؛ برداشت دوم
تهران یک ابرشهر با جمعیت چند میلیونی است. نخستین چیزی که در بدو ورود به تهران توجه مرا بهخود جلب کرد این بود که شیوه اداره تهران بسیار خوب است. در شهری با این وسعت و جمعیت خیلی نباید انتظار داشت که سیستم اداره شهر خیلی خوب کار کند. برای این موضوع مثالی میزنم. سیستم حملونقل عمومی یک غافلگیری بزرگ برای من بود زمانی که دیدم چطور کار میکند. اتوبوسها مردم را به ایستگاههای مترو منتقل میکنند و مردم با استفاده از مترو در شهر سفر میکنند. اگر هم اتوبوسی در مسیر نباشد، مینیبوسها و تاکسیها این کار را به خوبی انجام میدهند. مورد دیگر اینکه مدیریت خدمات شهری به خوبی کار میکند. تهران شهر بسیار تمیزی است. در خیابانها زبالهای مشاهده نمیشود. همهچیز هم به صورت سیستماتیک و برنامهریزی شده انجام میشود و هر شب خودروهای جمعآوری زباله سطلهای درنظر گرفته شده برای این موضوع را تخلیه میکنند. این مورد را در گوشه و کنار شهر نیز دیدهام. من هرگز مشکل زباله در شهر تهران را ندیدهام.
تهران؛ برداشت سوم
با حفظ احترام باید عنوان کنم که تهران از بسیاری از شهرهای اروپایی تمیزتر است. مردم به تمیزی احترام میگذارند. بارها مردم را دیدهام که جلوی مغازه و منزل خود را میشویند. در شهرهای اروپایی شهروندان فقط شیشه مغازههایشان را میشویند اما در تهران دیدهام که مغازهداران شیشه مغازه و البته پیادهرو را هم تمیز میکنند. این بخشی از فرهنگ مردم است که برای من غافلگیرکننده بود. مورد دیگر که من به آن توجه کرده و خیلی از آن خوشم آمد این است که با وجود وسعت شهر، تهران شهر بسیار سبزی است. در هر محلهای شما میتوانید پارکهای کوچک و بزرگی را پیدا کنید. شما هر گوشه شهر که باشید میتوانید به فاصله کمی به یک پارک برسید. از خانه خود من تا رسیدن به یک پارک محلی هم فقط 5دقیقه زمان نیاز است. پارکی بسیار زیبا با انواع گلهای رنگارنگ که هر فردی را به وجد میآورد. در ابتدا فکر میکردم که فقط در شمال تهران چنین بوستانهایی است اما وقتی در شهر گشت زدم متوجه شدم که در همه محلهها و گوشه و کنار شهر چنین بوستانهایی وجود دارد. این کار هم ایده بسیار خوبی بوده که از سوی شهرداری اجرا شده است. البته زمانی که به شهرهای دیگر مانند اصفهان، تبریز و... نیز سفر کردم متوجه شدم که در شهرهای دیگر همچنین وضعیتی وجود دارد.
آلاچیق
مدیریت شهری در تمام فضاهای سبز شهری و بوستانها، کلبهها و آلاچیقهایی را برای پیکنیک شهروندان درست کرده است. زمانی که به کوه یا پارکی میروم میبینم که دهها کلبه و آلاچیق درست شده تا مردم از آنها استفاده کرده و لذت ببرند. عصر روزهای تعطیل نیز میبینیم که خانوادههای بسیاری به پارکها آمده و از این کلبهها استفاده میکنند بدون اینکه زبالهای را در محیط رها کنند. مردم نسبت به رعایت نظافت محیط بسیار توجه میکنند و این نشاندهنده فرهنگ بالای مردم ایران در استفاده از فضاهای عمومی است. من امیدوارم که مردم فنلاند هم به کشور شما آمده و چنین مسائلی را یاد بگیرند. بهنظرم ایده ساخت چنین کلبهها و آلاچیقهایی بسیار جالب است. اینکه میگویم میتوان بسیاری موارد را بین تهران و فنلاند رد و بدل کرد مربوط به چنین مواردی است. امیدوارم مسئولان شهری ما نیز بتوانند از چنین تجربهای در پارکهای فنلاند استفاده کنند. چیزهای بسیاری است که میتوان از تجربه شهرداری تهران استفاده کرد.
یادگیری تاریخ
تهران یک پیشنهاد جالب برای گردشگری است. این شهر، موزههای جذاب و تاریخ پرسابقهای دارد. کاخهای گلستان، نیاوران و سعدآباد بسیار، دیدنی هستند. تهران شهر خوبی برای یادگیری تاریخ است. حتی معماری مدرنی که در تهران بهکار رفته نیز بسیار دیدنی و هنری است. ایران کشوری با سابقه غنی معماری است. ساختمانهای بسیاری نیز با معماری سنتی میتوان در تهران و شهرهای دیگر ایران دید. شما میتوانید معماری سنتی ایرانی را با کوهها و محیطزیست ایران تطبیق دهید. این امر بسیار جذابی برای توریستهاست. گردشگران در طول روز میتوانند از موزهها دیدن کنند و در ساعات عصرگاهی میتوانند از کوههای زیبای شمال تهران استفاده کنند. رستورانها و کافههای بسیار مناسبی نیز وجود دارند که میتوانند میزبان مسافران باشند. در مجموعه درکه و دربند و دیگر مجموعههای تفریحی تهران شما میتوانید غذاهای خوشمزه ایرانی را تجربه کنید. من بهعنوان یک سفیر و گردشگر در تهران تجربههای خوبی دارم.
دو پیشنهاد با یک بلیت
نکتهای هست که باید به آن اشاره کنم و امیدوارم مدیریت شهری تهران به آن توجه کند. متأسفانه متروی تهران در ساعات شب کار نمیکند یا مراکز مهمی چون تالار وحدت یا برج میلاد دسترسی مناسبی به مترو ندارند. این در حالی است که این دو محل از مراکز مهم گردشگری و فرهنگی تهران هستند. نکته دیگر اینکه مردم کمتر از خودرو استفاده کنند. هر چند بهنظر میرسد خطوط مترو بهعنوان یک وسیله حملونقل پاک باید بیشتر توسعه پیدا کنند. راه دیگر برای کاهش آلودگیهای تهران توسعه ایستگاههای دوچرخه است البته همهچیز بهعهده شهرداری نیست. همه باید به این موضوع فکر کنیم که چطور میتوانیم به محیطزیست کمک کنیم. آیا واقعا ضروری است که همه جا با خودروی شخصی سفر کنیم. آیا نمیتوان از اتوبوس یا مترو استفاده کرد؟ آیا واقعا نیاز است که از این همه کیسه پلاستیکی استفاده کنیم؟ نمیتوان انرژی کمتری در خانهها مصرف کرد؟
مبارزه با تغییرات آب و هوایی
همانطور که میدانید ما در دنیای کنونی با مشکل تغییرات آب و هوایی روبهرو هستیم. تغییرات آب و هوایی مشکلی نیست که فقط ایران یا فنلاند را تحتتأثیر خود قرار داده باشد بلکه این مسئله در دنیای کنونی، مشکل تمام جمعیت کره زمین است. من اعتقاد دارم که میتوانیم در برابر تغییرات آب و هوایی و البته آلودگی هوا مقاومت کرده و حتی با آن مبارزه کنیم. در انتخابهای روزانه ما میتوانیم این کار را انجام دهیم. من در زندگی روزانه خود به این مسئله توجه دارم که با چه کاری میتوانم دیاکسید کربن کمتری تولید کنم. یکی از راهها این است که از حملونقل عمومی استفاده کنم. ما هماکنون در سفارتخانه،
3 خودرو داریم که میتوانم از آنها استفاده کنم اما زمانی که سوار خودرو میشوم احساس میکنم که تهران شهربسیار زیبایی است و نباید زیبایی آن را خراب کرد. باید تلاش کرد تا آلودگیهای تهران را کم کرد. در فنلاند نیز من به همین شکل زندگی کرده و تلاش میکنم تا اندازهای که میتوانم از دوچرخه یا حملونقل عمومی استفاده کنم. این انتخاب شخصی من برای حفاظت از محیطزیست و مبارزه با تغییرات آب و هوایی است.
متروی تجریش
من غیراز آثار هنری، تئاترهای خیابانی را نیز در مترو تماشا کردهام. یک سن کوچک در ایستگاه متروی تجریش وجود دارد که من، روی آن تئاترهای بسیار خوبی را تماشا کردهام. شهر فرهنگ را وارد ایستگاههای مترو نیز کرده است. در ایستگاههای مترو من غرفههای فروش کتاب دیدهام که بسیار عالی هستند. باید این را نیز بگویم که درباره ایستگاه متروی تجریش یکرؤیا و آرزو هم دارم و آن آرزو این است که بتوانم عکسهایی از فنلاند را در این ایستگاه به نمایش بگذارم. ایستگاه متروی تجریش یک گالری تمام عیار است. شاید به امید خدا روزی این کار را کردم.
اولین تجربه
برای نخستین بار که حدود یکسال و نیم قبل به تهران آمدم این مسئله را بررسی کردم که چطور میتوانم از حملونقل عمومی استفاده کنم. گفتم که علت این کار نیز حفاظت از محیطزیست است. من واقعا حیرت کردم وقتی که دیدم شبکه حملونقل عمومی در تهران کار میکند. من نمیدانستم چه سیستم حملونقل عمومی در تهران کار میکند اما زمانی که برای نخستین بار وارد ایستگاه مترو شدم متوجه شدم که شبکه متروی تهران که میتوانم از آن استفاده کنم، امن، تمیز و بسیار اقتصادی است البته قطارها نیز سروقت میرسند و نیاز نیست مدت زیادی معطل بمانید. بهطور کلی نخستین دید من از مترو بسیار مثبت بود.
خاطره
تصویری که از ایرانیها در ذهن من باقیمانده این است که همه با خانواده خود به پارکها میروند و اوقات بسیار خوبی را با هم سپری میکنند. این نشان میدهد که طبیعت در قلب مردم قرار دارد.
یک گالری تمام عیار
زمانی که متروی تهران را با متروی شهرهای بزرگ دیگر در اروپا مقایسه میکنم میبینم که متروی تهران بسیار ساکت و آرام است. متروی تهران همچنین تمیز و مرتب است. مورد دیگری که باید درباره متروی تهران به آن اشاره کنم این است که هر ایستگاه مترو در تهران همانند یک موزه و گالری هنری است، بهخصوص ایستگاه متروی تجریش که من از آن استفاده میکنم یک گالری تمام عیار است. در هر فصل از سال یک گالری متناسب با روزهای سال در این ایستگاه برگزار میشود. برای من این یک افتخار است که بایستم و عکسها و آثار هنری را تماشا کنم.
کارهای کوچک برای سیاره بزرگ
ایرانیها و فنلاندیها یک نقطه اشتراک مهم دارند و آن هم توجه و دوستی با طبیعت است. برای ما خیلی مهم است که طبیعت را تمیز نگهداریم. من پیش از ایران در کشورهای لهستان، بلژیک و اتریش کار و زندگی کردهام. در تمام این کشورها نیز بهدلیل نگاهی که به محیطزیست دارم از حملونقل عمومی استفاده کردهام. همه میتوانند با کوچکترین کارها به حفظ محیطزیست کمک کنند. شاید اینها کارهای کوچکی باشد اما نتیجه آن حفظ سیاره زمین است البته زمانی که من در شهرهای دیگر نیز زندگی میکنم همین شیوه زندگی را ادامه میدهم.
البرز
دوست دارم درباره یک مزیت دیگر در تهران صحبت کنم. شما در تهران با استفاده از مترو میتوانید به راحتی به کوههای شمال شهر دسترسی داشته باشید. این یک مزیت بسیار دوستداشتنی برای شهروندان است. خود من نیز علاقهمند به پیادهروی در کوهستان هستم البته در تهران نیازی نیست که صدها کیلومتر سفر کنم تا به کوهستان برسم. کوهستان در حیاط پشتی خانه ماست! در فنلاند من باید صدها کیلومتر سفر کنم تا به کوه برسم اما در تهران به راحتی و با کمترین زمان از کوههای زیبای البرز در شمال تهران استفاده میکنم. نکته دیگر درباره بوستانهای تهران که اجرایی شده و البته ایده بسیار خلاقانه و درخشانی بوده، نصب تجهیزات ورزشی برای شهروندان است. مردم نیز بسیار از این تجهیزات استفاده میکنند. امیدوارم روزی فنلاندیها هم به تهران بیایند و از تجارب مدیریت شهری تهران استفاده کنند چراکه سلامت عمومی در شهرها بسیار مهم است و در تهران به این مسئله توجه شده است. این تجهیزات طوری طراحی و اجرایی شدهاند که همه شهروندان در همه سنین میتوانند از آنها استفاده کنند.
خیابانهای تهران= موزههای اروپا
من دیدهام که شهرداری تهران فقط به بوستانها و زیبایی آنها توجه ندارد بلکه در تمام میادین و دیگر فضاهای شهری نیز به زیباسازی با استفاده از آثار هنری مانند نقاشی و مجسمهها توجه دارد. زمانی که در شهر سفر میکنم میبینم که صدها اثر هنری روی دیوارها و زیر پلها بهوجود آمدهاند. شما چنین آثاری را در موزههای اروپایی میبینید درصورتی که در تهران این آثار را در خیابانها میبینید. گاهی آرزو میکنم که میتوانستم در کنار خیابان بایستم و از پدیدآورندگان و هنرمندان این آثار تشکر کنم. من میخواهم از همین جا از تمام هنرمندانی که این آثار بزرگ و دیدنی را بهوجود آورده و از تمام افرادی که هزاران گل و گیاه را در بوستانهای شهر کاشتهاند تشکر کنم.