یک روزِ معمولیِ معمولی، پدرِ چارلز میآید توی اتاقِ او، روی تختخوابش مینشیند و میگوید: «ما تصمیم گرفتیم از هم طلاق بگیریم.» فکر نکنم لازم باشد بگویم منظورش از ما او و همسرش است، مادرِ چارلز.
چارلز با شنیدنِ این خبر بد خیلی به هم میریزد و مدام از خودش میپرسد چهطور این اتفاق افتاد. پدر و مادرِ او هیچوقت با همدیگر بگومگو یا دعوا نمیکردند و چارلز همیشه خیال میکرد خانوادهی خوشبختی هستند و حالا، بعد از ۱۱ سال زندگی، میشنود که پدرش میگوید: «من و مادرت با هم خوشبخت نیستیم.»
بله، یک غافلگیری بزرگ! چارلز نمیداند چرا پدر و مادرش از زندگی با هم ناراضیاند، چرا دیگر خوشحال نیستند و چرا میخواهند طلاق بگیرند. او گیجِ گیجِ گیج شده و نمیداند چهكار کند. برای همین دیوانهبازی درمیآورد؛ به مدرسه نمیرود، خودش را در دستشویی حبس میکند، غذا نمیخورد و حتی تصمیم میگیرد از خانه فرار کند!
و بعد چه میشود؟ اگر از من میپرسید، میگویم چرا کتابِ «باربارا پارک» را نمیخوانید.
«از من نخواهید لبخند بزنم» کتابی جذاب است با داستانی واقعی دربارهی زندگیِ چارلز؛ زندگیای که بعد از طلاقِ پدر و مادرش، خراب شده است. خانم پارک متخصص بیانِ احساساتِ پنهان و حرفهای ناگفتهی نوجوانان است. در این داستان، چارلز بیتعارف، ترس و دیگر احساسهای بازدارنده دربارهی پدر و مادرش، طلاق و مسائل و مشکلاتِ پس از آن حرف میزند و تلاش میکند زندگیاش را بهتر کند؛ حتی با راهحلهای احمقانهی بامزه!
با خواندنِ این کتاب هم سرگرم میشوید و لذت میبرید و هم طلاق را بهتر میشناسید و میبینید آدمها در برابر آن، چه واکنشهایی نشان میدهند؛ گاهی ناراحتی و غم... گاهی بیتفاوتی و خشم... و گاهی دیگر، پذیرش و آرامش.
اگر از چارلز و داستانِ این کتاب خوشتان آمد، حتماً جلد دوم آن را هم بخوانید. نام این کتاب «ازدواج مادرم و بدبختیهای دیگر» است و در آن شخصیتهای تازهای به داستان وارد میشوند؛ بنروسو با دختر نوجوان و پسر کوچکش. مادر چارلز و بن بهطور اتفاقی با هم آشنا میشوند و این اتفاق باعث میشود چارلز با ماجراهای جدیدی روبهرو شود؛ ماجراهای خندهدار و گاهی، حرصدرآر.
مترجم این كتاب، نازنین دیهیمی است و نشر ماهی (۶۶۹۵۱۸۸۰) آن را با قیمت ۶۵۰۰ تومان منتشر كرده است.
نظر شما