شاید در نتیجه تغییرات همزمان ایجاد شده درعادات فناوری شخصی و کاهش سازمانهای خبری سنتی، درک این مساله که بازاریابی کجا تمام میشود و روابط عمومی از کجا شروع میشود، دشوارتر شده باشد. عناوین شغلی فعلی شاهد خوبی برای این تیرگی و ابهام هستند.
برای اینکه به درجهای از وضوح و روشنی در مورد این مساله دست یابیم، PR News از کاربران خود درباره تعریف آنها از بازاریابی و روابط عمومی و تفاوت بین آنها پرسش نمود. بیشتر پاسخهای اجتماع کاربران به سوال مطرح شده در امتداد این گفته بود که « همه چیز در بازاریابی درباره محصول است و همه چیز در روابط عمومی درباره روابط میان افراد.
تصور ما این است که بسیاری از بازاریابان و دست اندرکاران روابط عمومی ها (و کسانی که رسما بر هر دو موضوع احاطه دارند) با این نوع گفتهها و نظرات مطرح شده موافق نباشند اما تغییرات پیرامون همان موضوعهایی است که گفته میشود. پاسخهای ذیل بیان برخی تفاوتها میان روابط عمومی و بازاریابی است:
- روابط عمومی تمایل در به کاربردن رسانهها برای ایجاد آگاهی از یک نام تجاری در بین مخاطبان است. درحالیکه بازاریابی طیف گستردهای از پیامهای مشتریان هدف که به معنی در خواست انجام فعالیت است را پوشش میدهد.
- بازاریابی برابر است با تجارت و فروش گرایی. روابط عمومی برابر است با عمومیگرایی.
- بازاریابی درباره فروش و نیاز به محصول است. روابط عمومی درباره ایجاد جمعیت در اطراف محصول.
- روابط عمومی تعامل دوسویه با مردم است. بازاریابی پیامهای محتواگرایی است که تلاش میکند بر مصرف کنندگان حاکم شود.
- در حیات سازمانها، بازاریابی به فروش میرساند و روابط عمومی برای هر چیز دیگر است.
- همه چیز در بازاریابی درباره محصول است. همه چیز در روابط عمومی درباره روابط.
- بازاریابی توسعه استراتژی نام تجاری محصول است درحالیکه روابط عمومی، روابط رسانهای برای اجرای استراتژیهای بازاریابی است.
- بازاریابی یعنی اینکه شما میخواهید دنیا محصولتان را چگونه ببیند. روابط عمومی یعنی اینکه در واقع دنیا محصول شما را چگونه میبیند.
- بازاریابی متن نمایشنامه است و روابط عمومی یک فیلم است.
- بازاریابی مواد تشکیل دهنده است و روابط عمومی کیکهای به نمایش گذاشته شده در پشت ویترین.
- بازاریابی: شما برای آن پرداخت میکنید. روابط عمومی: شما برای آن درخواست میکنید.
- بازاریابی بر گشودن کیف پول افراد متمرکز است. روابط عمومی بر راه یافتن در قلب و مغز افراد متمرکز است.
- بازاریابی درمونولوگ (تک گویی) است و روابط عمومی در گفتگو و دیالوگ.
- بازاریابی خلق چشمانداز و واقعه را فراهم میآورد درحالیکه روابط عمومی به ایجاد روابط با دیگران میپردازد به طوریکه آنها میتوانند داستان را از نقطه نظر خود بیان کنند.
- بازاریابی یک ارتباط یک سویه و روابط عمومی یک ارتباط دو سویه است.
- بازاریابی و روابط عمومی تلاشهای ارتباطی هستند که برای افزایش کسب و کار و ترویج یک نام تجاری طراحی شدهاند اما اهداف اصلی آنها یکسان نیست. بازاریابی بر بازار و فروش تمرکز دارد و روابط عمومی بر ارتباط و اعتماد بین افراد. بنابراین هر دو در شاخصههای موفقیت با یکدیگر متفاوت هستند.
اگرچه این موارد به عنوان وجوه افتراق بین روابط عمومی و بازاریابی برشمرده شد اما آنچه واضح است اینکه هر دو باید برای به حداکثر رساندن آگاهی مخاطب از نام تجاری و هدایت نسلها، همدیگر را حمایت کرده و به یکدیگر استناد نمایند.
* منبع: گاوشگران روابط عمومی
نظر شما