چهارشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۳ - ۰۶:۳۹
۰ نفر

اسماعیل رمضانی: در فضای اجتماعی کشورما،چند روزی هوا ‌«اسید»ی شد. تب سوزنده اسیدپاشی اگرچه که حالا کمی فروکش کرده اما با موارد گاه و بیگاه و حتی بعضا عجیبی مثل اسیدپاشی در صنف پزشکان که رخ می‌دهد، دوباره حرف و حدیثش بر سر زبان‌ها می‌افتد.

 به اين ترتيب با تكرار موضوع اسيد‌پاشي، «احساس امنيت» نخستين چيزي است كه رخ مي‌بازد. ‌‌ آيا اين عدم‌احساس امنيت و به‌دنبال آن نگراني و اضطراب اجتماعي مثل آن چيزي كه چند صباحي در اصفهان شاهدش بوديم يعني «امنيت» در جامعه كم شده؟ يا اينكه صرفا ما «حساس»‌تر شده‌ايم؟ ماجراهاي مشابه را به‌خاطر بياوريد؛ مثلا بحران «بيجه» در سال‌هاي دور و تجاوز به عنف در خميني‌شهر در سال‌هاي نزديك‌تر. آيا احساس شما نسبت به امنيت از آن موقع تا‌كنون تغييري كرده است؟‌

درباره ماجراهاي اسيدپاشي، عوامل، تبعات و پيامدهاي آن از زواياي گوناگون مي‌شود بحث‌هاي كارشناسي كرد. اما آنچه از اين ماجرا و ماجراهاي مشابه در حوزه سواد رسانه‌اي مي‌توان آموخت، تفاوتي است كه بايد بين «امنيت» و «احساس امنيت» قائل شد. امنيت يك موضوع كلان اجتماعي است. مجموعه تلاش‌هاي سيستم‌هاي نظامي، قضايي، انتظامي و حتي سياسي در يك كشور منجر به ايجاد ميزاني از امنيت در هر جامعه‌اي مي‌شود كه شدت يا ضعف آن با معيارهايي ملموس و علمي قابل اندازه‌گيري است. مثلا با آمار قتل‌ها، نزاع‌ها، پرونده‌هاي سيستم قضايي و حتي تلفن‌هايي كه به پليس 110 مي‌شود، به راحتي مي‌توان فهميد كه امنيت در جامعه ما در چه حد و حدودي است اما «احساس امنيت» يك ساختار كاملا متفاوت با نظام امنيتي حاكم بر جامعه دارد، بدين معنا كه ممكن است امنيت كاملا وجود داشته باشد اما احساسش، نه. ‌

ايجاد احساس امنيت در جامعه تحت‌تأثير عوامل گوناگوني قرار دارد، اما آنچه همه كارشناسان متفق‌القول روي آن صحه مي‌گذارند نقش بي‌بديل رسانه‌هاي جمعي در ايجاد اين احساس مهم در جامعه است.‌ احساس امنيت اين روزها كاملا تحت‌تأثير تصويري است كه رسانه‌ها از جامعه و رويدادهاي آن مي‌سازند. رسانه‌ها واقعيت‌ها را ابتدا گزينش و سپس برجسته مي‌كنند. گزينشگري و برجسته‌سازي‌ به‌عنوان 2كاركرد مهم رسانه‌ها باعث ايجاد تصويري از آن لحظه جامعه پيراموني در ذهن شما مي‌شود. اين تصوير لزوما تصوير درست يا غلطي نيست بلكه صرفا يك تصوير انتخابي براساس سليقه يا سياست رسانه‌هاست كه مي‌تواند شما را نسبت به موضوعي حساس‌تر كند يا بالعكس. در موضوعاتي مشابه جريان اسيدپاشي در ماه‌هاي اخير ما صرفا شاهد يك «هم‌افزايي رسانه‌اي واقعيت» بوديم كه در مقاطعي باعث كاهش احساس امنيت و سپس اضطراب اجتماعي در مناطقي خاص مثل اصفهان شد. تا همين الان هيچ ارتباط منطقي بين آن حوادث كشف نشده اما كنارهم چيني وقايع توسط رسانه‌ها و سپس حاشيه‌سازي‌‌هاي ديگر باعث شد تا ذهن جامعه به‌طور ناخودآگاه نخ تسبيحي براي مهره‌هاي واقعي و گاه خيالي بسازد. يك مثال خوب درباره تفاوت اين دو و تأثيرات رسانه‌ها، احساس متناقضي است كه گردشگران خارجي بعد از ورود به ايران پيدا مي‌كنند.

رسانه‌هاي كشور متبوعشان معمولا از ايران براي آنها تصويري خشن و ناامن ساخته‌اند. اما آنها وقتي وارد ايران مي‌شوند مي‌بينند كه از آن تصوير و احساس ناامني سابق خبري نيست. اينجا همه‌‌چيز امن و امان است. احساس امنيت آنها به سبب تصويرسازي‌هاي رسانه‌اي با واقعيت وجودي امنيت آنقدر فاصله دارد كه براي آنها كاملا محسوس و گاه تعجب آور است. ‌كمي به روزگاران گذشته بازگرديم. شباهنگام جارچياني در شهر مي‌گشتند و فرياد مي‌زدند كه: «آسوده بخوابيد؛ شهر در امن و امان است.» ممكن بود كه حتي دشمن فرداروز به شهر حمله كند، اما آنها مي‌خواستند به زبان رسانه روزگار خود احساس امنيت بيشتري به مردم بدهند تا آرامش بيشتري داشته باشند.‌ اسيدپاشي، تجاوز به عنف، قتل يا ده‌ها جرم و بزه ديگر چيزهايي نيستند كه ظرف همين يكي دو‌ماه اخير به‌وجود آمده باشند. ‌حتي در مقاطعي ممكن است ميزان هر كدام از آنها فوق تصور ما بوده باشد، اما ما از آنها بي‌خبر بوده باشيم.‌ در مواردي از اين دست كه تمركز رسانه‌اي بر موضوعي خاص بالا مي‌رود، كافي است دقت داشته باشيد كه اين «احساس امنيتِ» شماست كه دارد دستخوش تغييراتي مي‌شود و اين لزوما ارتباط مستقيمي با خود «امنيت» ندارد. بهتر است در اين شرايط كمي عينك رسانه‌اي خود را برداريم؛ دنيا رنگ واقعي‌تري به‌خود خواهد گرفت.

 

کد خبر 280660

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست داخلی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha