سه‌شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۳ - ۰۴:۰۰
۰ نفر

همشهری‌آنلاین: با تعریف اقتصاد مقاومتی توسط مقام معظم رهبری(مدظله‌العالی) و حتی سیاست‌های ابلاغی توسط معظم‌له، همچنان در محافل علمی‌و خصوصاً اقتصادی، این ابهام برای محققان، دانشجویان و اساتید وجود داردکه اقتصاد مقاومتی چیست؟

آیا اقتصاد مقاومتی صرفاً یک راهبرد اقتصادی است که تنها در شرایط خاص مانند تحریم‌های اقتصادی اعمال می‌شودیاآنکه یک علم جدید در اقتصاد است که در بستر مکتب مقاومت در ذیل نظام اقتصاد اسلامی‌ شکل می‌گیرد؟

رویکردهای ورود به مقوله‌ اقتصاد مقاومتی متفاوت است. رویکرد اول منطق‌محور است. گروهی از محققان با استناد به واژه‌های معادلِ مقاومت، در ادبیات علم اقتصاد، مانند مقاوم‌سازی(Vulnerability)، دوام (Residency)، استحکام(Solidity) و... سعی در طراحی مفهوم و تبیین اقتصاد مقاومتی براساس واژگان مذکور دارند.

این رویکرد بیشتر مورد توجه علم منطق است. در علم منطق (اعم از منطق جدید یا منطق ریاضیات، دیالکتیک، پراگماتیسم، فازی و...) گام اول، ترسیم ِمنطق تصورات است که خود شامل مباحث الفاظ و مفاهیم می‌شود.

(منتظری مقدم، 1388) در واقع، دراین رویکرد، آنچه فهم ما را از اقتصاد مقاومتی ترسیم می‌کند، توجه به ترسیم دقیق مباحث الفاظ و مفاهیم است.

به‌طور مثال، اگر اقتصاد مقاومتی براساس واژه‌ی «دوام» تعریف شود، انتظار ما از سیاست‌ها، رفتارها و تصمیم‌های اقتصادی، ثبات و عدم تغییر کوتاه‌مدت یا حداقل در یک آستانه‌ی زمانی، درشرایط وجود فشار‌های خارجی مانند تحریم است.

رویکرد دوم، تجربه‌محور است. گروه دیگر، با استفاده از تجربه‌ی تاریخی کشورهایی که دوره‌هایی از رکود، تورم و بحران‌های اقتصادی را به سبب شکست درپدیده‌های اجتماعی مانندجنگ (آلمان و ژاپن)، سیل، زلزله یا تغییر نظام حکومتی از سوسیالیسم به لیرالیسم (مانند کشورهای اروپای شرقی) طی کرده‌اند، سعی در تبیین اقتصاد مقاومتی دارند.

در واقع در این رویکرد،اقتصاد مقاومتی مبتنی بر تجربه‌ی تاریخی، حاصل تلاش و کوشش یک کشور برای دستیابی به رشد و توسعه‌ی اقتصادی تعریف می‌شود. در این رویکرد، اقتصاد مقاومتی دیگر یک مفهوم جدید نیست و وظیفه‌ی ما تنها شناسایی و استفاده از تجارب کشورهای مذکور است.

هرچند راهکارهای فوق می‌تواند ابعاد و زوایایی از اقتصاد مقاومتی را از منظر واژگان رقیب و تجارب کشورهای دیگر تبیین نماید، اما در نهایت ما را به راهبرد‌های محدود (استراتژی) اقتصاد مقاومتی می‌رساند.

از آنجا که راهبرد، ابزاری جهت دستیابی به اهداف یک سازمان است (دیوید، 1999)، انعطاف‌پذیری راهبردها، نیازمند تعدد و تنوع در راهبردهایی است که سازگار با نظام ارزشی و انگیزشی یک کشور باشد.

اما در دو رویکرد مذکور، راهبردهای محدودی استخراج می‌شود، زیرا در رویکرد اول، اقتصاد مقاومتی صرفاًدر چارچوب یک مفهوم انتزاعی از یک یا چند محقق و نه اجماع محققان تعریف می‌شود که ممکن است در ابعاد نظری و کاربردی منجر به گفتمان ملی و فراگیر نشود.

در رویکرد دوم نیز تجارب کشورهای دیگر، که گویای واکنش به تحول در برابر فشارهای خارجی بوده است، متأثر از نظام ارزشی و انگیزشی آن‌هاست که ریشه در باورها، اعتقادها، آیین، فرهنگ و سنت آن‌ها دارد.

به‌طور مثال، روش ایجاد انگیزه برای افزایش مقاومت در فرهنگ سامورایی با فرهنگ نازیسم کاملاً متفاوت است و هر دو آن‌ها با فرهنگ شهادت‌طلبی یا ایثار موجود دراندیشه‌ی اسلامی‌متمایز هستند.

منبع: همشهري‌خردنامه

کد خبر 280468

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار اقتصاد كلان

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha