اما بعضي از والدين تعبير خوبي از اين سؤالات ندارند و با جملاتي از قبيل «اين حرفها رو از كجا ياد گرفتي؟» «زشته مامان جون!» و... كودك را تشويق به سكوت ميكنند و او را با ذهن كنجكاوش تنها ميگذارند. در حالت بدتر با پرخاش و خشونت به او حمله ميبرند كه «اين غلطها به تو نيامده» و كودك سرخورده با احساسي از شرم و گناه روبهرو ميشود.
«تربيت جنسي» گاهي به اشتباه جزو خط قرمزهاي جامعه ما محسوب ميشود. والدين دلايل زيادي دارند كه كنجكاويها و سؤالات جنسي كودك را به «روزهاي ديگر» موكول كنند؛ روزي كه كودك به نوجوان تبديل شده باشد يا اينكه صبر كنند تا خودش ياد بگيرد. آنها ميترسند كه ذهن پاك كودكشان را با اين مسائل آلوده كنند يا دغدغهاي خطرناك براي ذهن سالم او بيافرينند. گاه شرم و حيا مانع ميشود و در موارد فراوان، ناآگاهي و عدمشناخت كافي و نداشتن اطلاعات درخور در باب تربيت جنسي باعث سكوت آنها ميشود. والدين معمولا درباره تربيت جنسي، سؤالات و كنجكاويهاي طبيعي كودك، آموزش خاصي نديدهاند. در رسانههاي جمعي، در دانشگاه و كلاسهاي درسي و در كارگاههاي تربيت كودك، كمتر پيش ميآيد كه به اين مهم پرداخته شود. درحالي كه اگر تربيت بخواهد بهصورت جامع و كامل پياده شود، بايد تربيت جنسي را بهعنوان حلقهاي از حلقههاي آن بهحساب آورد.
- تربيت جنسي يعني چه؟
كودك ناآگاه كه تربيت جنسي درستي در مورد او صورت نگرفته، زماني كه به سن نوجواني و بلوغ ميرسد، اطلاعات درست و درماني ندارد چون تا پيش از اين، پاسخ درستي از خانواده دريافت نكرده؛ پاسخي كه او را قانع كند و به او اطلاعات لازم را بدهد. به همين دليل و براي يافتن پاسخِ پرسشهايي كه ذهنش را درگير و مشغول كرده، به سوي منابع و كانالهاي ديگر كشيده ميشود و پاسخش را از دوستان، اينترنت، ماهواره، كتابهاي نامناسب و... دريافت ميكند و هيچ تضميني نيست كه پاسخهاي دريافت شده مطابق با نوع تربيت خانواده و در مسير سلامت او باشد. يا نوجوان بهدليل عدمآگاهي آنقدر احساس گناه و خجالت از مشاهده عوارض طبيعي بلوغ دارد كه به انزوا، درونگرايي، خودارضايي، افسردگي و... كشيده ميشود. اين عدماطلاعات كافي در بهجا آوردن تكاليف شرعي نيز رد خود را به جا خواهد گذاشت و سبب زوال اعتقادات در او خواهد شد. پدر و مادر وظيفه دارند براي پاسخ به سؤالات كودكشان و براي تربيت صحيح جنسي او به تجيمع اطلاعات بپردازند. آيا اصلا خود را ملزم به پاسخ درست به چنين سؤالاتي ميدانيم؟ آيا دغدغه آموزش و مطالعه در اين باره داريم؟ آيا تاكنون گام جدياي براي دانستن نكات كليدي و اساسي برداشتهايم؟ متأسفانه هنوز هم زيادند والديني كه معتقدند بچه، وقتي بزرگ شود، خودش اين چيزها را ياد ميگيرد!
- براي تربيت جنسي 2 جنبه تعريف شده است
الف: دادن اطلاعات كافي درباره دختر يا پسر بودن كه نوجوان دريابد دستگاه جنسي چگونه كار ميكند؛ يعني آموزش بهداشت و قواعد آن و صحبت درباره نظام تولد و حفظ نسل و بقاي نوع انسان؛ البته در حد نياز بچهها و نه اينكه اطلاعات غيرضروري و شفاف به آنها بدهيم. ب: وجه دوم درباره مراقبتها و راهنماييهاي جنسي است، به شكلي كه كودك با توجه به ارزشهاي اخلاقي و فرهنگي حدود روابط را بداند؛ بتواند در مقابل آزارهاي اجتماعي از خود مراقبت كند و با توجه به اطلاعاتي كه در اختيارش قرار گرفته بتواند خود را از انحرافات و لغزشهاي جنسي دور نگه دارد. واضح است كه تنها در اختيار قرار دادن اطلاعات و رها كردن كودك و نوجوان ميان اين اطلاعات به رشد و تربيت او كمكي نخواهد كرد و چه بسا كه موجب رشد زودرس غريزه جنسي و در نتيجه انحراف او شود. آنچه مدنظر است فراهم آوردن زمينه رشد مناسب در عين پيشگيري از انحرافات و لغزشهاي مرتبط است.
- تناسب تربيت
اينكه بدانيم فرزندمان در هر سني چه مرحله از مراحل رشد جنسي را پشت سر ميگذارد بسيار در تربيت جنسي او به ما كمك خواهد كرد.
از تولد تا 3سالگي
كودك در اين سنين نسبت به اعضاي بدن خود كنجكاو ميشود و از لمس كردن آلت تناسلي خود لذت ميبرد، البته اين نوع لذت با لذت جنسي متفاوت است. 3 تا 4سالگي به بعد، سن سؤال كردن است و يك طيف از سؤالات بچهها همين سؤالات جنسي است. البته اين سؤالات جنسي ناشي از كنجكاوي، جلب توجه و وقت گذراندن است. در اين سنين بايد نام اعضاي بدنش را به او ياد دهيد. پدر و مادر ميتوانند در اين سنين در مورد اعضاي مختلف بدن و نحوه كاركردشان توضيحات ساده و قابل فهمي به كودك بدهند. كودك در اين سنين نياز به تماسهاي جسماني دارد و ميبايست والدين آنها را در آغوش بگيرند و از اين طريق به آنها محبت كنند. در اين سنين ميتوان بهتدريج به او تفاوت و خصوصي بودن بعضي از اندامهاي بدنش را ياد داد. براي مثال: بيني عضوي از صورت است و دست زدن به آن اشكالي ندارد ولي آلتتناسلي اندامي خصوصي است و ديگران نبايد به آن دست بزنند. تفاوت دختر و پسر بودن را به او بياموزيد. به كودك ياد بدهيد كه اگر كودك ديگري قصد داشت آلت تناسلي او را ببيند، با مخالفت كردن و گفتن اينكه «اين قسمت از بدن من كاملا خصوصي است» مانع از انجام اين كار شود.
4تا 5سالگي
در اين سن، احساس كنجكاوي درباره تمام مسائلي كه به جنسيت مربوط ميشود، وجود دارد. براي مثال، دختر و پسر چه تفاوتي با هم دارند؟... چرا مردان حامله نميشوند؟... كودك چگونه به دنيا ميآيد؟ و...
در اين سن بچهها اصرار دارند بدنشان را محرمانه نگه دارند و از برهنگي احساس شرم ميكنند. لازم است پدر و مادر اين حالت را تقويت كنند كه فرزندشان در سنين بالاتر به «بيپروايي جنسي» كشيده نشود.
ارضاي حس كنجكاوي درباره اندامهاي تناسلي كودكان ديگر، از طريق بازيهايي مثل دكتر بازي در اين سن رواج پيدا ميكند. ۵ تا ۶ سالگي سني است كه هورمونهاي جنسي خيلي كم ترشح ميشوند. در اين سن كودك را تشويق كنيد تا سؤالات مختلف خود درباره جنسيت و اندامهاي تناسلي را از شما يا افراد قابلاطمينان خانواده بپرسد؛ پس شما هم سعي كنيد به سؤالات بچهها، كوتاه اما صحيح پاسخ دهيد.
6تا 9سالگي
اغلب كودكان 6 تا 9 ساله مايل به دوست شدن و بازي كردن با كودكان همجنس خود هستند. اين گروه كاملا به نقشهاي جنسيتيشان حساس و هوشيارند. در سن ۷سالگي، پسرها نسبت به دخترها ابراز علاقه ميكنند اما اين علاقه صرفا جنبه دوستي دارد نه جنسي و نبايد نگران باشيد؛ اگر چه بازهم ارتباطشان بايد كنترلشده باشد. اگر پيش از اين از پاسخ به سؤالات جنسي كودك خود امتناع كردهايد يا هنگام پاسخ، جدي و صميمي نبودهايد و شرمگين و سرافكنده برخورد كردهايد، كودك اعتماد و صميميتش را براي بيان اين جنس سؤالات با شما از دست خواهد داد. در اين سن و سال است كه كودك نسبت به بحثها و پچ پچهاي جنسي كه ممكن است ميان بزرگترها جريان داشته باشد، حساس و كنجكاو ميشود؛ بنابراين در اينگونه موارد مراقب گوشهايي كه به دهان شما دوخته شده باشيد. به كودكان 6 تا 9ساله خود توضيحات ساده، مختصر و قابلفهمي درباره بلوغ و تغييرات گوناگون جسماني، عاطفي و رفتاري بدهيد. هر چند كودكان اين سن و سال هنوز تجربهاي از اينگونه تغييرات ندارند ولي صحبت درباره آن موجب صميميت، يكرنگي و ايجاد فضايي احترامآميز براي گفتوگويهاي بعدي شما با نوجوانتان ميشود. براي مثال، گفتن اينكه در دوران بلوغ زيري و بمي صداي بچهها تغيير ميكند، راه را براي راهنماييها و هدايتهاي بعدي شما باز ميكند.
10تا 14سالگي
در اين سن و سال اغلب نگراني و اضطراب در مورد بلوغ و آنچه رخ خواهد داد، وجود دارد. نوجوان معمولا براي پرسيدن سؤالات جنسي خود دچار احساس خجالت و شرمساري است؛ بهخصوص هنگام بلوغ. اگر تاكنون درباره جنسيت با فرزندتان صحبتي نكردهايد، هنوز دير نشده است. سعي كنيد حتما در نخستين فرصت مناسب كه زمينهاي براي گفتوگو داشتيد، اين كار را انجام دهيد. اگر فرزندتان اطلاعاتي درخصوص بلوغ و تغييرات جسمي را داشته باشد، بهتر ميتواند با اين تغيير و تحولات رشدي خود كنار بيايد. متأسفانه گروهي از والدين آنقدر صبر ميكنند تا فرزندانشان به مرحله بلوغ و بروز تغييرات جسمي- رواني برسند و آنگاه سر صحبت را با آنها باز ميكنند.
*بهخودتان مسلط باشيد! نگراني و خجالت ندارد. بهتر است منطقي و آرام با موضوع روبهرو شويد.
*سؤال كودكتان و توضيحاتش را خوب بشنويد،. بگذاريد سؤالش را كامل بپرسد، حتي با پرسيدن سؤالاتي از قبيل: «تو در اين مورد چه فكر ميكني؟»، «تو در اينباره چه ميداني؟» و «نظر تو چيست؟» سعي كنيد با ذهنيات فرزندتان آشنا شويد.
*صادق باشيد، پاسخهاي نادرست و دروغ براي فرار از پاسخ دادن به چنين سؤالاتي، بدترين راه ممكن است. اين باعث بياعتمادي كودكتان نسبت به شما ميشود.
*آموزش ميبايست متناسب با سن و سال كودك و نوجوان باشد و بهتدريج آموخته شود.
*بيش از حد لازم به شرح و بسط موضوع نپردازيد.
نظر شما