ایشان به نظریه «همبستگی دین و سیاست» و تلاش پرسابقه دشمنان برای تفکیک این دو و زیانهایی اشاره کردند که جهان اسلام از این بابت متحمل شده است. در حقیقت دین و سیاست دو مقوله جدا از یکدیگر نیستند که در اسلام همنشین یکدیگر شده باشند.
از نظر دینی که پیامبر خاتم برای آوردن آن مبعوث شد، اینها عین یکدیگرند و درستتر آن است که به جای «همبستگیِ» از «عینیت» دین و سیاست سخن گفت؛ همان تعبیری که فقیه مجاهد و فرزانه، شهید مدرس، از آن استفاده میکرد: «سیاست ما عین دیانت ما است و دیانت ما عین سیاست ما».
به هر حال آنچه تاکنون بیشتر بر آن تاکید میشد نادرستی گرایش به چهره فردی دیانت (عبادت) و فراموش کردن وجه اجتماعی آن (سیاست) است.
رهبر عزیز انقلاب، ضمن یادآوری زیانهای این گرایش و آسیبزاییهای آن، این بار بر نکته مقابل تاکید ویژهای کردند، یعنی بر نادرستی گرایش افراطی به سیاستورزی و غفلت از عبادات و اخلاقیات که میتواند خسارتهای غیرقابل جبرانی برای حاکمان و جریان کلی دینداری بر جا گذارد.
بنابراین سیاستورزان، چه پیش از دستیابی به قدرت و چه پس از آن، به معنویت و اخلاق نیازمندتر از دیگران هستند. به همین دلیل است که پیامبر بزرگ اسلام، قبل از بعثت چنان به مبارزه با نفس و کسب فضیلتهای اخلاقی پرداخته بود که خدای بزرگ از آن به «خلق عظیم» یاد میکند.
پس از بعثت و طی 23 سال زمامداری جامعه اسلامی نیز، اهتمام آن حضرت به رعایت اخلاق چنان آشکار بود که نیازی به توضیح ندارد و اصولا از نظر قرآن کریم رمز موفقیت ایشان در ایفای رسالت و حاکم ساختن ارزشها، همین پایبندیها بوده است.
حاکمیت معنویت و اخلاق موجب میشود که با دوری افراد از جاهطلبی و رقابتهای نامشروع، زمینه برای «شایستهسالاری» به معنای واقعی آن فراهم آید؛ همان گونه که تقویت انگیزههای معنوی و تحمیل ریاضتهای مشروع بر خود باعث فراموششدن همه گلایهها و کدورتها و تجمیع تمام نیروها برای تحقق اهداف حکومت دینی، و از جمله توسعه و آبادانی کشور اسلامی میشود.
روشنترین مثال، برجستهترین شاگرد مکتب محمدی است که به حق، خود را شایستهتر از همه به خلافت میدانست، اما نه تنها برای رسیدن به حق خداداد خود به رقابتهای چندشآور تن نداد، بلکه حتی هنگامی که شد آنچه شد، به همگان توصیه کرد گذشتهها و گلایهورزیها را فراموش کنند، مصلحت جامعه اسلامی را در نظر بگیرند و با خیرخواهی و نصیحت متقابل جز به انجام تکلیف نیندیشند.
این وظیفه یکایک ما است که لحظه ای از ریاضت و اخلاق فاصله نگیریم، اما همان گونه که علی علیهالسلام تاکید فرمودهاند این وظیفه برای آنانکه زمامداری (تمام یا بخشی از) امور جامعه را بر عهده میگیرند، از اهمیت و دشواری مضاعفی برخوردار است. آنان باید مراقب باشند، علاوه بر تهذیب فردی، معاشران و مشاوران خود را از میان افراد وارسته و امینی انتخاب کنند که خصوصیات آنها به تفصیل در روایات معتبر بیان شده است.
امت الگو، امتی است که چنان شهروندان و چنین حاکمانی داشته باشد؛ در حالی که غفلت از اخلاق در عرصه سیاست فرجامی جز دینگریزی مردم و فاصله گرفتن آنان از حاکمان بیاخلاق، اما مدعی، نخواهد داشت؛ یعنی همان چیزی که رهبر معظم انقلاب از آن به عنوان «انحطاط جامعه اسلامی» در زمان خلفای صدر اسلام، به ویژه امویان و عباسیان، یاد کردند.
فوریترین نیاز امروز و هر روز جامعه ما، خصوصا در سال پیامبر اعظم، تخلق به مکارم اخلاق است که هدف بعثت نیز هست. این درس بزرگی است که یکبار دیگر دیروز تکرار شد.