روز يكشنبه، كارگر جواني كه از صبح زود براي كار به مزرعهاي در يكي از روستاهاي شهرستان آققلا در استان گلستان رفته بود با جسد مرد جواني روبهرو شد كه داخل مزرعه افتاده بود. مرد جوان وحشتزده ماجرا را به پليس خبر داد و دقايقي بعد تيم تحقيق راهي مزرعه شد. مقتول جواني حدودا 32ساله بود كه ضرباتي كه با جسمي سخت به سرش وارد شده بود، باعث مرگش شده بود. با روشن شدن هوا، مأموران از مردم روستا براي شناسايي هويت او كمك گرفتند و خيلي زود معلوم شد كه قرباني جواني به نام احمد و از ساكنان همان روستاست. مأموران در ادامه راهي خانه او شدند اما همسرش مدعي شد كه احمد از شب قبل كه از خانه خارج شده ديگر برنگشته است.
اظهارات زن جوان در حالي بيان ميشد كه همسايهها ميگفتند چندين بار شاهد دعواي اين زوج بوده و حتي صداي درگيريشان از داخل كوچه هم شنيده ميشد. ماموران كه به همسر مقتول مشكوك شده بودند، بار ديگر سراغ او رفتند اما زن جوان ميگفت كه هيچ اختلافي با شوهرش نداشته است. در چنين شرايطي پيدا شدن سرنخي كه نشان ميداد اين زن از چند روز قبل با مردي به نام فرهاد در ارتباط تلفني بوده، مسير تحقيقات را تغيير داد.
فرهاد هيچ نسبت فاميلي با زن جوان نداشت و وقتي مأموران درباره او پرسيدند زن جوان دستپاچه شد و در نهايت پرده از راز جنايت برداشت. او گفت: من و شوهرم مدتها بود كه با هم اختلاف داشتيم و از او كينه به دل گرفته بودم تا اينكه اتفاقي با فرهاد آشنا شدم. وقتي برايش درددل كردم، به حرفهايم گوش داد و گفت كه كمكم ميكند. در مدتي كه با هم درارتباط بوديم، به يكديگر علاقهمند شديم و تصميم گرفتيم شوهرم را به قتل برسانيم و بعد با هم ازدواج كنيم. اين بود كه نقشه كشيديم تا زماني كه احمد در خواب است، فرهاد وارد خانه شود و كار را تمام كند.
زن جوان ادامه داد: شب قبل، وقتي شوهرم به خواب رفت، در را به روي احمد باز كردم و او وارد خانه شد و با ضربات ميله آهني شوهرم را به قتل رساند. بعد هم جسدش را به اطراف روستا برديم و در يك مزرعه رها كرديم تا اينكه همهچيز لو رفت. سرهنگ علي اميريان، فرمانده انتظامي شهرستان آققلا با بيان اين خبر به همشهري گفت: پس از اعترافات زن 24ساله، همدست او نيز دستگير شد و به اين ترتيب راز جنايت در كمتر از 24ساعت فاش شد و متهمان پس از اعتراف به قتل راهي بازداشتگاه شدند.
نظر شما