با اين حال سيروس ناصري، عضو اسبق تيم مذاكرهكننده هستهاي كشورمان خيلي به اين دور از مذاكرات اميدوار نيست و ميگويد بهرغم انتظار عمومي قرار نيست در دقايق پاياني اتفاق خاص و غيرمنتظرهاي بيفتد. او همچنين معتقد است رسيدن به يك توافق هستهاي نهتنها براي روحاني و ظريف خوشيمن نخواهد بود، بلكه آينده سياسي اين دو را نيز به مخاطره مياندازد. گفتوگوي ما را با سيروس ناصري در ادامه بخوانيد:
- اگر موافق باشيد از توافقنامه ژنو يا همان برنامه اقدام شروع كنيم. اين توافق را تا چه ميزان دقيق و جامع ميدانيد؟
من هنوز هم معتقدم توافق خوبي بود. علت آن هم روشن است، بهدليل آن سابقه 10ساله انرژي هستهاي اين را ميگويم كه بهطور قطع نظام و دولت آمريكا حتي با كمترين ميزان غنيسازي در ايران هم مخالف بود. يعني براي خود ما هم در مذاكراتي كه داشتيم كاملا مشخص بود چون هرجايي كه اروپاييها پيغامي ميفرستادند يا چراغ سبزي نشان ميدادند كه قرار است در مذاكرات آتي تا حدودي با غنيسازي در ايران موافقت صورت بگيرد، وقتي كه ما ميرفتيم آنجا با يك ديوار بلند آمريكا مواجه ميشديم.
بنابراين از اين بابت كه بهطور رسمي آمريكا كه طرف اصلي اين دعوا و تخاصم است بالاخره عقب نشيني كرد و پذيرفت كه ايران غنيسازي انجام دهد - حالا به هرشكلي- يك موفقيت بزرگ براي ما بود. درباره خود توافق هم من ايراد جدي در آن نميبينم. نقدهاي زيادي هم درباره آن خواندم ولي بهنظرم اكثر آن نقدها بنيادشان سست است. اما در مرحله اجرا هم آمريكاييها هم اروپاييها به تبع آمريكاييها از برخي عبارات و تعابيري كه در توافقنامه آمده بود و خيلي دقيق و روشن نبود سوءاستفاده كردند منتها اين مشكل عمدهاي نيست و بيشتر به ما توجه ميدهد كه در توافق نهايي و جامع حتما همه جزئيات با دقت بيشتري تدوين شود.
- فكر ميكنيد چه راهكاري وجود دارد كه اين موضوع در توافق نهايي تكرار نشود؟
حتما راه دارد. در هر توافقي طرفين يك سلسله توافقات و تعهداتي را در مقابل هم ميپذيرند، در هر معاملهاي هم همينطور است. بنابراين در يك توافق دراز مدت -اگر به توافق برسيم - يك سلسله اقداماتي را ما بايد انجام بدهيم و يك سلسله اقداماتي را هم آنها بايد انجام بدهند. حتما ميتوان طوري اين اقدامات را رقم زد و در مقابل هم قرار داد كه اگر آنها قصور و نقض توافقي داشته باشند بتوانيم به تناسب آن ما هم يكسري از تعهدات و اقداماتمان را متوقف كنيم يا برگرديم. اين تنها تضمين براي چنين توافقي است چرا كه هيچ نظام بينالمللي قابل اطميناني وجود ندارد كه بتوانيم آن را بهعنوان حكم تعيين كنيم. بنابراين هر تضميني هست بايد در خود توافق باشد.
- فكر ميكنيد استفاده بيشتر از ظرفيت حقوقدانها براي جلوگيري از تكرار اشتباه استفاده از عبارات غيردقيق و مبهم مؤثر باشد؟
نه ببينيد اينها خودشان يا از اساتيد حقوق بينالملل هستند يا سابقه طولاني در اين زمينه دارند و اينطور نبوده كه ندانند اين عبارات قابليت تفسير و فرار دارند. شما هم ممكن است در بعضي جاهاي ديگر عبارات يا تعابير مبهمي را قرار دهيد كه بعدها راه فرار شما باشد.
- خب چنين عباراتي كه به نفع ما قابل تفسير باشد در اين توافقنامه گنجانده شده بود؟
حتما. البته من نميتوانم الان بهطور مشخص بگويم ولي در همان توافق در بخش تعهدات ما زمينههايي وجود دارد كه اگر ما هم بخواهيم مثل آنها تفسير و تاويل كنيم و اقداماتي كه آنها كردند انجام بدهيم خواب راحت را از آنها خواهيم گرفت. منتها خويشتنداري كرديم و منتظريم كه ببينيم مذاكرات به كدام سمت پيش ميرود.
- چه شد كه در آن 10سال مذاكرات به نتيجه نميرسيد و در دولت يازدهم ظرف كمتر از 100روز به نتيجه رسيد؟
اولا اين يك روند پيوسته است و بالاخره يك روندي طي شده تا به اينجا برسيم. اما اينكه مذاكرات در دوره ما موفق نبود، اتفاقا بنده به ضرس قاطع به شما عرض ميكنم كه ما در مذاكرات خودمان به همه آن نتايجي كه ميخواستيم رسيديم. ما ميخواستيم اين ظرفيت را تكميل كنيم و 20درصد هم احتمال ميداديم كه اين 3كشور كه ميدانستيم صرفا واسطه هستند، وقتي ميبينند كه ما مصر هستيم روي اين موضوع و داريم تواناييهاي خودمان را هم تكميل ميكنيم بروند طرف اصلي دعوا را متقاعد كنند كه با ايران كنار بيايند. در برخي نقاط نزديك هم شديم اما آنها نتوانستند.
اما هدف اصلي ما اين نبود. ما در درجه اول ميخواستيم ظرفيتهاي خودمان را تكميل كنيم و از سويي با امضاي توافقنامه پاريس فشارهاي بينالمللي را كم كنيم تا امكان غنيسازي را فراهم كنيم. در مقاطع ديگر فرصتهايي پيش آمد براي حل مسئله هستهاي اما به دلايل مختلف به نتيجه نرسيد. روند فعلي توافق حداقل از سال آخر دولت قبل شروع شد و اساسا كليد اينكه مذاكرات به نتيجه برسد اين بود كه ما مستقيم با طرف اصلي دعوا صحبت كرديم و اين مذاكرات خصوصي در زمان وزارت دكتر صالحي در دولت قبل شروع شد و خود ايشان هم پيگير موضوع بودند و اين مسير را شروع كردند. معلوم نبود اگر اين مسير طي نميشد چنين توافقي اصلا شكل ميگرفت. درواقع توافق ژنو ادامه مسيري بود كه در دولت قبل شروع شده بود.
- اما بهنظر ميرسد تفاوتهايي هم وجود دارد. مثلا ماهها بر سر موضوعات حاشيهاي مانند زمان و مكان مذاكرات با ما بحث ميكردند اما الان اين موضوعات حل شده و طرفين تنها بر سر موضوعات اصلي مذاكره ميكنند؟
مسلما اينها هم نقش دارد اما تعيينكننده نيستند. در واقع اين مذاكرات غيررسمي مستقيم با طرف اصلي دعوا بود كه زمينه توافق را ايجاد كرد. ميخواهم بگويم هم مكان و همزمان و هم شكل و محتواي توافق قبل از دولت جديد توافق شده بود.
- وزارت خارجه مذاكرات را پيش ميبرد؟
تا آنجايي كه بنده اطلاع دارم بله.
- دبير شورايعالي امنيت ملي وقت و تيم مذاكرهكننده نقشي در اين مذاكرات نداشتند؟
اطلاع دقيقي ندارم اما از خبرهايي كه منتشر شده بهنظر ميرسد كه وزارت خارجه متولي اين مذاكرات بود كه قاعدتا كار درستي هم بود.
- اما تا قبل از دولت يازدهم تأثير مذاكرات غيررسمي را در مذاكرات رسمي نميديديم؟
خب طبيعي است. چون هنوز مذاكرات به نتيجه نرسيده بود و اين اواخر هم يك مقداري طول كشيد تا دولت جديد مستقر شود و طرف غربي هم ترجيح ميداد مذاكرات را با تيم جديد پي بگيرد. ولي در هر صورت در دوره دولت جديد هم شما 1+5را خيلي در مذاكرات رسمي فعال نميبينيد تا زماني كه مذاكرات در عمان به چارچوب اوليه و مشخص رسيد.
- فكر ميكنيد نشست اخير عمان نتايج مورد انتظار را داشته؟
از اخبار اينطور بر نميآيد. من هنوز فكر ميكنم كه در مجموع مواضع طرفين هنوز به اندازهاي به هم نزديك نشده كه به راحتي بتوان ميان آنها اتصال برقرار كرد و فاصله زيادي تا دستيابي به توافق دارند. معمولا همه انتظار دارند كه در دقايق آخر و ساعت 12روز آخر اتفاق عجيب و غريبي بيفتد و طرفين بتوانند مسئله را حل كنند اما مشكل اصلي اين است كه آمريكا بايد جلوتر بيايد و اگر حركت عمدهاي از طرف آمريكا در روزهاي اخير صورت بگيرد ميتوان اميدوار بود كه توافقي صورت خواهد گرفت اما در غيراين صورت احتمالا باز مذاكرات به تعويق خواهد افتاد.
قبلا در مصاحبههايي كه از شما ميخواندم اميدوارتر بوديد. در اين مدت اتفاق خاصي افتاده كه نظرتان عوض شده؟
خب بايد ديد در چه مقطعي اين صحبتها شده. الان خاطرم نيست چه زماني اميدوارتر بودم اما در مجموع فكر ميكنم در اين شرايط شكل گرفتن توافق جامع دشوار است. شايد توافق موقت يا محدودي شكل بگيرد. البته هنوز هم نميگويم كه توافق امكانش منتفي است. اما از آنچه در صحنه مذاكرات ميبينيم بهنظر ميرسد نزديك كردن مواضع 2طرف در اين مدت كوتاه خيلي سخت خواهد بود.
- اگر به توافق نرسند فكر ميكنيد مذاكرات تمديد خواهد شد؟
احتمال تمديد يا يك توافق محدود را خيلي بيشتر از اين ميدانم كه توافق بهطور كلي برهم بخورد و طرفين به وضعيت تقابل سابق برگردند.
- آمريكا اخيرا بحث تعليق تحريمها را مطرح كرده درحاليكه ايران اصرار بر لغو تحريمها دارد. راه برون رفت از اين بنبست چيست؟
من فكر ميكنم خيلي روشن است كه اگر مسير برداشتن تحريم يك مسير دفعتي باشد خب اقدامات ما هم ميتواند به همان نسبت با سرعت و دفعتي باشد و در مقابل اگر مسيري كه آنها براي رفع تحريم دارند ترسيم ميكنند يك مسير تدريجي باشد تبعا بايد انتظار داشته باشند كه ما هم مسيري تدريجي و متناسب با اقدامات آنها براي انجام تعهداتمان در پيش خواهيم گرفت. بنابراين اين موضوع بهخودي خود يك بنبست نيست. زماني تبديل به بنبست ميشود كه اين توقعات با هم توازن نداشته باشند.
- فكر ميكنيد پذيرش براي انجام دفعتي تعهدات در داخل كشور خودمان وجود دارد؟
نظر شخصي خود من اين است كه يك مسير تدريجي مسير مطمئنتري است. البته نظر مخالف آن هم وجود دارد كه معتقدند ممكن است مانند استخوان لايزخم باقي بماند و هميشه قابليت بازگشت به وضعيت سابق وجود خواهد داشت. ببينيد ما 2كشور هستيم كه در يك دوره طولاني در تخاصم بوديم و داريم راجع به يكي از موضوعات بسيار دشوار صحبت ميكنيم كه آنها اين موضوع را يك موضوع امنيتي ميبينند. يك مقدار انتظار غيرواقعي است كه فكر كنيم چنين اختلافي بتواند بهطور يكجا و دفعتي حل شود.
- توافق هستهاي روحاني و ظريف را به قهرمانان هستهاي تبديل خواهد كرد؟
واقعيت اين است كه با فضاي سياسياي كه در داخل ايجاد شده من جدا نگران حداقل آينده سياسي هر دو نفر هستم. از نظر من آقاي دكتر روحاني و دكتر ظريف واقعا دارند يك مجاهدت سياسي ميكنند. الان فضا طوري است كه قهرماني در اين ديده ميشود كه شما صحنه مذاكرات را به هم بزنيد و برگرديد به مواضع خصمانه اما اينكه تلاش بكنند كه بتوانيم به توافقي برسيم كه به نفع مردم و نظام باشد، واقعا در شرايط سختي دارند اين تلاش را انجام ميدهند. من حتما وضعيت دشواري براي اينها پيشبيني ميكنم و البته برايم تعجب انگيز نيست كه چطور اين راه را با استقامت طي ميكنند چون كه با خصوصيات هر دو نفر آشنا هستم و ميدانم در مسيرهايي كه كار ميكنند جدي هستند و پايمردي دارند.
- اگر به توافق نرسيم فكر ميكنيد برنامه بعدي چه خواهد بود؟
مذاكرات ادامه پيدا ميكند تا در يك مقطعي راه جديدي باز شود. در هرحال بنده احتمال برگشت به تقابل را نزديك به صفر ميبينم دليلش هم اين است كه فكر ميكنم آمريكا در محاسبات خودش قاعدتا بايد به اين تحليل رسيده باشد كه اگر به تقابل برگردد ضرر خواهد كرد.
نظر شما