شنبه ۲۰ تیر ۱۳۹۴ - ۰۵:۴۸
۰ نفر

همشهری آنلاین: ادامه مذاکرات در هتل کوبورگ، انفعال روسیه و چین در مذاکرات و ... موضوعاتی بودند که برخی از روزنامه‌های شنبه-۲۰ تیر-به آن‌ها پرداختند.

روزنامه كيهان در ستون سرمقاله‌اش با تيتر«پیام ملت به هتل کوبورگ» نوشت:روزنامه کیهان،۲۰ تیر

هنگامی که معاویه بن ابی‌سفیان به امام حسن بن علی(ع) پیشنهاد صلح داد، آن حضرت در خطبه‌ای، پیشنهاد معاویه را به اطلاع لشکر خود رسانید و خاطر نشان کرد: «آگاه باشید، معاویه ما را به امری فرا می‌خواند که نه عزت ما در آن است و نه مطابق با انصاف است. اگر دارای روحیه شهادت‌طلبی هستید، درخواستش را رد کنیم و دست به شمشیر ببریم تا خداوند سبحان میان ما حکم کند، ولی اگر زندگی دنیا را می‌طلبید، خواسته‌اش اجابت کرده و رضایت شما را فراهم کنیم» هنگامی که کلام امام(ع) به این جا رسید: مردم از هر سو فریاد برآوردند «البقیه،  البقیه ما زندگی و بقای دنیایی را می‌خواهیم» با این سخن آنها، صلح بر امام(ع) تحمیل شد و پس از آن امام از آن جماعت سست عنصر کناره گرفت.

دیروز و در سراسر ایران اسلامی، راهپیمایی روز قدس برگزار شد و نشان داد که برعکس برخی تحلیل‌های غلط این روزها، مردم عاشقانه پای انقلاب و آرمان‌های متعالی آن ایستاده‌اند. سالهاست آمریکا و مزدوران، آرزومندند روز قدس را خلوت و کمرنگ و بی‌فروغ ببینند، اما به فضل الهی این آرزو را به گور خواهند برد. تفاوت مردم ما با مردمان بد عهد و سست عنصر و بی‌وفای عصر امام حسن(ع) در همین روزها معلوم می‌شود. آن روزها مردم، علیرغم دیدن امام معصوم(ع) و آن همه سفارش پیامبر(ص) در حق آنها، بی‌وفایی را پیشه کردند و این روزها، مردمی که نه امام معصوم دیده‌اند و نه بسیاری از آنها جنگ. جهاد و شهادت را، با نفس قدسی امامزاده‌ای جلیل‌القدر و به سرو آسمانی او، سر از پا نشناخته و هر رنج و سختی را بر خود هموار می‌کنند. این رمز بقا و جاودانگی انقلابی است که دیروز بار دیگر جوان شد، رشد کرد و شکوفه داد.

اما این روزها خبر دیگری هم هست. خبرهایی که برای ما تازگی ندارد اما خیلی‌ها از آن به عنوان غیرمنتظره سخن می‌گویند! برای ما تازگی ندارد چون پیش از این بارها و بارها مستند به اسناد تاریخی و سوابق متعدد، آن را پیش‌بینی کرده بودیم. اما برای برخی تازگی دارد چون همه امید خود را در آن می‌دیدند و می‌بینند! «عهدشکنی» و زیر میز زدن آمریکایی‌ها، خبری است که تقریبا همزمان با روز قدس به گوش مردم رسید و نشان داد آنچه عده‌ای به آن دلخوش بودند و شمار دیگری برای رسیدن به آن، چهره کریه آمریکا را بزک می‌کردند، سرابی بیش نبود و پیش‌بینی دو سال قبل رهبر انقلاب درباره آن، ثابت شد. استقامت دیپلمات‌های کشورمان بر روی خطوط قرمز اعلام شده و نیز پشتیبانی از این روش و منش تیم توسط مردم، برای دشمن قابل پیش‌بینی نبود. آنها از یک سو منتظر بودند از داخل ایران نوای «البقیه البقیه» بشنوند و از یک سو منتظر بودند به تبع سستی و بدعهدی مردم، تیم مذاکره‌کننده نیز کوتاه بیاید و همه‌چیز به نفع آمریکا رقم بخورد،

پیمانی ننگین تحمیل شود و به تعبیر رهبر انقلاب، موفق به «شکست انقلاب» شوند! اما وقتی فریاد مرگ بر آمریکا در آسمان ایران طنین‌انداز شد، فهمیدند که در تحلیل خود اشتباه کرده‌اند و به ناچار، علنا بازی را به هم زدند! برای ما و مردممان این رفتار آمریکا تازگی نداشته و ندارد. می‌دانیم که اگر توافقی با همه جوانب آن بین ما و دشمن همیشگی کشورمان یعنی آمریکا منعقد شود، هیچ‌ امیدی به اجرای آن نیست و بد عهدی و پستی، در ذات آنهاست و جزئی از سرشت و نهاد پلید آنهاست. اما به جز مردم ما و به جز عاشقان انقلاب که دست آمریکا را به خوبی خوانده‌اند، برخی دیگر سودا و آرزوهای دیگری دارند!

1- در گرماگرم مذاکرات و در حالی که دشمن هر روز خدعه‌ای تازه و نیرنگی نوین برای انتقام از ایران انقلابی رو می‌کرد، عده‌ای در داخل با حرفها و تحلیل‌هایشان، پشت تیم مذاکره‌کننده را خالی کردند و زمینه‌ساز ضربات پی در پی حریف می‌شدند! این کار با هر قصد و نیتی انجام شود، نتیجه آن چیزی جز تضعیف تیم کشورمان و جسارت بیشتر حریف نیست. در حالی که آمریکایی‌ها، به تعبیر مشهور و به شیوه معروفشان، می‌کوشند «نیاز خود را به عنوان امتیاز به ما بفروشند» و در حالی که حتی رسانه‌های آمریکایی هم دستاورد مذاکره برای دولت اوباما را بسیار حیاتی و تعیین‌کننده معرفی می‌کردند، برخی با توهم نمایندگی ملت ایران، سوداها و آرزوهای خودشان را به جای خواست عمومی بیان کردند و مذاکرات هسته‌ای را به معنی شکست تابوی مذاکره با آمریکا قلمداد کرده و در نتیجه، از امکان گشایش سفارت آمریکا در ایران سخن گفتند! در چنین شرایطی اگر جان کری زیر میز مذاکره نزند عجیب است!

این کار به دشمن این پیام را می‌فرستد که؛ ما به شدت به تو نیازمندیم، آن قدر نیازمند که حاضریم تو را که روزگاری مردممان با فضاحت و خواری از این کشور به بیرون پرتاب کرده بودند، دوباره به خانه دعوت کنیم و بر صدر نشانیم! آیا این پیام نباید دشمن را متوهم کند!؟ و نباید باعث شود که از سر وقاحت و پررویی با مذاکره‌کنندگان ما سخن بگویند و آنها را تهدید کنند!؟ این پیام از داخل، قطعا مخالف پیام عمومی است و اگر آمریکایی‌ها ذره‌ای در آن تردید داشتند، دیروز و در روز قدس، پاسخ خود را از مردم گرفتند و فهمیدند آنها که این حرفها را می‌زنند، دچار «آلزایمر سیاسی» شده‌اند و نمی‌دانند در اطرافشان چه می‌گذرد!

اما مردم فراموش نکرده و نمی‌کنند. مردم فراموش نکرده‌اند چرا سفارت آمریکا بسته شد؟ بسته شد چون سفارت نبود، جاسوس خانه بود و در آنجا بیش از ابزار کار دیپلماتیک، ابزار جاسوسی مورد استفاده بود و همه حرکات مقامات رژیم پهلوی و بعضی مقامات دولت موقت، از آنجا هدایت می‌شد، مردم فراموش نکرده‌اند که امام راحل عظیم‌الشان، آن حرکت انقلابی را، انقلاب دوم و انقلابی به مراتب بزرگتر از انقلاب اول نامید و با این کار هیمنه پوشالی آمریکا را در هم شکستند. آری مردم فراموش نکرده و نمی‌کنند اما برخی در روزهای حیاتی مبارزه دیپلماتیک، دست دوستی به سوی دشمن دراز می‌کنند و خواب بازگشت آنها را می‌بینند! آیا ما به جایی رسیده‌ایم که از انقلاب مهمتر از انقلاب اول برگردیم!؟ و این را به دشمن شماره یکمان هم بگوییم!؟

2- شش سال پیش در همین روز قدس، عده‌ای - که بعدها به نماز اولی‌ها مشهور شدند! - آب خوردند، با کفش نماز خواندند و شعار دادند «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران»!  آنها آن روز اسرائیل را دشمن خود نمی‌دانستند و معتقد بودند مشکل مردم لبنان و فلسطین، مشکل خودشان است و به ما ربطی ندارد! چند سالی گذشت، باز همان جماعت راه افتادند که؛ اسرائیل مخالف مذاکرات هسته‌ای و رفع تحریم‌هاست! دلواپسان با اسرائیل هم صدا هستند و...! آنها این بار اینگونه القا می‌کردند که اسرائیل بد است و آمریکا خوب! آمریکا می‌خواهد تحریم‌ها را بردارد و در رحمت به روی ما باز کند اما اسرائیل مخالف است! صرف‌ نظر از این چرخش مواضع که از عدم درک و فهم سیاسی حکایت می‌کند، باید از آنها پرسید امروز قبول دارید اسرائیل مخالف مذاکرات است؟  پس چرا در روز قدس همسو و هم‌صدا با مردم فریاد مرگ بر اسرائیل سر ندادید!؟ و چرا اکنون که همه پیش‌بینی‌ها درباره ماهیت پلید آمریکا، عینیت پیدا کرده و آنها با باج‌خواهی، مسیر لغو تحریم‌ها و رسیدن به توافق خوب را مسدود کرده‌اند، چیزی درباره ماهیت آمریکا نمی‌گویید؟ چرا از بزک چهره دشمن- که به فرموده رهبر عزیز انقلاب، خیانت به ملت است- در پیشگاه مردم توبه نمی‌کنید!؟

اما فارغ از این دو گروه و افرادی شبیه اینها که با روش‌های مختلف همچون شبیه‌سازی تاریخی یا القاء دودستگی در کشور، پالس غلط به دشمن می‌فرستند، امروز بیش از گذشته معلوم شده که ملت در دفاع از منافع ملی یکپارچه‌اند و در برابر باج‌خواهی دشمن که حاضر نیست خوی استکباری خود را کنار بگذارد، با قاطعیت ایستاده‌اند و در آن سوی آمریکایی‌ها می‌کوشند با همان حربه همیشگی تهدید و تحریم حرف خود را به کرسی بنشانند و همین است که مذاکرات به وضع کنونی رسیده و از ابتدا نیز آن را پیش‌بینی کرده بودیم. تلاش آمریکا برای حفظ ژست دست برتر داشتن در مذاکرات و نیز تهدید به ترک مذاکره در اوج نیاز به مذاکرات، حرف تازه‌ای نیست، مهم توجه به این نکته است که در بزنگاه تاریخی کنونی، پایمردی یا کوتاهی در برابر حریف می‌تواند سرنوشت یک ملت را تغییر دهد و این به تیم مذاکره‌کننده بستگی دارد. به ابتدای این نوشتار و ماجرای تلخ تحمیل صلح به امام حسن(ع) برگردیم. ملت ایران پیام صلح دروغین و پوشالی شیطان بزرگ را شنید، پاسخ آن را دیروز با شعار «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» داد و حجت را بر همه مسئولان تمام کرد. از آنها که از انقلاب و انقلابی‌گری پشیمانند، هیچ توقعی نیست. اما از آنان که هنوز انقلاب اسلامی را نه جوشش احساسات، که آمیخته شور و شعور حسینی می‌دانند، هیچ عذری برای عقب‌نشینی از حقوق ملت پذیرفتنی نیست.

  • روسیه و چین؛ منفعلان همیشگی

بهرام امیراحمدیان-استاد دانشگاه و کارشناس مسائل اوراسیا در ستون سرمقاله روزنامه شرق آورد:روزنامه شرق؛۲۰ تیر

در کوران مذاکرات هسته‌ای در وین، این‌بار نیز همچون مذاکرات قبلی در لوزان سوئیس، وزرای خارجه روسیه و چین چندان فعال نبودند. رفتار این دو کشور عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل سؤال‌برانگیز می‌نماید؛ دو کشوری که پس از برقراری تحریم‌ها علیه ایران، بیشترین مناسبات را نسبت به دیگر اعضا با ایران داشته‌اند و هردو به قطع‌نامه‌های علیه ایران هم رأی مثبت داده‌اند. چرا روسیه در این مقطع حساس پافشاری دارد که پیش از همه، تحریم‌های تسلیحاتی برداشته شود؟

از آن‌سو، در همین اثنا، وزیر خارجه روسیه اعلام می‌کند که روسیه آماده است از تسلیحات هسته‌ای خود برای مقابله با تهدیدات علیه کشورش بهره ببرد. پوتین هم می‌گوید که اسد باید در رأس قدرت باقی بماند. گویا سرنوشت رئیس‌جمهور اسد به دست پوتین است. روسیه پس از بحران اوکراین دگرگون شده است. هنگامی که روسیه به اوکراین حمله نظامی و شبه‌جزیره کریمه را اشغال کرد، باید این حمله از سوی ایران محکوم می‌شد زیرا در غیر این صورت به یک رویه تبدیل می‌شد. حمله عربستان به یمن نیز در همین راستا ارزیابی می‌شود. روسیه کشور همسایه ایران است.

از یک همسایه خوب انتظار می‌رفت اعلام کند هرچه‌زودتر تحریم‌های پولی و مالی برداشته شود تا همسایه ما ایران بتواند نسبت به تهیه نیازمندی‌های اساسی که به قول رئیس‌جمهور روحانی بر بسیاری از مسائل تأثیر منفی داشته، اقدام کند. از سویی کارشناسان صادرات تسلیحاتی روسیه اعلام کردند که پس از رفع تحریم تسلیحاتی ایران، روسیه آماده است که حدود هفت میلیارد دلار تسلیحات به ایران صادر کند، روسیه‌ای که در شرایط ویژه ایران، از تحویل سامانه اس-٣٠٠ که بهای آن را نیز دریافت کرده بود، سر باز زد؛ روسیه‌ای که ژنرال‌هایش چندین‌بار به ایران هشدار دادند و تاریخ معین کردند که آمریکا به ایران حمله نظامی خواهد کرد تا به‌این‌ترتیب ایران را تشویق به خرید اسلحه از روسیه کنند. معلوم است که روسیه شناخت درستی از ایران ندارد و مقامات آن ایران را زیاد جدی نمی‌گیرند. ایرانی که با آمریکا درافتاده است توان زیادی دارد. روس‌ها بهتر است چشم‌های خود را باز کنند و ایران را آن‌گونه که هست ببینند نه آن‌گونه که دوست دارند.

به نظر می‌رسد نمایندگی سیاسی ایران در مسکو در شناساندن ایران و واقعیت‌های آن به روسیه ناتوان بوده است . آنها نتوانسته‌اند پیشرفت‌های علمی، فنی، نظامی، تسلیحاتی، اجتماعی و فرهنگی ما را به آنها بشناسانند. اینکه روسیه قصد دارد در این آشفته‌بازار تحریم‌های خود با فروش تسلیحات به ایران وضعیت خود را بهبود بخشد، اطلاع ندارند که ارتش قدرتمند ایران توانایی آن را دارد که نیازهای تسلیحاتی خود را تولید و حتی صادر کند؛ تسلیحاتی که در صنایع نظامی ایران تولید می‌شود. از طرف دیگر چین از یک سو در طرح عظیم «یک کمربند، یک راه» که احیای جاده ابریشم است، بهترین گزینه را مسیر سنتی آن که از ایران می‌گذرد انتخاب کرده است و در این راه بیش از ٤٠ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری خواهد کرد. چین باید در نظر داشته باشد که ایران پس از رفع تحریم‌ها جایگزین‌های بهتری خواهد داشت تا نسبت به برقراری روابط تجاری و اقتصادی با شرکای جدید اقدام کند. روسیه و چین هردو وارد‌کننده فناوری‌های سطح بالا هستند و ایران نیز می‌تواند این فناوری‌ها را از منابع دست‌اول وارد کند.

در این سال‌های خاکستری چینی‌ها با صادرات کالاهای نازل و نامرغوب و پایین‌نگاه‌داشتن دستمزد کارگران چینی، بازار ایران را به بازار کالاهای چینی تبدیل و سبب تعطیلی صنایع بسیاری شده‌اند که در نتیجه آن، نرخ بیکاری جمعیت فعال از نظر اقتصادی ایران افزایش یافته است. ایران در شرایط مناسب با تکیه بر نیروهای ملی و نیروی ماهر، تحصیل‌کرده و دارای استعدادهای بالقوه توانایی آن را دارد که برنامه‌های توسعه‌ای خود را پیش ببرد؛ توانایی‌هایی که در اثر برخی سیاست‌های خارجی نادرست، سبب تحریم‌هایی شد که چین و روسیه هم به آن رأی مثبت دادند. در هر شش قطع‌نامه شورای امنیت علیه ایران، روس‌ها و چینی‌ها نه‌تنها رأی منفی ندادند، که حتی از دادن رأی ممتنع هم دریغ کردند. هم چین و هم روسیه می‌دانند که ایران در زمینه‌های مختلف فنی و علمی دارای استعدادهایی است که مترصد بروز فرصت‌های مناسبند که پایه و اساس آن در برداشتن تحریم‌ها پی‌ریزی خواهد شد. بی‌سبب نیست که این دو شریک شرقی شاید از بهبود روابط ایران با غرب زیاد خرسند نباشند، چون منافع زیادی را از دست می‌دهند. در زمانی که در لوزان اجلاس نهایی برگزار و اعلامیه نهایی صادر می‌شد، وزرای خارجه چین و روسیه حضور نداشتند. وزیر خارجه روسیه همراه رئیس‌جمهور پوتین به برزیل سفر کرده بود تا در اجلاس بریکس شرکت کند. این‌بار نیز وزیر خارجه روسیه در حساس‌ترین زمان برای شرکت در اجلاس شانگهای و بریکس و اتحادیه اقتصادی اوراسیایی در یوفا، مذاکرات هسته‌ای وین را ترک کرد.

  • حداقل دستاوردهاي مذاكرات

روزنامه اعتماد در ستون سرمقاله‌اش با اشاره به مذاكرات هسته‌اي نوشت:روزنامه اعتماد؛۲۰ تیر

پس از خوش‌بيني‌هاي ابتدايي چند روز گذشته به يك‌باره ورق نااميدي نسبت به سرنوشت مذاكرات از سوي طرف غربي ماجرا رو شد، هرچند و تا آخرين ساعاتي كه اين يادداشت نوشته مي‌شود، اميد به توافق دوباره زنده شده است و در زماني كه خواننده عزيز روزنامه اين يادداشت را مي‌خواند، نمي‌دانيم چه اخباري منتشر شده و كار به كجا رسيده باشد، زيرا كه فضاي گفت‌وگوها لحظه‌اي است، ولي مستقل از آنچه در ساعات آينده رخ دهد، چند نكته مهم را بايد يادآوري كرد.

١- مذاكرات بين‌المللي در موضوعات مهم، به طور معمول طولاني و بسيار پيچيده است. نمونه روشن آن مذاكرات صلح اعراب و اسراييل است كه از طرح ويليام راجرز در سال ١٩٦٩، يعني ٤٦ سال پيش آغاز مي‌شود و تاكنون نيز ادامه دارد و برخي قدم‌ها جلو رفته و در برخي مواقع عقبگرد داشته ولي هيچگاه به پايان نرسيده است. نمونه ديگرش مذاكرات صلح ويتنام است كه فرآيند خاص خود را داشت و در نهايت هم شكست امريكا در عرصه ميدان جنگ آن مذاكرات را از بن‌بست خارج كرد. مذاكرات صلح در آفريقاي جنوبي نيز فراز و فرودهاي فراوان داشت.

در سودان جنوبي نيز شاهد همين وضع هستيم. معناي روشن اين وضع و طولاني شدن گفت‌وگوها اين است كه طرفين از يك سو نيازمند به توافق هستند و از سوي ديگر هركدام مي‌كوشند كه حداكثر امتيازها را با ضمانت‌هاي كافي به دست آورند. حد و حدود اين امتيازات نيز در ذيل موازنه قدرت ميان طرف‌هاي مذاكره تعيين مي‌شود. بحران‌هاي بين‌المللي در يك فرآيند تاريخي شكل مي‌گيرند و با گذشت زمان پيچيده‌تر نيز مي‌شوند. بنابر اين حل و فصل آنها نيز به همين نسبت پيچيده است. اگرچه پرونده هسته‌اي ايران ١٤ سال است كه به جريان افتاده ولي زمينه‌هاي اختلافات دو طرف مربوط به سال‌ها پيش از اين است و حداقل سه دهه سابقه دارد، ولي موضوع هسته‌اي نيز برگ جديدي است كه طرف غربي آن را به پرونده اختلافات اضافه كرد و طي هشت سال ١٣٨٤ تا ١٣٩٢ نيز برگ‌هاي جديد ديگري به آن اضافه شد، ضمن اينكه در اين بازه زماني كوشش موثري براي حل و فصل يا حداقل كاهش برگ‌هاي اين پرونده صورت نگرفت. بنابر‌اين هر روز قطورتر و پيچيده‌تر شد و به همين نسبت هم حل آن زمانبرتر شده است.

٢- فارغ از اينكه نتيجه نهايي اين مذاكرات چه باشد، تا همين نقطه نيز دستاورد مهمي براي ايران است زيرا ايران نشان داد كه اهل گفت‌وگو و تفاهم و همگامي با جامعه جهاني است مشروط بر اينكه زياده‌خواهي صورت نگيرد. ايران نشان داد كه اگر حسن‌نيت باشد، آمادگي دارد تمام شرايط لازم را براي كسب اعتماد جامعه بين‌المللي در برابر انحراف‌هاي احتمالي از برنامه هسته‌اي بپذيرد، ولي اضافه بر آن شرايط؛ مورد پذيرش ايران نيست. اينها نكاتي است كه مورد تاييد برخي طرف‌هاي ماجرا از جمله روس‌ها نيز هست. بنابراين جامعه بين‌الملل متوجه اين نكته خواهد شد كه اگر طرف غربي براساس بيانيه لوزان توافق نكند، به معناي آن است كه مساله نه نگراني آنها از دسترسي ايران به تسليحات هسته‌اي، بلكه هدف آنان زياده‌خواهي و سلطه‌گري بر كشورهاي منطقه خواهد بود.

انعكاس اين مطلب نيز در داخل كشور مهم است. مردم ايران همچنان كه از مذاكرات و رسيدن به توافق حمايت مي‌كردند حاضر نيستند توافقي را تاييد كنند كه نهايت آن اعتبار و عزت كشور و مردم را ناديده بگيرد، چرا كه در اين صورت نتيجه‌اي جز آنچه در ساير كشورهاي منطقه رخ داد نصيب ما نخواهد شد. البته فراموش نكنيم كه هيچ‌كدام از اين دستاوردها بدون ورود به مذاكرات جدي و سازنده به دست نمي‌آمد.

٣- همان‌طور كه رياست‌جمهوري هم بارها تاكيد كردند، تحريم‌ها با آغاز مذكرات ترك برداشت، بنابراين بي‌توجهي طرف غربي به پيشنهادها و همراهي‌هاي منطقي ايران، بيش از پيش موجب فروريزي نظام تحريم‌ها خواهد شد. نظام تحريم مبتني بر يك ايده رايج در افكار عمومي و رسانه‌هاي غربي بود. اين ايده كه ايران درصدد دستيابي به تسليحات هسته‌اي است و اين اقدام براي صلح و ثبات منطقه خطرناك است. هرچند ايران همواره و به طور مستند اين ادعا را رد كرده است، ولي در اين مذاكرات نشان داد كه آمادگي پذيرفتن سازوكارهاي لازم براي اطمينان از عدم تحقق چنين احتمالي را دارد. حال كه طرف غربي به موضوعاتي فراتر از اين سازوكار مي‌انديشد، طبيعي است كه بنيان ذهني و منطقي تحريم‌ها دچار تزلزل شود و پس از اين ايران بهتر از گذشته مي‌تواند تعامل‌هاي لازم اقتصادي و سياسي خود را با جامعه جهاني به انجام برساند.

اگرچه اميدواريم كه طرف‌هاي غربي به توافقات پيشين خود پايبند باشند، و مذاكرات دير يا زود به نتيجه برسد و اوضاع منطقه بيش از اينكه هست ناپايدار نشود، ولي اين امر به معناي زير بار توافق بد رفتن از سوي ايران نخواهد بود، زيرا توافق بد نه‌تنها مشكل منطقه را حل نمي‌كند، كه وضعيت را بي‌ثبات‌تر از پيش هم خواهد كرد، بنابراين تنها راه نجات براي كاهش آلام مردم منطقه، رسيدن به توافق خوب است.

  • در وین چه می گذرد؟

علی بیگدلی کارشناس روابط بین الملل در ستون سرمقاله روزنامه ايران نوشت:روزنامه ایران؛۲۰ تیر

اظهارات روز پنجشنبه جان کری  مبنی بر اینکه «مذاکرات را نمی‌توانیم تا ابد ادامه بدهیم و ممکن است میز مذاکره را ترک کنیم» اگر چه؛ از سوی برخی محافل رسانه‌ای، نشانه‌ای از  کاهش احتمال دستیابی به توافق تعبیر شد، اما واقعیت آن است که این موضع؛  صرفاً ژستی سیاسی است که با هدف متزلزل کردن تیم مذاکره کننده ایران اعلام شد و  با الزامات عمق استراتژیک دیپلماسی امریکا همخوانی ندارد. موضع تند کاخ سفید در حالی مطرح شده که دولتمردان امریکایی  حل مسأله هسته‌ای  با ایران و دستیابی به توافق نهایی را  از نظر پرستیژ ملی، مهم تلقی می‌کنند و در انتخابات آتی ریاست جمهوری این کشور، دموکرات‌ها، حساب ویژه‌ای روی این توافق باز کرده‌اند تا مددکار آنان در غلبه بر جمهوریخواهان رقیب باشد. زیرا نامزد نهایی دموکرات‌ها که به نظر می‌رسد خانم هیلاری کلینتون باشد، می‌تواند در مبارزات انتخاباتی خود به حل مشکلی  که حدود 15 سال است، به یکی از دغدغه‌های اصلی دیپلماسی امریکا تبدیل شده بود، مباهات کند و به عنوان یکی از متغیرهای رأی آور، روی این موفقیت دموکرات‌ها مانور دهد.

البته در کنار این تلاش، نمی‌توان از مسائلی که سبب می‌شود مذاکره کنندگان غربی با احتیاط پیش بروند به سادگی عبور کرد. تحولات منطقه خاورمیانه از مسأله« داعش» تا درگیری‌های یمن، اختلافات موجود میان ایران و عربستان، نزدیکی عربستان به مصر و اسرائیل  و نیز اظهارات ادعایی اخیر وزیر خارجه این کشور علیه ایران در کنار فشار لابی یهود و جمهوریخواهان بر کاخ سفید مسائلی هستند که باعث می‌شود تیم امریکایی با احتیاط پیش برود و به قول خودشان بخواهد به توافق خوب دست پیدا کند.  واقعیت دیگر این مذاکرات وجود دیپلمات کهنه کاری مانند آقای ظریف وزیر امور خارجه ایران در یک سوی میز مذاکره است. کسی که تا‌کنون مذاکرات را بخوبی پیش برده و اگر توانمندی و تجربه او نبود، مذاکرات تا به همین  مرحله هم نمی‌رسید. بنابراین،  برخی تنش هایی که در روزهای انتهایی مذاکره ایجاد شده، مسائلی نیست که  در روندی طبیعی، به ترک مذاکره از سوی طرفین و بویژه از سوی ایران منجر شود.

رسیدن مذاکرات تا مراحل پایانی و باقی ماندن تیم‌های مذاکره در «وین» حتی پس از اختلافات چند روز اخیر، گویای این نکته است که طرفین با وجود تفاوت برداشت‌های عمیقی که در حوزه‌های مختلف با یکدیگر دارند، در موضوع پرونده هسته‌ای راه تعامل را در پیش گرفته‌اند. تیم مذاکره کننده منسجم ایران که در هر سه حوزه سیاسی، حقوقی و فنی از توان قابل تأملی برخوردار است برای دستیابی به نتیجه مطلوب تلاش کرده‌اند و تا حدودی که راهبرد «نرمش قهرمانانه »  و تأمین منافع ملی اجازه داده، کوشیده‌اند در قالب «برد - برد» مذاکرات را گام به گام پیش ببرند و برای اختلاف نظرها، راه حل‌های مورد قبول طرفین مذاکره بیابند. بر‌همین مبنا، می‌توان انتظار داشت مذاکره‌ای که با صبر و حوصله طی چندین ماه از گردنه‌های دشوار گذشته  و به ایستگاه آخر رسیده، این بار نیز می‌تواند با تکیه بر مهارت دیپلمات‌ها و گره‌گشایی آنان،  از خط پایان نیز عبور کند؛ البته مشروط به آنکه طرف غربی هم سودای زیاده خواهی و نقض عهد را در سر نپروراند.

کد خبر 300690

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha