تحقيقات پليس در اينباره زماني آغاز شد كه زني به دادسراي ناحيه30 تهران رفت و گفت پسرش با همدستي يكي از دوستانش به نام افشين به خانه وي دستبرد زده و تعداد زيادي اشياي عتيقه سرقت كردهاند. شاكي در توضيح اين سرقت گفت: پسرم به نام محمدرضا از يك سال قبل با جواني به نام افشين كه تعميركار تلويزيون و گوشي تلفن همراه بود آشنا شد. افشين كه از وضعيت مالي خوب خانواده مان باخبر شده بود با پسرم طرح دوستي ريخت و به خانه مان رفتوآمد ميكرد.
پسرم با اينكه حدود 40سال در خارج از كشور زندگي ميكرد از نظر روحي تعادل نداشت و از سويي به بيماري صرع مبتلا شده بود. در چنين شرايطي افشين پسرم را فريب داد تا او اشياي باارزش را از خانه خارج كند. شاكي ادامه داد: آنها در چند نوبت بهطور شبانه به خانهام دستبرد زدند و همه اشياي قيمتي شامل تعداد زيادي ظروف نفيس متعلق به دوران قاجار، كتابهاي نفيس خطي، قرآنهاي دستنويس قديمي، نقرهجات، چندين تخته قاليچه، سكههاي طلاي پهلوي و بيش از نيم كيلو طلا و جواهرات را ربودند.
اين زن براي ادعايش شاهد هم داشت. او در اينباره گفت: بر حسب اتفاق يكي از اقوامم محمدرضا و افشين را هنگام سرقت اشياي عتيقه از خانهام ديده و آنها را تعقيب كرده بود. آنها بعد از سرقت اموال مسروقه را به خانهاي در حوالي خيابان كريم خان انتقال دادند. وقتي از اين ماجرا با خبر شدم برادرم با افشين تماس گرفت و از او خواست اموال سرقتي را پس بدهد اما او اين كار را نكرد.
اما اين همه ماجرا نبود چرا كه اظهارات وكيل اين زن نشان داد سارقان علاوه بر دزديدن اشياي عتيقه از او براي تصاحب اموالش وكالتنامه گرفتهاند. وكيل شاكي گفت: موكلم بهدليل سن زياد از سطح هوشياري پائيني برخوردار است و متهمان او را فريب داده و در دفترخانه اسناد رسمي از وي براي تصاحب اموالش وكالت نامه گرفتهاند. با ثبت اين شكايت تحقيقات در اين خصوص آغاز شد. بررسيهاي اوليه نشان ميداد اموال مسروقه در طبقه ششم مجتمعي مسكوني كه خانه خواهر افشين است نگهداري ميشد اما افشين در چند نوبت عتيقهها را از آنجا خارج كرده است. 2
متهم به مكان نامعلومي گريخته بودند و هيچ سرنخي از آنها وجود نداشت اما چند روز بعد كارآگاهان آگاهي به اطلاعاتي درباره مخفيگاه افشين دست يافتند و او را دستگير كردند. بررسي سوابق اين متهم نشان ميداد او از افراد سابقه داري است كه بارها توسط پليس دستگير و زنداني شده است. او در جريان بازجوييهاي اوليه بهدست داشتن در اين سرقت اعتراف كرد و گفت عتيقهها را به مبلغ 100ميليون تومان در خيابان منوچهري فروخته است. او همچنين اعتراف كرد پسر شاكي نيز در خانهاي واقع در قرچك ورامين پنهان شده و بهطور مخفيانه زندگي ميكند. به اين ترتيب دومين متهم نيز دستگير شد.
محمدرضا نيز به سرقت از خانه مادرش اعتراف كرد و گفت چون ميخواستم دوباره براي زندگي به آمريكا برگردم احتياج به پول داشتم به همين دليل عتيقههاي خانه پدري را با كمك افشين سرقت كردم. سرهنگ محمدرضا ذاكر استقامتي، معاون مبارزه با جعل و كلاهبرداري پليس آگاهي تهران بزرگ، با اعلام اين خبر گفت: هماكنون تحقيقات در اينباره ادامه دارد.
نظر شما