به تعبیری بعد از ساخت فیلم سالواتوره جولیانو، فرانچسکو روزی فیلم دستها روی شهر را ساخت که دقیقا به لحاظ فرم و فضا و ذات قصه امضای اثر پیشین سازنده را برخود داشت: روایت یک واقعه حقیقی برای کشف حقیقت و برملا شدن چهره کسانی که حقیقت را در خاک دفن کردهاند. روايتي كه با نئورئاليسم ايتاليا پيوند داشت.
دستها روی شهر داستان تسلط ثروتمندان بر اهالی فقیری است که با دادن رشوه به سیاستمداران محلی هر چه میخواهند انجام میدهند و کسی جلودارشان نیست. این افراد خودشان به یک مالک بسیار متمول مربوطند که همه راهها را برای افزودن ثروتش بلد است. او میخواهد مستغلات اطراف شهر را با کمترین مبلغ از دست اهالی خارج کند و در این جهت چه چیزی بهتر از همراه کردن نمایندگان و سیاسیون محلی همین مردم؟
اما وقوع اتفاقاتی از جمله ریزش یک ساختمان بزرگ و کشته شدن مردم منجر به بروز واکنش عظیم از سوی مردم محلی میشود. این مالک ثروتمند که یک بسازبفروش زیرک است در شهرداری ناپل دوستان قابل نفوذی دارد. در پی اعلام نوسازی شهر، او به کمک همین اعمال نفوذ دوستان فاسدش و با دادن رشوه به مقامات شهری متولی اجرای نوسازی میشود و در این زمینه نقشه گسترش شهر را به نحوی طراحی کرده که توسعه منطقه بازسازی شده به سمت زمینهای او و دوستانش در شمال شهر باشد.
مدتی بعد و در حین ساخت و سازهای غیر ایمن در محله فقیرنشین شهر ناپل یک ساختمان بسیار قدیمی و عظیم براثر رانشها و لرزشهای حادث شده از ساخت و سازها فرو میریزد و با کشته شدن چندین نفر از اهالی، خشم مردم به اوج میرسد و همگی به دنبال مسبب اصلی این فاجعه دست به کار شده و برای پیدا کردن او و به مجازات رساندنش همقسم میشوند...
اثر واقعگرا و سرشار از آیتمهای معنا شناختی دستها روی شهر، روایت داستانی واقعی از یک ظلم، شخص ظالم و قربانیان آن است. فیلم را گر چه میتوان کاری سیاسی نیز نامید اما ملودرام اجتماعی فرانچسکو روزی بیش از هر چیز یک روایت تلخ از جامعه است تا اینکه اثری صرفا سیاسی مربوط به جنوب ایتالیا و شهرداری شهر ناپل باشد.
زیرساخت دستها روی شهر، روی واقعیتهای کوچک و بزرگ شکل گرفته، اما جذابیت این داستان تنها به رونمایی این واقعیتها نیست. مهمترین چیز در جذابیت این فیلم، نحوه روایت برای دریافت حقیقت است. چنانکه تماشاگر هم ازحال و روز مردم فقیر و اهالی جنوب شهر ناپل آگاه میشود و هم از حرص و طمع نابجا و پست فطری متمولین این شهر. سهم روایت از هر کدام از این مردم نیز با ظرافت بیان شده و نقطهعطف فیلم، یعنی ریزش ساختمان عظیم و چند طبقه محله فقیرنشین و کشته شدن اهالی در بهترین زمان به تصویر کشیده میشود.
یک نکته جالب دیگر درباره فیلم دستها روی شهر، بازی گرفتن روزی از هنرپیشههای غیرحرفهای است. در واقع به جز 2 شخصیت اصلی فیلم یعنی راد استایگر و گوئیدو آلبرتی بقیه بازیگران از مردم محلی انتخاب شدهاند و همین مهم باعث شده است تا ماجرا بسیار واقعی به نظر برسد و به زعم کارگردان فیلم، حق مطلب این ماجرا و رویداد واقعی ادا شود.
دستها روی شهر، باعث تثبیت فرانچسکو روزی نیز شد و فیلمش بهترین اثر در جشنواره فیلم ونیز 1963 نام گرفت.
Hands Over The City
كارگردان: فرانچسكو روزي؛ فیلمنامه: انزو پروونساله؛ انزو فولاچلا؛ رافائله لاکاپریا و فرانچسکو روزی،فیلمبردار: جانی دی ونانتسو، موسیقی: پیرو پیچونی/ بازیگران: راد استایگر، سالوو راندونه، گوئیدو آلبرتی، آنجلو دالساندرو، کارلو فرماریلو و مارچلو کاناواله.محصول 1963 ايتاليا
نظر شما