«در ميان ابرها» و «زندگي خصوصي آقا و خانم ميم» براي رسيدن به پرده سينماهاي ايران داستاني پرفراز و نشيب داشتند. هر 2فيلم حاشيههايي براي اين فيلمساز جوان بهوجود آوردند اما مانع ادامه كار او در سينما نشدند.
همه دردسرهاي فيلمساز
وقتي فيلمهاي حجازي در پيچ و خم اكران بودند و منتقدان سرسخت در جبهههاي مختلف عليه آنها موضع ميگرفتند، حجازي فيلم 90دقيقهاي ميساخت يا روي يك فيلمنامه تازه كار ميكرد. بخت با او يار بود كه، هم در ميان ابرها البته به شكل محدود روي پرده رفت و هم زندگي خصوصي آقا و خانم ميم اكران شد. داستان زندگي مشترك آقاي محمودي و بانو شبيه 2فيلم قبلي اين فيلمساز است. فيلم سال 91توليد شد، با توجه به گروه بازيگران و سوابق قبلي سازندهاش مورد توجه قرار گرفت و حساسيت درباره مضمون آن با توجه به فضاي سينماي ايران در سال91 بالا رفت. در نتيجه، زماني زمزمه توقيف فيلم شنيده شد اما در نهايت سال92 در جشنواره فيلم فجر به نمايش درآمد. اين روزها پيش از شروع بازيهاي جام جهاني كه فصلي نامناسب براي اكران است، سومين فيلم حجازي اكران عمومي شده است؛ فيلمي كه در نگاهي منصفانه شايسته داوريهاي مخالفان درباره مضمون و محتواي آن نيست. حجازي جوان به شهادت 3فيلمش فيلمسازي مستعد، توانا در قصهگويي و صاحب سليقه در انتخاب موضوع است.
يك داستان خانوادگي
زندگي مشترك آقاي محمودي و بانو درباره زوجي است كه همراه دختر نوجوانشان در عمارتي قديمي زندگي ميكنند. ورود يك زوج ديگر و حضور آنها زندگي معمولي اين زوج را چند روز دستخوش تغيير ميكند. در نهايت وقتي زوج جوان عمارت را ترك ميكنند، بهنظر ميرسد همانقدر كه رازهاي آنها برملا شده و دستشان براي خاله (هنگامه قاضياني) و شوهر خاله (حميد فرخنژاد) رو شده، خودشان هم تغيير كردهاند. درونمايه آشناي موقعيت تازه و تغيير شخصيتها در زندگي مشترك آقاي محمودي و بانو شما را به ياد زندگي خصوصي آقا و خانم ميم مياندازد و اگر دوستدار قصههايي باشيد كه رويههاي مختلف زندگي و روابط خانوادگي و اجتماعي را نشان و شكاف عميق درون آنها را بازتاب ميدهند، از تماشاي فيلم تازه حجازي لذت ميبريد.
بازيهاي ماندگار
نميتوان نقش بازيگران را در انتخاب يك فيلم از سوي مخاطب ناديده گرفت. حجازي در سومين فيلمش مانند تجربههاي قبلي سراغ بازيگران حرفهاي رفته است. ترانه عليدوستي در نقشي تازه، پيچيدگي و تنهايي بخشي از جوانان نسل امروز را نمايش ميدهد همراه با يك بازي برونگرا و فارغ از سيماي هميشهآرام. پيمان قاسمخاني نقشي دشوار بازي كرده كه ملاحت و شيريني جوان «سنپترزبورگ» را ندارد اما بهخاطر بازي او دقيقا مانند كدهايي كه فيلمنامه ميدهد، عميق است و سراسر تناقض. فرخنژاد نقش پدر سنتي خانواده را بازي ميكند كه مطابق الگوهاي رايج همجوارياش با دختر جوان (عليدوستي) روي رابطه او و همسرش تأثير ميگذارد. اين برخورد شكافهايي ميان او و همسرش را براي هر دو آنها عيانتر ميكند. قاضياني مثل هميشه در نقش بانوي موقر پذيرفتني است و البته مثل ساير بازيگران تلاش كرده پيچيدگي شخصيت را به شكلي ملموس براي مخاطب زنده كند.
نظر شما