البته احمدی مقدم خود را در فضایی بسیار متفاوت با دو ماه پیش میدید. چرا که آن موقع در بحبوحه تکثیر غیرمجاز سی دی بودیم و اکنون بیشتر آب ها از آسیاب افتاده است.
آن بار تهیه کنندگان رادان را دوره کرده بودند که این چه وضعی است و پلیس چه می کند و حالا سردار احمدی مقدم اساسا به دعوت و درخواست تهیهکنندگان برای قدردانی از تلاش نیروی انتظامی در مقابله با قاچاق فیلمهای ایرانی در جمع حاضر شده بود.
بنابر این می توانست نفس راحتی بکشد و بگوید: سیاستهای ما دراین حوزه مشخص است، ما وظیفه تامین و تدارک سینما را نداریم. ولی وظیفه پشتیبانی ماموریت خودمان را داریم. اگر ساخت فیلمی به ماموریت ما کمک کند و هر چقدر به اهداف ما نزدیک باشد کمک ما بیشتر میشود و شاید بخشی از هزینه آن را پرداخت کنیم.
اما فضا از این هم دوستانه تر بود: «برای مقابله با این موضوع، همه چیز را پلیسی کردن زیاد جالب نیست. باید خود اتحادیه آن قدر قدرت داشته باشد که بتواند پروانه فروشگاههایی را که به عرضه این آثار میپردازند، لغو کند و فقط نیروی انتظامی مامور اجرا شود. »
البته به نظر می رسد که آوازه درگیری های اتحادیه تهیه کنندگان، خانه سینما، کانون کارگردانان، شورای صنفی نمایش، اداره ارزشیابی وزارت ارشاد و... یا به عبارتی همه اهالی سینمای ایران، هنوز به نیروی انتظامی نرسیده است، وگرنه شاید سردار با این شجاعت به اتحادیه قدرت نمی داد!
او که قصد داشت از فرصت پیش آمده بیشترین استفاده را برای ایجاد رابطه مناسب و همکاری کامل با سینماگران استفاده کند و تا جایی که امکان دارد، کار پلیس را هم آسان کند، ادامه داد: بهتر است درطرح شما افرادی هم از اعضای ما حضور داشته باشند تا برای ما هم فرایند کار قابل تشخیص باشد و بفهمیم فیلم از کجا درز کرده است. در واقع به صورت فنی و پلیسی با هم هماهنگ شویم تا ببینیم چگونه میتوان موضوع را پیگیری کرد.
اما آن سوی میدان، تهیه کنندگان هم آمده بودند تا نیروی انتظامی را همچنان در میدان نگه دارند و میخ را کامل بکوبند و خیالشان را از آینده راحت کنند. رییس اتحادیه تهیه کنندگان پس از آن که از روند شکلگیری جریان مبارزه با تکثیر غیرمجاز سی دی گزارشی ارایه کرد، گفت: ما در جمعبندی به این نتیجه رسیدیم که سراغ نیروی انتظامی برویم و وقتی پلیس به میدان آمد نا امیدی جای خودش را به امید داد و الان وضعیت با قبل اصلا قابل قیاس نیست و حرکت نیروی انتظامی یک حرکت فرهنگی و امید بخش برای اهل سینما بود.
مرتضی شایسته ادامه داد: الان درخواست ما این است که این حرکت که در سراسر کشور شروع شده، نهادینه شود تا به سمت ریشه کنی کامل این قضیه حرکت کنیم.
حبیب الله کاسه ساز هم از نیروی انتظامی به عنوان نجات دهنده سینما از یک بحران خیلی خطرناک یاد کرد و گفت: الان دیگر خبری از این سیدی فروشیهای غیر مجاز نیست و امیدوارم این حرکت تداوم داشته باشد تا به خشکیدن ریشه این قضیه بیانجامد.
اما این تمام ماجرا نبود و همان طور که انتظار می رفت، بحث با سؤال یکی از تهیه کنندگان، به سمت یکی دیگر از اتصالات پلیس و سینما رفت: حمایت نیروی انتظامی از پروژه های سینمایی؛ بحثی که خواهی نخواهی برای هر تهیه کننده ای شیرینی خاصی دارد.
احمدی مقدم این طور توضیح داد: ما وظیفه فیلمسازی نداریم و بهتر دیدیم به جای سرمایهگذاری در یک فیلم از تولید فیلمهای دیگر حمایت کنیم، البته فیلمهای مستند و آموزشی در حوزه کار ماست اما ساخت دیگر فیلمها خیلی برای ما ضرورت ندارد و مشارکت، کمک بیشتری به ماموریت ما میکند.
او سپس به سریال «روز رفتن» که سال گذشته توسط نیروی انتظامی ساخته شد اشاره کرد و ادامه داد: ابتدا دایره فعالیتمان را از صرف پلیس وسیع تر کردیم. اما بعد از این کار، اعتراضات سنگینی به ما شد و به این نتیجه رسیدیم دیگر نسازیم که بعد از این همه خرج، جواب هم بدهیم.
ناصر شفق، سیروس تسلیمی و علی اکبر ثقفی از دیگر تهیه کنندگانی بودند که نظرات خود را مطرح کردند. مهدی صباغ زاده، داریوش بابائیان، رضا بانکی و اصغر بانکی نیز دیگر اعضای اتحادیه بودند که در این نشست شرکت داشتند.
رد شیوههای هالیوودی
فرمانده نیروی انتظامی با رد شیوه های تبلیغی مستقیم یا داستان پردازی های هالیوودی، حرکت کنونی نیروی انتظامی را این طور ترسیم کرد: زمانی فقط ساخت فیلم پلیسی به شکل اکشن هدف بود که من دایره را وسیعتر کردم و گفتم آن طور که غربیها میسازند، خیلی مد نظر ما نیست و خود آن فیلمها احساس ناامنی و آموزشهای خلافکاری میدهد.
بهتر است به سمت ساخت فیلمهای اجتماعی برویم که بتوانند توسعه معروفات داشته باشند و اخلاق خوب و الگو را توسعه دهد و بدیها را افشا کند.