این بخشی از گزارشی بود که نیویورک تایمز 29 آبان 1385 از فعالیتهای جاسوسی آمریکا علیه ایران منتشر کرد. این گزارش پس از اظهارات کاندولیزا رایس، وزیر خارجه آمریکا درباره راهاندازی مرکزی در دبی برای شناخت ایرانیان، نوشته شد.
جدای از این گونه فعالیتها، اختصاص 75میلیون دلار از سوی کنگره آمریکا به دولت بوش، برای آنچه بوش و مشاورانش از آن به عنوان اجرای برنامههایشان در ایران یاد کرده بودند، خبر از برنامهریزی آنها برای ایجاد انقلابی غیر خشن در ایران میداد.
چند ماه پس از گزارش نیویورک تایمز، مدیر کل ضدجاسوسی وزارت اطلاعات در یک نشست خبری جزئیات کشف و شناسایی و متلاشی کردن شبکههای جاسوسی وابسته به اشغالگران عراق را تشریح کرد.
وی در حالی از مورد استفاده قرار گرفتن برخی چهرههای دانشگاهی از سوی سرویسهای اطلاعاتی بیگانه ابراز نگرانی کرده بود که چند روز پیشتر هاله اسفندیاری و در پی آن کیان تاجبخش که به زعم آمریکاییها استاد دانشگاه بوده و برای کارهای پژوهشی در ایران به سر میبردند، دستگیر شده بودند. این 2نفر یکی در مرکز ویلسون و دیگری در بنیاد سوروس فعالیت میکردند.
ویلسون؛ در ظاهر علمی
در سال 1961 بنیادی به نام رئیس جمهوری وقت آمریکا، ویلسون و به منظور پیگیری اهداف جهانی تاسیس شد. گفته میشود این موسسه که در ظاهر روی مسائل و موضوعاتی همچون مردمسالاری، توسعه اجتماعی، نسلشناسی، مذهبشناسی و... متمرکز است، ارتباطات عمیقی با کمیته اسرائیلی آیپک دارد. لابی آیپک، لابی رسمی اسرائیل در ایالات متحده است که سمینارهای گوناگونی را برای شناخت بیشتر تحولات سیاسی ایران، در دهه گذشته برگزار کرده است.
هاله اسفندیاری در مرکز مطالعه خاورمیانه موسسه ویلسون، به عنوان مدیر، مشغول به کار بود و طرحهای سیاسی این موسسه در دهه گذشته توسط وی انجام میشد. اما به نظر، این موسسه، اهداف کمیته اسرائیلی آیپک را برای «انقلابی از درون» پی میگرفته است. از اسفندیاری به عنوان نخستین رئیس اتاق ایرانی لابی آیپک نام بردهاند.
وزارت اطلاعات در بیانیهای که درباره دستگیری هاله اسفندیاری در تاریخ 31 اردیبهشت 86 منتشر کرد و روی خروجی ایرنا منعکس شد با این توضیح که تلاش برخی موسسات و بنیادها و سازمانهای آمریکایی برای اثرگذاری در جمهوری اسلامی مشخص شده است عنوان داشت: این نهادها سعی دارند تحت پوشش عناوینی همچون دمکراسیسازی، حقوق بشر و غیره نقشی را ایفا کنند که سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی آنها در سالهای گذشته علیه کشورهای هدف انجام میدادند.
یک یهودی با پیشبینیهای ناموفق
همسر یک یهودی به نام شائول بخاش که سردبیر روزنامه کیهان انگلیسی در دهه 40 و 50 بوده است، در اردیبهشت ماه سال جاری به اتهام جاسوسی در ایران دستگیر شد.
وزارت اطلاعات در بیانیهاش، هاله اسفندیاری را به عنوان مدیر و موسس برنامههای خاورمیانه مرکز ویلسون در آمریکا معرفی کرد و در ادامه آورد که این مرکز حلقه اتصال ارتباط ایرانیان با سازمانها و نهادهای آمریکایی بوده که با هدف توانمندسازی عرصههای موثر جامعه در راستای اهداف بیگانگان، فعالیت میکرده است.
بخاش همسر هاله اسفندیاری همان کسی بود که در سال1362 در اوج جنگ تحمیلی در کتابی به نام «حکومت آیتاللهها: ایران و انقلاب اسلامی» وعده فروپاشی جمهوری اسلامی را در آیندهای نزدیک داده بود.
زمانی که هاله اسفندیاری در سال 1358 پس از ممنوعیت فعالیت موسسه مطبوعاتی آیندگان به اسرائیل گریخت در اطلاعیه دادستانی انقلاب اسلامی که کیهان در همان سالها آن را منتشر کرد، از نجاش و همسرش هاله اسفندیاری به عنوان ماموران ویژه صهیونیسم یاد شده بود.
سال 1384، کمیته اسرائیلی آیپک که پیش از این سمینارهای گوناگونی را برای شناخت بیشتر تحولات سیاسی ایران برگزار نموده بود، سمینار دیگری را با شعار «هماکنون زمان متوقف کردن ایران است» برگزار کرد. هدف این سمینار مقابله با برنامههای اتمی ایران بود و هاله اسفندیاری مجریگری آن را برعهده داشت. جورج بوش، ایهود اولمرت، هیلاری کلینتون، جان بولتون و کاندولیزا رایس در این سمینار سخنرانی کردند.
سوروس؛ میلیاردر توطئهگر
هاله اسفندیاری به عنوان مدیر مرکز مطالعات ویلسون در ایران چند ماهی فعالیت کرد. اما پس از آن، ارتباط وی و مرکزی که مدیریت آن را به عهده داشت با بنیادهای براندازانه رو شد.
اسفندیاری در بازجوییهای اولیه خود که در ذیل بیانیه وزارت اطلاعات، ایرنا آن را منتشر کرد اعتراف کرده است که فعالیتها و برنامههای مربوط به ایران در برنامه خاورمیانه مرکز ویلسون، از طریق بنیاد معروف آمریکایی، سوروس حمایت و پشتیبانی مالی شده است.
وی همچنین اعتراف کرده است که بنیاد سوروس در ایران با ایجاد یک شبکه ارتباطی غیررسمی و تلاش برای توسعه و گسترش آن، اهداف براندازی خود را دنبال میکرده است.
بنیاد «جامعه باز» که به سوروس معروف است، متعلق به یک یهودی مجاری تبار ساکن آمریکا به نام جورج سوروس است که نقش کلیدی را در انقلابهای رنگارنگ اخیر در چند کشور بازی کرده است.
رسانههای خبری آمریکا فعالیت بنیاد مذکور را از کمک انساندوستانه گرفته تا بهداشت عمومی و رعایت حقوق بشر و اصلاحات اقتصادی عنوان میکنند. اما سیاستمداران کشورهایی که به نوعی با پدیده «انقلاب مخملی» غریب نبودهاند قطعا اعتقادی خلاف این دارند و به هدف براندازی نرم و خاموش این بنیاد در کشورهای مختلف ایمان دارند.
روند کاری بنیاد سوروس به این شکل بوده که یک مرکز مطالعاتی را در کشورهای مختلف فعال میکرده و سپس با ارزیابی مخالفان دولت مرکزی، زمینه را برای تحولی آرام و به شکست کشاندن دولت یا حکومت فراهم میکرده است.
شاخصترین فعالیت بنیاد سوروس در سالهای اخیر در تحولات گرجستان و اوکراین نمود پیدا کرد. این بنیاد در گرجستان با صرف 20 میلیون دلار به حمایت از مخالفان «شوارد نادزه» پرداخت.
دلیل این اقدام موضع دوپهلوی رئیس دولت گرجستان در قبال روسیه بود که خود را مایل به تداوم مناسبات گرم با مسکو نشان میداد و این خلاف سیاستهای آمریکا بود.
سوروس با خرج هزینهای بالغ بر 500 هزار دلار در شبکهای معروف به روستاوی2 که مهمترین نقش را در انقلاب مخملی گرجستان داشت، به براندازی دولت نادزه دست یازید. وزرای آموزش و پرورش، دادگستری، دارایی و ورزش در کابینه جدید گرجستان قبلاً کارمند دفاتر جورج سوروس بودند!
اقدامات اینچنینی سوروس در کشورهای ارمنستان، اوکراین، آذربایجان، تاجیکستان، قزاقستان و حتی ترکیه نیز نمود پیدا کرد.
سوروس سعی دارد تا در مناطقی از جهان با بهانه قرار دادن حمایت از دمکراسی و حقوق بشر، جریانات سیاسی را به طرف منافع صهیونیسم هدایت کند. مهمترین ابزار این بنیاد، سرمایه هنگفت آن و اقدام از طریق برنامههای مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است.
حضور مرموز یک استاد دانشگاه
اعترافات اولیه هاله اسفندیاری مبنی بر اینکه فعالیتها و برنامههای مرکز ویلسون، از طریق بنیاد آمریکایی سوروس حمایت و پشتیبانی مالی میشده است، منجر بدان شد تا کیان تاجبخش، مدیر و نماینده این بنیاد آمریکایی در ایران شناسایی و دستگیر شود.
وی در تحقیقات اولیه اظهار داشت که بنیاد سوروس در ایران با ایجاد شبکه ارتباطی غیررسمی و تلاش برای توسعه و گسترش آن، اهداف براندازانه خود را دنبال میکرده است.
کیان تاجبخش را رسانهها یک جامعهشناس شهری و مدرس دانشگاههای ایالات متحده معرفی میکنند. وی از سال 1383 با عنوان استاد دانشگاه نوین تحقیقات اجتماعی نیویورک در کلاسهای جامعهشناسی شهری حاضر میشده است.
روزنامه کیهان از او به عنوان کسی که با راهاندازی کارگاههای مطالعاتی سعی در تئوریزه کردن اهداف بنیاد سوروس داشته است، یاد میکند. وی همچنین حضوری پررمز و راز در حلقههای فکری مجامع هنری لائیک داشته است...
حامی صلح، بازرگان و...
بیستم خرداد ماه، سخنگوی وزارت خارجه در نشست هفتگی خود با خبرنگاران از بازداشت یک ایرانی دیگر که تبعه آمریکاست، سخن گفت.
محمد علی حسینی از قول منابع رسمی از اتهام علی شاکری سخنی نگفت ولی از اشاره به این نکته هم امتناع نکرد که برخی منابع خبری اتهام وی را جاسوسی عنوان کردهاند.
علی شاکری برخلاف هاله اسفندیاری و کیان تاجبخش، رفت و آمد دانشگاهی در محافل علمی نداشت. خبرگزاری فرانسه در واکنش به دستگیری شاکری، وی را به عنوان کارمند یک سازمان غیردولتی آمریکایی که برای ارتقای صلح کار میکند، معرفی کرد اما یکی از روزنامههای داخلی ایران همان زمان نوشت که این سومین عنصر مخفی است که میتواند به روشن شدن ارتباطات مخفی بین گروههای مخالف برانداز در کشور کمک کند.
نیویورک تایمز او را به عنوان یک بازرگان مقیم کالیفرنیا معرفی میکند که در عین حال برای مرکز برقراری صلح شهروند در دانشگاه کالیفرنیا کار میکند، اما منابع دیگری هم او را به عنوان کسی که در زمینه اخذ وامهای بانکی و امور ملکی در لسآنجلس فعال است، معرفی میکنند. پیش از دستگیری هاله اسفندیاری و در پی آن کیان تاجبخش و بالاخره علی شاکری، پرونده نازی عظیما هم در رسانههای خبری بیگانه کم سر و صدا نکرد.
پرناز (نازی) عظیما، خبرنگار رادیو فردا که تابعیت ایرانی و آمریکایی دارد به اتهام اقدام علیه امنیت ملی ممنوعالخروج شده بود.
حسن حداد، معاون امنیت دادسرای عمومی و انقلاب تهران چندی پیش اتهام نازی عظیما را همکاری با رادیوی ضد انقلاب فردا و سایر رادیوهای ضد انقلاب عنوان کرد و گفت: با توجه به سابقه نامبرده و ادامه کار با رادیوی ذکر شده برخلاف تعهدات قبلی، وی دستگیر شده و پروندهاش در حال رسیدگی است.
دشنامهای دیپلماتیک
بنیاد سوروس از سازمانهای رسانهای بزرگ جهان است. این بنیاد، شبکههای تلویزیونی، خبرگزاریها، سایتها، خبرنامهها و روزنامههای زیادی را در سطح جهان هدایت میکند. بلافاصله پس از دستگیری اسفندیاری، تاجبخش و شاکری، رسانههای سوروسی و دیگر رسانههای غربی آنچه را که چندان هم دور از انتظار نبود، نشان دادند.
نیویورک تایمز نوزدهم اردیبهشت با درج مطلبی از هاله اسفندیاری به عنوان محققی یاد کرد که با جمهوری اسلامی ایران ضدیتی ندارد. این روزنامه با تئوریسازی اختلاف هواداران تندروی احمدینژاد و هاشمیرفسنجانی، بازداشت اسفندیاری را به این موضوع ربط داده بود!
رادیو فردا و رادیو بی.بی.سی قبل از آنکه منابع رسمی در داخل ایران، بازداشت هاله اسفندیاری را تأکید کرده باشند، به نقل از لی همیلتون، رئیس مؤسسه «وودرو ویلسون» از بازداشت وی خبر دادند و او را صرفاً یک استاد دانشگاه و پژوهشگر معرفی کردند.
سی.ان.ان ضمن پرداختن به جریان دستگیری اسفندیاری و تاجبخش، فعالیتهای بنیاد سوروس را تا حد کمکهای انساندوستانه و بهداشت عمومی تقلیل داد. بی.بی.سی سوروس را مؤسسهای برای پیشبرد دمکراسی و اصلاحات اقتصادی معرفی کرد.
اظهارنظرهای عجولانه مقامات کاخ سفید و رسانههای متعلق به آن نشان داد که کاخ سفید نشینان از دستگیری این عناصر چندان خشنود نیستند. این اظهارنظرها که گاه با دشنامهای دیپلماتیک هم همراه میشد، ثابت کرد که روزهای اخیر روزهای تعیینکنندهای برای جریان حامی براندازی نرم در ایران بوده است.
جورج بوش با انتشار بیانیهای اعلام کرد که من بازداشت آنها را به دست مقامات ایران قویاً محکوم میکنم، آنها باید سریعاً و بدون شرط آزاد شوند.
رئیس جمهوری آمریکا مدعی شد این اشخاص زندگی خود را وقف ایجاد پل بین مردم ایران و آمریکا کردند.
کاندولیزا رایس هم گفت بازداشت هر آمریکایی در هر جای جهان را به شدت پیگیری میکند.
اظهارات مقامات آمریکایی و ادعای آنها مبنی بر بازداشت غیرقانونی4 تبعه ایرانی- آمریکایی و در ادامه بازتاب آن در رسانههای بیگانه در حالی صورت میگیرد که کسی از مقامات آن کشور از حقوق ایرانیانی همچون علوی که در آمریکا دستگیر شدند، لغو عضویت دانشمندان ایرانی در انجمن شیمی آمریکا به اتهامهای ساختگی یا برخورد غیرانسانی پلیس آمریکا توأم با ضرب و شتم دانشجویان ایرانی نظیر طباطبایی سخنی نمیگوید.
ناکامی صندوق 75 میلیون دلاری
نیویورک تایمز در گزارشی که سوم تیر منتشر کرد از شدت گرفتن انتقادها از عدم کارایی طرح براندازی نرم آمریکا خبر داد. در این گزارش، نیویورک تایمز با اشاره به بودجه درخواستی 75 میلیون دلاری برای صندوق دمکراسی ایران در سال 2008 نوشت: اکنون یک سال پس از آشکار شدن این بودجه و با توجه به درخواست 75 میلیون دلار بودجه اضافی برای صندوق دمکراسی ایران، انتقادها از سوی افرادی که اهداف این برنامه را پیش میبرند، ابراز شده است.
این گزارش که با عنوان واقعیتهای سخت از قدرت نرم انتشار یافت، دیوید دنهی، مشاور ارشد دفتر امور خاورمیانه را به عنوان گماشته آمریکا برای نظارت بر توزیع میلیونها دلار بودجه معرفی کرد و افزود: دنهی در طول 2سال گذشته دهها نفر از افراد برجسته، دانشجویان، روزنامهنگاران، وبلاگنویسان و فعالان جهان را انتخاب کرده تا با آنها درباره بهترین راهکار انجام وظایفش مشورت بگیرد.
وی تاکنون با میلیونرهای ایرانی مقیم خارج از کشور، سلطنتطلبان ناراضی، کمونیستها و مبارزان اجتماعی تماس برقرار کرده است. وی چهره عمومی صندوق دمکراسی است که با نام صندوق 75میلیون دلاری معروف شده است.
نویسنده این گزارش تأکید میکند که صندوق دمکراسی از دیدگاه دولت ایران تنها یکی از راهبردهای دولت بوش برای تغییر نظام است.
در این گزارش دستگیری هاله اسفندیاری، کیان تاجبخش و علی شاکری، اتباع ایرانی مقیم آمریکا توسط ایران به عنوان یکی از راههای مقابله با اینگونه تحرکات ارزیابی شده است.