برخي آن را غيرقانوني و عدهاي غيركارشناسي توصيف كردند. تعدادي از نمايندگان مجلس نيز به صف منتقدان پيوستند. نگراني اوليا هم تقاضاي شهريه در ادامه طرح بود. با همه اينها اما آموزش و پرورش اعلام كرد 900مدرسه در كشور و تهران 24مدرسه شامل اين طرح شده است. وزير آموزش و پرورش نيز كه در ابتدا واگذاري مدارس دولتي با دانشآموزان را غيرقانوني خوانده بود، آن را مفيد و قانوني دانست. برخي از مسائل و حواشي اين موضوع را با مرضيه گرد، معاون وزير آموزش و پرورش و رئيس سازمان مدارس غيردولتي مطرح كردهايم. پاسخهاي او را بخوانيد. اين موضوع در روزهاي آينده همچنان پيگيري خواهد شد.
- امسال بهطور ناگهاني خبر رسيد برخي مدارس دولتي عادي به مؤسسان مدارس غيردولتي واگذار شده است. اين ايده از كجا آمد و چرا به اين شكل اجرا شد؟
شهريور امسال اعلام شد كه يك بسته حمايي براي مدارس داريم. در آن مقطع رسانهها بيشتر به موضوع شهريه توجه كردند و بسته حمايتي از مدارس غيردولتي مغفول ماند. البته بخشنامه اين طرح تيرماه امسال ابلاغ شد. يكي از طرحهاي ما خريد خدمات مدارس غيردولتي بود كه متأسفانه در رسانهها «واگذاري مدرسه و دانشآموز» معرفي شد. بنده در شوراي معاونان وزارتخانه از همكاران خواهش كردم كه از كلمه واگذاري استفاده نكنند. همه ماجرا اين بود كه آموزش و پرورش به استانها اجازه داد تا در مديريت و تأمين نيروي انساني مدرسهاي كه نتوانسته بود بموقع معلم و نيروي انسانيشان را تأمين كند، مشاركت داشته باشند. امسال ما مشكل افزايش جمعيت دانشآموزي در پايه اول ابتدايي را داشتيم كه متأسفانه هيچ تدبيري هم طي سالهاي اخير براي آن انديشيده نشده بود. براي اين وضعيت بايد از سالهاي قبل برنامهريزي ميشد. شما تصور كنيد استاني اعلام ميكند ما حدود 1500معلم دوره ابتدايي كم داريم، خب براي تأمين معلم بايد چهكار كرد؟ امكان جذب نيرو نداريم و دانشگاه فرهنگيان هم تا 2سال آينده خروجي ندارد. اگر اين كمبود معلم به كمك مؤسسان مدارس غيردولتي كه سابقه و تجربه مدرسه داري دارند جبران نميشد، دانشآموزان را چگونه سر كلاس ميفرستاديم؟
- پس فقط مدارس خاص را واگذار كرديد؟
تأكيد ميكنم هرگز واگذاري نبوده. اداره مدارسي كه كمبود نيرو داشتند را به بخش غيردولتي سپرديم. ما مدرسهاي داشتيم كه 80درصد معلمانش حقالتدريس بودند يا اينكه 80درصد كمبود نيرو داشت. اين مدارس به شرط تأمين نيروي توانمند به مؤسس غيردولتي سپرده شد. همه اين مدارس در بخشهاي محروم و حاشيهاي بودهاند.
- عناوين متفاوتي براي اين طرح استفاده شد؛ گاهي از آن با عنوان سپردن مدارسي دولتي به مؤسسان مدارس غيردولتي ياد شد، مسئولي آن را واگذاري مدارس دولتي به بخش خصوصي اعلام كرد، ديگري آن را تبديل مدارس دولتي به غيردولتي دانست، از طرفي مردم مدارس غيردولتي را مساوي با پول ميدانند، اطلاعرساني هم مناسب نبوده و در اذهان مردم، نمايندگان مجلس و كارشناسان پرسشهايي ايجاد شد كه بيپاسخ ماند. آيا اين نقد را قبول داريد؟
ايراد اطلاعرساني نامناسب را قبول دارم. يكي از مشكلات ما لفظ غيردولتي بود. اين طرح بهمعناي ايجاد مدارس مشاركتي بود اما نميخواستيم به انواع مدارس موجود، يك نام و نوع ديگر اضافه كنيم. گفتيم اجازه بدهيم بهتدريج مردم از طرح آگاه شوند و خداي نكرده كسي به اينها نگويد شما در آينده با مشكل روبهرو خواهيد شد، نهايتا اينكه اگر يك روزي دولت بگويد من اين پول را نخواهم داد و مؤسس برو، قاعدتا وظيفه آموزش و پرورش است كه مثل قبل اين مدارس را اداره كند.
- اين مؤسسان چه ويژگيهايي دارند و چطور آنها را انتخاب ميكنيد؟
ستادي متشكل از مديركل آموزش و پرورش استانها، معاونان آموزشي و مديران مشاركتهاي مردمي استانها شرايط مؤسسان را بررسي كرده و مؤسسان موفقي را كه چندين سال سابقه مدرسهداري دارند انتخاب ميكنند. پس از سپرده شدن مدارس به مؤسسان غيردولتي، بلافاصله مرحله اول آموزش معلمان ابتدايي منتخب مؤسسان غيردولتي شروع شد. همچنين براي بررسي و تأييد صلاحيت حرفهاي معلمان غيردولتي با دانشگاه فرهنگيان تفاهمنامهاي منعقد شدهاست. اكثريت قريب به اتفاق نيروهاي جذب شده توسط مؤسسان غيردولتي در اين طرح متخصص و داراي تحصيلات مرتبط هستند. حالا و با اجراي اين طرح معلم كلاسهاي چند پايه در مناطق محروم به تك پايه تبديل شدهاند كه در كيفيت بخشي به آموزش در مدارس دولتي بسيار مؤثر است. همچنين مؤسسان غيردولتي به آمادهسازي فضاي فيزيكي و تجهيزات مدارس توجه كردند درحاليكه ما چنين توقعي از آنها نداشتيم.
- چه پاسخي به نقدهاي نمايندگان مجلس، كارشناسان آموزش و پرورش و رسانهها درباره اين طرح داريد؟
2گروه ما را نقد ميكنند؛ يك گروه كه عمدتا نمايندگان مجلس و دلسوزان نظام هستند و چون از زواياي طرح كاملا مطلع نيستند ممكن است دغدغههايي داشته باشند كه قطعا پاسخگوي آنها هستيم و دعوت ميكنيم مدارسي كه اين طرح در آنها اجرا شده را ارزيابي كنند. تاكنون چند نماينده از اين مدارس بازديد كردهاند و خوشحال بودند كه دغدغههايشان كاهش پيدا كرده. گروه دوم افرادي هستند كه چشمانشان را بر حقايق ميبندند و درهرحالت قصدشان ايرادگيري است و آنها را نميتوان بههيچوجه قانع كرد. اما روي سخن من با دلسوزان نظام تعليم و تربيت است. ما با اين طرح كمك كرديم تا هيچ كلاسي بدون معلم نباشد و اگر در 900مدرسه كشور كه ميزبان اين طرح هستند، معلمي رشته غيرمرتبط داشته باشد يا دوره آموزشي را طي نكرده باشد فرد ديگري جايگزين او خواهد شد.
- چطور ممكن است مؤسساني كه در مدارسشان شهريههاي چند ميليوني براي پيش دبستاني اخذ ميكنند و پول برايشان ملاك است، بدون چشمداشت مادي حاضر به اداره مدرسه غيردولتي شوند؟
ما ابتدا براي اجراي اين طرح مؤسسان مدارس را شناسايي كرديم. تعدادي از اين افراد در حوزه آموزشي اعتباري دارند و براي اثبات اين اعتبار حاضرند بدون چشمداشت سود مالي به آموزش و پرورش كمك كنند. اين خواسته ما هم از اين افراد بوده است كه تجربيات خودشان را در اختيار مدارس دولتي قرار دهند. خدمت به دانشآموزان مناطق محروم هم انگيزه قابل توجهي است. نبايد فراموش كرد كه اكثر مؤسسان مدارس غيردولتي افرادي هستند كه خودشان معلم و مدير بودهاند و عشق به تدريس و مدرسه داشتهاند. هميشه نميتوان همهچيز را مادي ديد.
- با همه توضيحات شما، هنوز نميتوان پذيرفت كه به ازاي هر دانشآموز 500هزار تومان، مؤسسان مدارس غيردولتي موفق، آموزش دانشآموزان مدارس دولتي را با همه هزينههايي كه دارد برعهده بگيرند.
توجه كنيد كه در مدارس غيردولتي تا ساعت 4بعدازظهر دانشآموزان در مدرسه حضور دارند و اين مدارس موظف به ارائه كلاسهاي فوقبرنامه هستند، ولي در مدارس دولتي سپرده شده به مؤسسان چنين وضعيتي نيست. مؤسسان در اين مدارس موظف به اجراي دقيق همان برنامه آموزشي مدارس دولتي هستند. از طرف ديگر مؤسس در مدارس غيردولتي بايد هزينههايي مانند آب، برق، تلفن، گاز و از همه سنگينتر هزينه اجاره ساختمان را بپردازد. اگر اين هزينهها نباشد، مؤسس فقط بايد هزينه تأمين نيروي انساني را بپردازد. اگر قرارداد منصفانهاي با مؤسسان منعقد شود، حتي ميتوانند همان كلاسهاي فوقبرنامه را هم بهتدريج در مدارس دولتي برگزار كنند.
از طرفي انتظارات اولياي دانشآموزان و البته امكانات در مدارس دولتي با مدارس غيردولتي متفاوت است. براي مثال يك مدرسه غيردولتي پزشك دارد كه اولياي دانشآموزان هزينه چنين خدماتي را ميپردازند. در مجموع امكان تراز كردن هزينههاي مالي در اين الگو وجود دارد.
توسعه عدالت آموزشي
هدف ما ازاداره مدارس دولتي عادي توسط بخش غير دولتي خدمت صادقانه به مردم است. به مؤسسان هم تأكيد كردهايم حق ندارند حتي يك ريال از دانشآموزان اين مدارس دريافت كنند. نظارت مستمر هم داريم تا اين طرح براساس آنچه تدوين شده به نحو مطلوب اجرا شود. استفاده از لفظ سودجو براي مؤسسان غيردولتي در برخي رسانهها غيرمنصفانه بود. برخي مؤسسان موفق الگوهايي كه در مدارس خودشان اجرا كردهاند را در مدارس مناطق محروم اجرا ميكنند. از آنها خواسته شده تا از تجربيات موفق خود و معلمانشان در مدارس دولتي هم استفاده كنند. اين كار در راستاي توسعه عدالت آموزشي است. مؤسس يا معلمي كه در مدارس غيردولتي شهرت و اعتباري براي خودش دست و پا كرده، هرگز نميآيد عملكرد موفق و كيفيت كارش را زير سؤال ببرد.
نظر شما