ابتدا بايد در اين خصوص تحقيق كنيم كه آيا سير صعودي طلاق قبل از پيدايش شبكههاي اجتماعي و ماهوارهاي در جامعه ما بوده يا نه؟ شروع اين مسئله از چه تاريخي بوده و چه مسائلي باعث شده تا اين اتفاق بهوجود بيايد؟
نقش هريك از عوامل طلاق از جمله شبكههاي اجتماعي و سريالهاي ماهوارهاي مروج بي اخلاقيها در اين ميان به چه ميزان است؟ البته وقتي مطرح ميشود كه يكي از دلايل از هم پاشيدن خانوادهها بحث رسانه و شبكههاي اجتماعي و تأثيرگذاري آنها روي خانواده است بايد در عين حال به شرايط حاكم در كشور و خانوادهها هم نگاه كنيم كه باعث شده تا سبك زندگي افراد در رسانهها، الگوي زندگي افراد شود. بايد به اين سؤالها پاسخ داد كه آيا قوانين به درستي از حقوق خانواده حمايت ميكند؟ آيا سياستهاي اعمال شده در قبال خانوادهها درست بوده؟آيا مشكلات تشكيل خانواده حل شده و... اگر به اين موارد و موارد مشابه دقيق شويم متوجه ميشويم كه چون بر سر تشكيل خانواده مشكلات متعددي وجود داشته، مردم از فرهنگهايي كه اين نياز را از راههاي سادهتر برآورده ميكنند استقبال ميكنند. ما نميتوانيم به جوانها بگوييم از شبكههاي اجتماعي مانند وايبر و واتسآپ و... استفاده نكنيد چرا كه باعث از هم پاشيدن خانوادهها ميشود. بايد راهحل و رفتارهاي جايگزين را ارائه كرد. بايد در كنار منع تماشاي ماهواره، راهحلهايي را تدارك ببينيم تا جايگزين اين شبكهها شوند. افرادي كه سيرصعودي طلاق در جامعه را تنها به اين شبكهها مرتبط ميكنند بهدنبال متهم ميگردند و معتقدند در داخل كشور هيچ معضلي وجود ندارد. از اين نگاه تنها عوامل بيروني باعث شده تا در خانوادهها مشكل پيش بيايد.
تكرار ميكنم كه قرار نيست تأثير منفي اين وسايل را ناديده بگيريم، اما سؤال اساسي اينجاست كه اگر افراد خانواده آدمهاي با ثباتي بودند به جز الگوهاي جامعه خودمان كه كم هم نيستند از الگوهاي ديگري تبعيت ميكردند؟ در حقيقت برخي مشكلات فرهنگي و اقتصادي در كشور، زمينه را براي روي آوردن به شبكههاي اجتماعي و در نتيجه فروپاشي خانواده مساعد كرده است. ما بايد بهدنبال اصلاح شرايط جامعه باشيم و آموزش را از سنين كودكي آغاز كنيم تا در فرد نهادينه شود. اگر شرايط آموزش را مناسب كنيم در كنار فرهنگ غني اسلامي ايراني كه داريم مردم به سمتي حركت ميكنند كه زندگيهاي پايدار داشته باشند اما زماني كه سياست هايمان درست نباشد بهدنبال راهكارهايي دمدستي همچون بيمه مهريه ميگرديم تا شايد بتوانيم كانون خانواده را حفظ كنيم و چشم خودمان را بر مسائل جامعه ميبنديم. افزايش طلاق و كاهش ازدواج حقيقت تلخ جامعه ما و البته پديدههايي چند وجهي هستند. نگاه تك بعدي به پديدههاي تك وجهي هرگز كارگشا نخواهد بود.
نظر شما