اما اينبار «دان هال» و «كريس ويليامز» براي توليد يك انيميشن سينمايي، بهسراغ كتاب كميكي از انتشارات «ماروِل»1 رفتهاند كه كمتر به آن پرداخته شده است؛ «شش قهرمان بزرگ». اين انيميشن كه از نيمهي آبانماه اكران جهانياش آغاز شده، دربارهي پسر نوجواني است كه با همراهی دوستانش، گروهی تشكيل ميدهد تا با تبهکاران مبارزه کنند. به بهانهي اكران موفق اين انيميشن ترجمهي گفتوگويي با اين دوكارگردان را برايتان آماده كردهايم تا بيشتر با ماجراي اين انيميشن آشنا شويد.
- از زمانی که ایدهي ساخت فیلم «شش قهرمان بزرگ» به ذهنتان رسید تا مرحلهي تولید و اکران آن، چیزی حدود چهارسال طول کشیده است. فکر نمیکنید این زمان کمی طولانی باشد؟
دان هال: ما طور دیگری به این قضیه نگاه میکنیم. مسئله برای ما «صبر» و «ارزش» است. حدود چهارسال پیش بود که ما نگاهی به کاتالوگ مارول انداختیم و «شش قهرمان بزرگ» همان قصهای بود که ارزش صبرکردن را داشت. ساخت يك انیمیشن، اینطور نیست که شما یک داستان را بردارید و بگویید خب! همین خوب است و بیایید بسازیمش! برای ساخت یک انیمیشن باید کارگردان صبوری باشید. باید داستانِ درست را انتخاب کنید.
کریس ویلیامز: من به انتخاب داستان و روند تولید یک انيميشن، مثل کاشت یك دانه فکر میکنم. شما دانهتان را میکارید و از آن مراقبت میکنید تا زمانی که جوانه بزند، بزرگ شود و به بار بنشیند. کاتالوگ مارول، پر از قصه و قهرمان است. اما شما باید نگاه تیزبينی داشته باشید که داستان درست را انتخاب کنید. باید از خودتان بپرسید آیا این قصه بهقدر کافی جذاب است؟ آیا میتوان آن را در قالب انیمیشن ساخت یا فیلم زنده برای آن بهتر است؟
- پس شما یک داستان کامل نداشتید. شما یک پسربچه، چند شخصیت و یک روبات را برداشتید و قصهي خودتان را از دل جهان آنها بیرون کشیدید.
دان هال: بله، همینها برای ساخت داستانی که ما میخواستیم کافی بود. در داستان مارول، شش شخصيت اصلی وجود دارد و ما هم آنها را با همان نام وارد داستان خودمان کردیم.
کریس ویلیامز:
قصهي یک انیمیشن با قصهي یک كتاب کمیک متفاوت است. مثلاً شما باید بدانید در یک فیلمنامه چهقدر به کمدی احتیاج دارید. باید بدانید کجای داستان، فرود و کجای داستان نقطهي اوج یا فراز قصه را قرار دهید. در یک انيميشن، مسئلهي زمان مطرح است. داستانهای فرعی باید به دقت و حساسیت در دل داستان اصلی بگنجند و مهمتر از همه اینکه در تنوع و تعداد شخصیتها نباید دچار افراط شد.
برای همین است که میگویم، ساختار و شکل یک فیلمنامهي انیمیشن با یک كتاب کمیک، بسیار متفاوت است.قهرمانهای داستان ما، اگرچه از دل كتاب کمیک آمدهاند، اما ویژگیهای خاص و تازهي خود را دارند. وقتی قرار است شخصیتی را بهصورت زنده بر پردهي سینما بهتصوير بكشيد، ميتوانيد صفتها، لحن و خصوصیات متنوعتری را در مقایسه با همان شخصیت در یک نقاشی، برایش قائل شوید.
- وقتی استودیوي «دیزنی»2، در سال 2009 ميلادي، شركت مارول را خرید، خیلیها فکر میکردند حالا قرار است همهی داستانهای کمیک را بر پردهي سینما ببینیم. اما دنياي قهرمانهاي مارول، فضا و روحيهي متفاوتتری نسبت به جهان تخیلی دیزنی دارد. قهرمان شما از مارول آمده و در دیزنی، جان گرفته است. حالا انيميشن «شش قهرمان بزرگ» یک اثر مارولی است یا یک اثر با روحیهي استودیوي دیزنی؟
دان هال: شک نکنید که «شش قهرمان بزرگ» یک انيميشن دیزنی است. این انيميشن، اینجا و در استودیوي دیزنی جان گرفته است. جهان فانتزی دیزنی در دیانای ماست! طور دیگری نمیشود به این انيميشن نگاه کرد. انیماتورهای ما دو سال زمان گذاشتند تا «شش قهرمان بزرگ» به جهان قهرمانهاي دیزنی وارد شود و باید گفت در این کار موفق هم بودهاند. البته اینطور نبود که ما فکر کنیم حالا چهطور اين انيميشن را دیزنیتر یا چهطور مارولتر کنیم! بحث خوبی یا بدی نیست. فقط «شش قهرمان بزرگ» ما اهل دیزنی است.
- در اين سالها، بيشتر انيميشنهای دیزنی را دو کارگردان ميسازند. شاید تصور همکاری دو کارگردان بر سر یک پروژه برای مخاطبان کمی سخت باشد.
دان هال: باید بگویم که انیمیشن، هنري گروهی است. یعنی اینکه دو کارگردان هدایت یک پروژه را برعهده بگیرند، واقعاً اجتنابناپذیر است. در انيميشن ما بیش از 500 نفر در تیمها و قسمتهای مختلف مشغول کار بودند. در بسیاری مواقع در مرحلهي توليد، شما بهعنوان کارگردان مجبورید در چندجا بهطور همزمان حاضر باشید. اینجاست که حضور دو کارگردان بسیار ضروری به نظر میرسد.
کریس ویلیامز: من و دان، گذشتهي کاری مشترکی داریم. هردو حدود 20سال در بخش «استوریبورد» استودیوي دیزنی کار کردهایم و با روحيهي يكديگر آشنا هستیم. در کار تیمی، اعتماد و اطمینان بین دوطرف بسیار مهم است و برای ما این اطمینان در آخرین حد خود بود. چون ما دوستان بسیار خوبی هستیم!
- «شش قهرمان بزرگ» از آخرین فناوریهای نرمافزاری بهره برده است.
دان هال: یکی از نكتههاي مثبت استودیوي دیزنی، نگاه تکنیکي به پروژههاست. در ساخت هر انیمیشن سعی میشود از جدیدترین نرمافزارها استفاده شود. در دیزنی، حدی برای خلاقیت و عینیتبخشیدن به تخیل کارگردان وجود ندارد. شما در مقام کارگردان یک انيميشن، آنچه را که میخواهید بر پرده ببینید، حتی اگر نرمافزارش موجود نباشد، برایتان میسازند. همکاری پیوسته و تنگاتنگ بین برنامهنویسان رايانه و هنرمندان، باعث شده دیزنی همواره از جدیدترین فناوریها در تولیداتش استفاده کند.
- بعد از چند فیلم موفق دیزنی که شخصيتهاي اصلي آن دختر بودند، شما فیلمی با يك قهرمان پسر ساختید که البته در گیشه هم بسیار موفق بوده است. بازخورد تماشاگران در برابر قهرمان پسر چهطور بود؟
دان هال: موفقیت يك انيميشن به پسربودن یا دختربودن قهرمان يا شخصيت اصلي آن مربوط نمیشود. «شش قهرمان بزرگ» داستانی دربارهي بزرگشدن و مسئولیتپذیری است. اینها به جنسیت مربوط نمیشوند. شخصيت اصلی ما، پسر باهوشی است که برادرش را از دست میدهد و با همراهی دوستان تازهاش، گروهی تشكيل ميدهد که با تبهکاران مبارزه کنند. ما این قصه را در فضایی کمدی و فانتزی تعریف میکنیم. یک داستان خوب كه برای هر مخاطبی، چه دختر و چه پسر، جذاب است و موفقیت فیلم ما در گیشه، پاسخ مثبتی به این ادعاست.
- فضای داستان این فیلم، آمیزهای از هنر شرق و هنر غرب است. حتی نامهای شخصیتهای فیلم هم یادآور قهرمانان ژاپنی است.
کریس ویلیامز: به نکتهي خوبی اشاره کردید. جغرافیا و حال و هوای این فیلم، مخلوطی از شرق و غرب است. کمی سخت است که شما دربارهي روبات صحبت کنید و ژاپن و جهان انیمیشنهای ژاپنی به ذهنتان نیاید. داستان اين انيميشن در زمان آینده اتفاق میافتد. نمیتوان «شش قهرمان بزرگ» را انيميشني آمریکایی یا ژاپنی دانست. ما سعي كرديم بهاندازهی كافي از چاشنی هنر شرق و هنر غرب در ساخت این انيميشن استفاده کنيم. شما با تماشای «شش قهرمان بزرگ»، حتماً به یاد فضاهایی از ژاپن یا آمریکا میافتید، اما باز هم نمیتوانید بهطور قطع از مکان یا فرهنگ خاصی نام ببرید. این انيميشن حال و هوا و جغرافیای خود را دارد.
-----------------------------
پينوشت:
1. «ماروِل» بزرگترين انتشارات كتابهاي كميك در آمريكاست.
2. «ديزني» يكي از بزرگترين شركتهاي رسانهاي و سرگرمي جهان است كه بهطور جدي فيلم و انيميشن توليد ميكند.
نظر شما