به گزارش ايسنا؛ ژان لوک گدار روز سوم دسامبر 1930 از یک خانواده ثروتمند سوییسی در پاریس متولد شد. پدرش پزشکی فرانسوی بود که شهروندی سوییس را پذیرفته بود و مادرش دختر یک بانکدار بسیار متمول بود.
گدار را فرزند هراسناک سینمای موج نو خواندهاند چراکه در دهه ۱۹۶۰ با تلاش جنجالگونهای میخواست با نهادهای خشک و پژمرده سیاسی و اجتماعی بستیزد و از دوربین بسان یک اسلحه در جهت پیشبرد اهداف سیاسیاش استفاده میکرد.
این فیلم ساز در پایان دهه 40 از دانشگاه سوربن در رشته نژادشناسی فارغالتحصیل شد؛ اما علاقهاش به سینما موجب شد تا بههمراه گروهی از دوستان جواناش چون «کلود شابرول»، «فرانسوا تروفو» و «اریک رومر» به جستوجو درباره قابلیتهای نهفته سینما بپردازند. آنها ماهنامه سینمایی بهنام «لاگازت دو سینما» راهاندازی کردند که البته فقط برای پنج ماه منتشر شد.
در دهه 50 گدار چند فیلم کوتاه داستانی با کمک دوستان منتقدش در نشریه معتبر «کایه دو سینما» ساخت. وی در سال 1958 با فیلم سیاه و سفید «شارلوت و دوستاش» نشان داد که برای ساخت فیلم بلند آماده است.
اولین فیلم بلند داستانی گدار «از نفس افتاده» بود که در سال 1959 براساس داستانی از فرانسوا تروفو ساخت. این فیلم با بودجهای اندک و با کمک کلود شابرول ساخته شد که از بنیانهای «موج نو» سینمای فرانسه شناخته میشود.
دهه 60 پربارترین دوره زندگی گدار بود و او در این دهه هرسال بهطور میانگین دو فیلم ساخت، فیلمهایی که بسیاری از آنها با گذشت زمان ارزش بیشتری یافتند.
«سرباز کوچک» دومین فیلم گدار بود که در آوریل 1960 ساخته شد، اما مقامات دولت فرانسه مانع نمایش آن شدند و سه سال بعد پروانه نمایش آن را صادر کردند. داستان فیلم درباره جنگهای آزادیبخش الجزایر است و در سوییس اتفاق میافتد. این فیلم اولین همکاری میان گدار و «آنا کارینا» بود که به ازدواج آنها انجامید.
گدار پس از آن فیلم «زن، زن است» را در سال 1961 ساخت و یک سال بعد فیلم تحسینشده «زیستن زندگیاش» را ساخت که از پیچیدهترین و موفقترین فیلمهای اولیه گدار محسوب میشود.
با فیلم «تفنگداران» در سال 1963 گدار باردیگر مخالف خود را با پدیده جنگ ابراز کرد. «بیزار» محصول 1963 اولین فیلم پرهزینه گدار بود که بازیگرانی چون «میشل پیکولی» و «جک پالانس» در آن نقشآفرینی داشتند.
در سال 1964 گدار فیلم «یک زن شوهردار» را ساخت که به گفته خودش «پژوهشی در زندگی زن است که در زیر فشارهای زندگی دیگر نمیتواند خودش باشد. اما یکی از معروفترین ساختههای گدار در سال 1965 با نام «آلفاویل» به پرده سینماها آمد و متعاقب آن فیلم «پیروی دیوانه» ساخته شد.
از دیگر شاهکارهای سینمایی وی میتوان به فیلمهای «مذکر، مونث» (1966)، «شهوت» (1982) و «نام کوچک؛ کارمن» (1984) اشاره کرد.
آکادمی اسکار در سال 2010 بهپاس یک عمر دستاورد سینمایی قصد تقدیر ویژه از گدار را داشت، اما این کارگردان سرشناس از حضور در مراسم اعطای جوایز خودداری کرد.
گدار درباره علت حضور نیافتن در این مراسم گفت: «از خودم پرسیدم مقامات آکادمی اسکار کدام یک از فیلمهای مرا دیدهاند. آیا آنها اصلا سینمای مرا میشناسند؟ این جایزه هیچ معنایی برای من ندارد.»
این فیلمساز طی چهار دهه فعالیت سینمایی موفق به کسب جوایز معتبری شده است که دو خرس نقرهای و یک خرس طلای جشنواره برلین، شیر طلا، جایزه هیات داوران و شیر طلای افتخاری جشنواره ونیز از مهمترین آنها هستند.
وی که پنجبار نامزد جایزه نخل طلای کن بوده است، در سال 1978 جایزه افتخاری سزار فرانسه را دریافت کرد، در سال 2007 جایزه یک عمر دستاورد سینمایی آکادمی فیلم اروپا را گرفت و در سال 1995 یوزپلنگ افتخاری جشنواره لوکارنو به وی اعطا شد.
گدار در سال 1986 جایزه بهترین فیلم خلاقانه جشنواره روتردام را دریافت کرد و در سال 2004 جایزه بهترین فیلم سال را از جشنواره سن سباستین گرفت.
سینمای گدار در عرصه سینمای جهان منبعی برای سایر کارگردانان دیگر محسوب میشود، اما گدار نیز در فیلمهایش تلاش کرده از سکانسهای فیلمهای پیش از خود و علاوهبر آن نقاشی نقاشانی چون «رنوا» و دیگر نقاشیهای معروف در طراحی صحنههای فیلمهایش بهره ببرد.
جدیدترین ساخته این کارگردان صاحب نام فرانسوی فیلم سه بعدی «خداحافظی با زبان» است. این فیلم کاملا تجربی، درامی رمانتیک درباره زندگی یک مرد و زن است و نیمه دوم فیلم از زاویه دید یک سگ ولگرد روایت میشود. «گدار» پیشتر درباره این فیلم گفته بود «فیلمی است درباره زن و مردی دیگر زبان مشترکی ندارند. سگ پادرمیانی میکند و به حرف میآید.
«خداحافظی با زبان» توانست در جشنواره کن امسال بصورت مشترک با «مامی» ساخته «خاویر دولان» موفق به کسب جایزه هیات داوران این رویداد سینمایی شود.
نظر شما