سه‌شنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۳ - ۱۹:۲۴
۰ نفر

علیرضا سلطانی: جام جهانی چهاردهم برای برزیل علاوه بر جاذبه‌های غالب فوتبالی، به یک آزمون کامل برای سنجش دوام و قوام تحولات مثبت ۳دهه اخیر تبدیل شد.

گويي جام جهاني به‌گونه‌اي برنامه‌ريزي شده بود تا برزيل از زواياي مختلف سياسي، اجتماعي و اقتصادي مورد سنجش قرار گيرد. با قاطعيت هم مي‌توان گفت جام جهاني فوتبال از يك سو پايداري و تداوم روند توسعه‌اي در كشور برزيل را ثابت كرد و از سوي ديگر نشان داد برزيل احساسي و بي‌ثبات دهه‌هاي گذشته جاي خود را كم كم به برزيل عاقل و بالغ داده است. شواهد و قرائن اين برداشت از ماه‌ها قبل از شروع مسابقات جام جهاني هويدا شد و تا روزهاي آخر برگزاري آن ادامه داشت.

برزيل تا پيش از دهه 90 ميلادي با 2خصيصه براي افكار عمومي جهان شناخته مي‌شود: فوتبال و كودتا. فقر، نابرابري، بي‌ثباتي، عقب‌ماندگي و اختناق مشخصات عمده جامعه برزيل در اين مقطع بود. برزيل در دهه80، عنوان بدهكارترين كشور جهان را به‌خود اختصاص داد؛ بحراني كه عملا اين كشور را در پرتگاه سقوط قرار داد و شايد همين بحران بود كه برزيلي‌ها را از دوره فقر و عقب‌ماندگي به دوره جديد پرتاب كرد.

از دهه90 برزيل گام در دنياي ديگر گذاشت: دمكراسي و توسعه. برزيلي‌ها كه ده‌ها سال طعم تلخ فقر و نابرابري را چشيده بودند كمر همت بستند تا در دنياي جديد، به‌گونه‌اي ديگر زندگي كنند و چه زود (2دهه) برزيل عقب‌مانده و ورشكسته به يكي از 10قدرت برتر اقتصادي دنيا تبديل شد. اين روزها برزيل به عنوان يك قدرت نوظهور اقتصادي شناخته مي‌شود. مقامات اين كشور بيش از 10سال است كه در كنار رهبران قدرت‌هاي بزرگ اقتصادي جهان و ديگر قدرت‌هاي نوظهور (در قالب گروه 20) به رتق‌وفتق مسائل اقتصادي و سياسي جهاني مي‌پردازند. امروزه برزيل يك‌تنه بار اصلي اقتصادي آمريكاي لاتين و بخشي از اقتصاد جهاني را بردوش مي‌كشد و اين يك واقعيت انكارناپذير است.

جام جهاني فوتبال نيز جلوه‌هايي از اين جايگاه را نشان داد اما نكته مهم‌تر در جريان اين مسابقات، بلوغ اجتماعي و سياسي جامعه برزيل بود كه به‌صورت‌هاي مختلف بروز پيدا كرد. از ماه‌ها پيش، برزيل شاهد اعتراضات خياباني عليه برگزاري مسابقات جام جهاني بود. گستردگي اين اعتراضات كه بعضا در جريان بازي‌ها هم ادامه داشت، اين سؤال را ايجاد كرده بود كه چرا فوتبالي‌ترين كشور دنيا اينچنين با مسابقات جام جهاني برخورد مي‌كند؟ واقعيت اين بود كه جامعه برزيل به مرحله بلوغ و عقلانيت رسيده است و براي يك جامعه بالغ و عاقل، مشكلات اقتصادي از يك سو و ولخرجي‌هاي بي‌رويه، از دوست‌داشتني‌ترين پديده اجتماعي يعني فوتبال مهم‌تر بوده و هست. بنابراين به موضوع اعتراضات نبايد نگاه منفي و بدبينانه داشت بلكه آن را بايد از منظر رفتارهاي عقلاني توسعه‌اي ديد. نمونه ديگر اين رفتار عقلاني و غيراحساسي، شكست‌ تيم ملي فوتبال اين كشور در 2بازي آخر بود كه براي برزيلي‌ها اهميت بسياري داشت.

واكنشي كه مردم برزيل به اين شكست‌ها آن‌هم در مرحله نيمه‌نهايي و نهايي نشان دادند اصلا قابل پيش‌بيني براي دولت و ناظران داخلي و خارجي نبود. تصور عمومي اين بود كه شكست برزيل، اين كشور را با توجه به اعتراضات قبلي به آشوب اجتماعي و سياسي بكشاند اما برخلاف انتظار، برزيلي‌ها با دورشدن از احساسات، واكنش‌‌ها و رفتارهاي عاقلانه و منطقي داشتند؛ رفتاري كه رقيب سنتي آنها يعني آرژانتين پس از شكست در مسابقه نهايي از آن برخوردار نبود.جام جهاني فوتبال ثابت كرد كه توسعه گرايي در نظام اجتماعي، اقتصادي و سياسي برزيل نهادينه شده و اين دستاورد بزرگي است.

کد خبر 266026

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha