دکتر محمد کمالی سالها معاونت سازمان بهزیستی کشور را بر عهده داشته و اکنون نیز استادیار دانشکده توانبخشی است. او همراه و مشوق جدی سازمانهای غیردولتی معلولین و یکی از معدود افرادی است که در زمینه کنوانسیون حقوق معلولین که اخیرا از سوی سازمان ملل به تصویب رسیده اطلاعات جامع و قابل توجهی دارد. با او درباره کنوانسیونی به گفتوگو مینشینیم که چند ماهی است به تصویب رسیده .
- برای شروع بحث بفرمایید برای اولین بار چه زمانی جوامع دریافتند که باید برای افراد دارای ناتوانی حقوق خاصی قائل شوند؟
- آنچه در تاریخچه ناتوانی و معلولیت میتوان دید این است که تا دوران ظهور ادیان همیشه برخورد با معلولیت به صورت محو و از بین بردن آن بوده است. یعنی عمدتا بچههای معلول را به رودخانهها میانداختند یا در بیرون روستا یا شهر برای خوراک گرگها و... قرار میدادند و حتی برای شفای افراد سالم آنها را در پیشگاه الههها قربانی میکردند. میتوان گفت ظهور ادیان و رشد جنبههای انسانی زمینه را برای توجه بیشتر به معلولان فراهم ساخت. از این زمان است که بشر نگاه متفاوتی با قبل نسبت به معلولان از خود نشان میدهد.
هرچند باید اذعان کرد که نمیتوان خط روشنی بین دوران مختلفی که معلولان در طی قرون متمادی از آن عبور کردهاند قایل شد. چه هم اکنون هم هنوز میتوان نمونههای زیادی را در نقاط مختلف دنیا مشاهده کرد که معلولان را به همان شیوه قدیم یا با شیوههای نوین از بین میبرند. کشتار معلولان در دوران نازیها و یا برخوردهای نامناسب نئو نازیها با ایشان در همین قرون اخیر شاهدی بر این مدعاست.
- تدوین و تصویب کنوانسیون حقوق معلولین چه مراحل و سیری را گذرانده است؟
تلاشهای مشخص برای رسیدگی و احقاق حقوق معلولان را میتوان به بعد از جنگ جهانی دوم نسبت داد. تصویب بسیاری از اعلامیهها و قوانین مختلف به تدریج در طول سالهای بعد از جنگ زمینه را برا ی رسیدن به کنوانسیون فراهم نموده است.
تصویب اعلامیه حقوق بشر نخستین گام در این زمینه است. هر چند به طور مشخص از معلولان نام نبرده است لیکن بسیاری از مواد آن قابل تعمیم به معلولان هم بوده است. به نظر میرسد بعد از جنگ جهانی دوم است که با توجه به رشد دانش پزشکی و نیز علوم اجتماعی، تغییرات نسبتاً مهمی در جوامع اروپایی و آمریکایی نسبت به این موضوع پدیدار میشود که زمینهساز حضور بیشتر معلولان در جوامع میشود.
گسترش مراکز توانبخشی، تهیه و تولید وسایل کمک توانبخشی، ساخت شهرکهای ویژه معلولان جنگی باقی مانده از جنگ جهانی دوم و... در این امر دخیل بودهاند. لیکن بیشترین فعالیتها از سال 1980 به بعد صورت گرفته است. تعیین سال 1981 به عنوان سال جهانی معلولان و نیز دهه 1993-1982 به عنوان دهه جهانی معلولان و تدوین برنامه اقدام جهانی برای معلولان حاصل این نگاه پیشرو است.
به رغم این کارها و نیز تدوین قوانین استاندارد برای حضور معلولان در جامعه و نیز برگزاری دهه معلولان در آسیا و آفریقا و سال معلولان اروپایی (2003)، نتایج آن گونه که انتظار میرفت حاصل نشد. بنابراین در مجامع مختلف معلولان مشکل اصلی را در عدم تعهد مناسب و به تعبیری الزام نداشتن دولتها برای انجام تعهدات بینالمللی و حقوقی دانستند و راه حل آن را تصویب پیمانی الزامآور اعلام کردند.
از همینرو در دهه 90 معلولان دوبار در سازمان ملل متحد برای تصویب کنوانسیون اقدام کردند که با شکست روبه رو شد اما در سال 2001 پیشنهاد مکزیک برای تدوین آن مورد تصویب قرارگرفت و کمیتهای از سوی مجمع عمومی برای این منظور در نظر گرفته شد. این کمیته در طول سالهای 2001 تا 2006 با انجام ساعتها مطالعه و جلسات 7گانه اصلی خود سرانجام در دسامبر 2006 کنوانسیون حاضر را تصویب و در روز 30مارس 2007 یا دهم فروردین 1386 برای امضای کشورها آن را گشود. این کنوانسیون مهمترین دستاورد در زمینه تامین حقوق معلولان است.
- در سال جاری میلادی شاهد دو گام جهانی در زمینه معلولین هستیم؛ نخست انتخاب نام دسترسی الکترونیک برای معلولین و دوم تصویب کنوانسیون. شما این اتفاقات را چگونه ارزیابی میکنید؟
به هر شکل انتخاب نام دسترسی الکترونیک بر مبنای مقتضیات زمانه است. هر چند کمی اغراقآمیز است اما باید به این نکته توجه داشت که سازمان ملل متحد معمولا در انتخاب اسامی بیشتر به یک زمینه آرمانی میاندیشد تا به عنوان یک هدف بزرگ که همه کشورها دسترسی به آن را مد نظر قرار دهند.
انتخاب این مورد هم با توجه به همهگیر شدن زمینههای دسترسی الکترونیک باید به لزوم در نظر گرفتن موضوع ناتوانی و معلولیت در این دسترسیها توجه کشورها را جلب کند. در کشور ما هم تلاش برای دسترسیهای بیشتر به صورت الکترونیک آغاز شده است و لزوم مناسبسازی و تطابق آنها برای دسترسی معلولان هم به شدت احساس میشود. در این زمینه بیان نیازمندی توسط معلولان دارای اهمیت خاصی است که در برنامهریزیهای در دست اقدام ایشان را هم در نظر بگیرند.
اما کنوانسیون همانطور که گفتم، بزرگترین دستاورد معلولان از دوران گذشته تا کنون است. چیزی است که امید میرود با اجرای آن احقاق حقوق معلولان در جوامع شکل مناسبی به خود بگیرد. تلاشهای معلولان در طول تاریخ اینک به بار نشسته است تا در آینده شاهد وضعیت مناسبتری در زمینه رعایت حقوق معلولان باشیم. تعهدی که اینک میتواند با تصویب در پارلمانهای کشورهای امضاءکننده به صورت الزامی تعیین کننده در مجاری حقوق و اجرایی کشورها مد نظر و عمل قرار گیرد.
- فکر میکنید این دو رویداد چه تاثیری در جامعه ما ، مردم و مسئولین خواهد داشت؟
متاسفانه در هر دو زمینه ما کند عمل کردهایم. در مورد دسترسی الکترونیک، به همان روز جهانی معلولان بسنده کردیم و بعد از آن دیگر نه سخنی گفتیم و نه عملی از کسی سر زده است. خاطرم هست در دوره گذشته که تکفاب بسیار مطرح بود، کار گروهی را با تعدادی از دوستان تحت عنوان کار گروه توانبخشی در شورایعالی اطلاعرسانی تشکیل دادیم و جلسات خوبی هم برگزار شد که بعد از تغییرات انجام شده در آنجا متاسفانه به رکود انجامید.
تصور میکنم باید آن کار گروه احیا شود تا زمینهها را برای دسترسی الکترونیک به معلولان تعریف و ابلاغ کند. حرکت مناسبی را هم از سوی سازمانهای ذیربط در حوزه معلولان شاهد نیستیم. به نظر میرسد با اطلاعرسانی به موقع از سوی این سازمانها و نیز انجمنها و جوامع معلولان، سازمانهای خدمتدهنده که خود را به بسترهای الکترونیک مجهز میکنند باید نسبت به بهینهسازی و نیز تطابق با شرایط معلولان برای استفاده از سرویسهای ارائه شده اقدام نمایند.
بنابراین برای اینکه موضوع تاثیری بر جامعه ما داشته باشد لزوم تحرک بیشتر همه اعم از دوستان دارای ناتوانی و مسئولین و دست اندرکاران را باید شاهد باشیم.در زمینه کنوانسیون هم وضعیت به همین صورت است. باید بپذیریم که نیازمند تحرکی بیشتر و جدیتر در این زمینه هستیم. ما هنوز امضای کنوانسیون را انجام ندادهایم و بحث در این زمینه گویا به تازگی در دستور کار وزارت امور خارجه قرار گرفته است. امیدوارم با حضور جدی دستاندرکاران و خود عزیزان دارای ناتوانی و معلولیت این موضوع به سرعت به نقاط مثبتی برسد.
- از دیدگاه شما تاخیر در امضای کنوانسیون از سوی نمایندگان ما در سازمان ملل چه دلیلی دارد؟
این را هم مثل بقیه امور معلولان من در نادیده انگاشتن معلولان در زوایای زندگی روزمره و جاری جامعه میدانم. مگر در سایر موارد معلولان شهروند درجه اول محسوب میشوند که در اینجا اینچنین بخواهیم.
اگر این مطلب نبود و همیشه این حس در ما وجود داشت که معلولان هم عضوی از جامعه و شهروندی همچون افراد عادی هستند، احتمالا امروز در جایگاه بسیار بالاتری از منظر رعایت حقوق معلولان بودیم. من مشکل قانونی حادی در کنوانسیون نمیبینم. باید دید در جلسات موضوعی که قرار است در وزارت امور خارجه برگزار شود چه مسائلی طرح میشود، آنگاه قضاوت کرد.
- چه کارهایی انجام گرفته تا مسئولین بر لزوم امضای کنوانسیون واقف شوند؟
تا جائیکه در جریان هستم قدمهایی توسط دوستان در این زمینه برداشته شده است و موضع به معاونت ریاست جمهوری منعکس شده است و هم اینک هم در وزارت امور خارجه، رفاه و تامین اجتماعی و سازمان بهزیستی پیگیریهایی در دست اقدام است. اما نکته مهم حضور خود معلولان است که باید هر روز قویتر و پررنگتر در صحنه صورت پذیرد.
- آیا صرف امضای کنوانسیون میتواند تحولی در جامعه معلولین ما ایجاد کند یا این هم سندی میشود در کنار قانون جامع که از اجرای آن خبری نیست؟
طبیعی است که پاسخ منفی است. کنوانسیون سندی آرمانی است. بعد از تصویب آن لازم است تا در قوانین موضوعه و جاری کشور رد پای آن را مشاهده کنیم و در همین قانون جامع خودمان هم تغییراتی ایجاد کنیم تا حمایت و رعایت حقوق معلولان را به یک فرهنگ عمومی و جاری در متن زندگی افراد و جامعه تبدیل کنیم. ما معلولان هستیم که با پیگیری اجرای آن باید اجازه ندهیم تا قانونی برای خاک خوردن در قفسهها تصویب شود بلکه باید آن را به صحنههای زندگی معلولان در جامعه بیاوریم.
- پس از امضای کنوانسیون چه کارهای دیگری باید انجام شود؟
مهمترین اقدام پس از امضای کنوانسیون، تبدیل آن به قانون مصوب مجلس شورای اسلامی است. یعنی قانونی که همه متعهد خواهیم بود به بهترین شکل آن را به مرحله اجرا درآوریم.
- به نظر شما عالیترین پیام کنوانسیون برای جوامع بشری چیست؟
کنوانسیون خواستار در نظر گرفتن حقوق افرادی است که در جامعه به واسطه ناتوانی آنها نادیده گرفته شده است و نگرشهای منفی نسبت به معلولیت باعث گردیده تا آنان را شهروندانی درجه دوم در نظر بگیریم. کنوانسوین خواستار آن است که معلولان را در همه جا همچون دیگران بدانیم و با آنها همانطور رفتار کنیم که با سایر افراد عادی در جامعه.