سه‌شنبه ۲۶ تیر ۱۳۸۶ - ۱۲:۳۲
۰ نفر

گاردین: سخنان اخیر داگلاس الکساندر، وزیر توسعه بین‌الملل انگلیس درباره اینکه آمریکا باید رویکردی چندملیتی را در قبال مسایل بین‌المللی اتخاذ کند، سخنانی مهم و جدی از سوی یک فرد جدی و درباره موضوعی جدی بود.

اما مشارکت چندجانبه پیام جدیدی نیست که یک وزیر انگلیسی در دولت کارگری بیان کند.

اهمیت سیاسی این سخنرانی بیشتر داخلی است و نشانه دیگری است برای رای دهندگان حزب کارگر که بدانند سیاست‌های گذشته دولت انگلیس در دوران تونی بلر را دولت محاسبه گر براون تکرار نخواهد کرد.

در واشنگتن  این سخنان به غیر از مجلات و نشریات سیاست خارجی آن هم در حوزه اروپا در نشریه دیگری انعکاس نیافت.  بحران آمریکا درباره عراق بیشتر از همیشه سیاست داخلی این کشور را درگیر خود کرده است. موضوع اصلی و اولیه در این میان دیگر اخلاقی بودن یا نبودن این جنگ نیست بلکه تأثیرگذاری آن و استراتژی جنگی آمریکاست.

ثبات و دوام نهادهای عراقی یا حتی تهدیدهای تروریستی از دیگر موضوعاتی است که اکنون بیش از هر زمان دیگری مورد توجه قرار دارد. این‌ها همان موضوعات پشت صحنه و نه چندان با اهمیتی است که اکنون در متن قرار گرفته‌ است. بحران امروز آمریکا سیاست داخلی این کشور است. موضوع بحث این است که چه کسی در انتخابات ریاست جمهوری  سال آینده به قدرت می‌رسد.

نکته‌ صریح این که افکار عمومی آمریکا اکنون دیگر از  جنگ خسته ‌شده و خواستار پایان آن است. رای دهندگان آمریکایی اکنون خواستار آن هستند که جورج بوش و دیک چنی شرایط آشفته کنونی را، رو به راه  کنند، خانه را مرتب کنند و کلید را زیر در بگذارند تا ساکن بعدی کاخ سفید آن را بردارد و به راحتی در آن خانه مستقر شود.

این پیامی بود که رای دهندگان آمریکایی در انتخابات میان دوره‌ای ماه نوامبر دادند. نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که این پیام اکنون بسیار نیرومندتر و جدی‌تر است اما چگونه می‌توان این برآیند نظر افکار عمومی را به عمل تبدیل کرد وقتی جایگزین دیگری وجود ندارد و فضا بسیار تیره و تار است؟

دولت آمریکا تنها وقتی استراتژی خود را در عراق کنار  می‌گذارد که یکی از این  اتفاق روی دهد. اول اینکه استراتژی افزایش نیروی نظامی در عراق نتیجه دهد و منفور بودن آن در داخل آمریکا کم شود اما هیچ نشانه‌ای مبنی بر این که این استراتژی جواب دهد وجود ندارد. سناریوی محتمل‌تری که ممکن است بوش را مجبور به تغییر استراتژی کند این است که از سوی نهادی با قدرت بیشتر مجبور به این کار شود.

سنا اما از نظر طراحی و ترکیب، شرایط متفاوتی دارد. سناتورها دوره‌های خدمت شش ساله دارند. از هر سه نفر تنها یک نفر در سال 2006 در معرض رأی رأی‌دهندگان خشمگین آمریکایی قرار گرفتند. در این انتخابات جمهوریخواهان 6 ایالت از 15 ایالتی را که در اختیار داشتند از دست دادند.

از این میان تنها یک سوم سناتورها در انتخابات سال 200 8 در معرض رای رای دهندگان قرار خواهند گرفت. اما از این 33 سناتوری که وضعیتشان در انتخابات بعدی مشخص می‌شود، 21 نفر جمهوریخواه هستند. از میان همه گروه‌های قدرتمندی که در واشنگتن هستند تنها این گروه 21 نفره ابزار و انگیزه و فرصت این را دارند که هم سرنوشت عراق را رقم بزنند و هم تکلیف خودشان را روشن کنند.

به همین دلیل است که نمایندگان جمهوریخواه اکنون بیشتر از همیشه از کاخ سفید فاصله گرفته‌اند. آنها جایگاه خود را در خطر می‌بینند و تنها راه نجاتشان را فاصله گرفتن از دولت بوش و سیاست‌هایش می‌دانند. جنگ عراق تا سال‌ها به عنوان اتفاقی با پیامدها و پس‌لرزه‌های جهانی باقی می‌ماند اما اکنون در واشنگتن این جنگ بیشتر به بازی دست به دست کردن بسته انفجاری شبیه شده‌ است.

14 جولای

کد خبر 26779

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز