«میخوام مردم را شاد کنم و حالا میدانم این کار را از کجا انجام میدهم. میخواهم جایی بروم که پرستوهایم میروند. میخواهم به آفریقا بروم... و من میخواهم کاری کنم که آنها... یا دستکم عدهای از آنها را خوشحال کنم...»
اُلی عزیز
نویسنده: مایکل مرپورگو
مترجم: پروین علیپور
ناشر: نشر افق
تلفن:66413367
مریم رضایی،16ساله
خبرنگار افتخاری هفتهنامهي دوچرخه از تهران
ضد خيالبافي
« فرشته» است. بله راوی داستان فرشته است و از خارج سیارهی انسانها آمده تا به آهِ از تهِ دل دختری به نام«بهاره» كمك كند. ميخواهد کمک کند و این کار را با عروسکی به اسم «ترانه» که هفت ساله است و بهترین همدم بهاره، انجام میدهد.
بهاره ۱۳ سال دارد و با مادر و برادر یک سالهاش در زیرزمینی در کرج زندگی میکند. آنها ناچار ميشوند به خانهای در يك پاساژ در تهران اثاثکشی کنند. بهاره از تمام خاطرات و سپیده، بهترین دوستش، دور ميشود، ولی در خانهی جدید با منظره و دوستانِ عجیبی آشنا میشود.
داستان آنقدر روان و واقعی است که میتواند خواننده را همراه اتفاقها و ماجراهای داستان با خود ببرد و احساساتش را تحتتأثير قرار دهد، طوري كه متوجه گذر زمان
نشود.
همهی اینها به دليل بیان و زبان روان و سادهی داستان است. تصويرگريهاي سياه و سفيد سمینه خوبی لابهلای متن داستان به درک خیالبافیهای بهاره و حس و حال او کمک میکند.
خيالباف
نویسنده: حمید نوایی لواسانی
ناشر: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
تلفن:88721270
مجتبی مرتجي،16ساله
خبرنگار افتخاري هفتهنامهي دوچرخه از تهران
نظر شما