که به نظر میرسد در شرایط کنونی علیرغم مقهور شدن این باکس نمایش در برابر دیگر شبکههای سیما، اقدامی مناسب در جهت افزایش سطح سلیقه مخاطب باشد.حقیقت این است که در چند سال اخیر با سرعت گرفتن فرآیند تولید سریال در سیما مشکلات بزرگی گریبانگیر مخاطب تلویزیون ایران شده است.
این مشکل از آنجا ناشی میشود که سریالسازان ما برای تولید سریالهای خود نیاز به فیلمنامه دارند و این فیلمنامهها معمولاً توسط نامهای تکرار شونده نوشته میشوند و فراز و فرود داستانی آن چه در عرصه سریالهای طنز و چه در عرصه سریالهای جدی تاریخی و خانوادگی بسیار رو و نخ نماست، به نحوی که عنصر غافلگیری در جلب مخاطب جای خود را به عنصر تکرار داده است و مخاطب تلویزیون ایران به جای آن که جلب لحظات
غیرمنتظره اثر نمایش شود جلب کدهای آشنا و بنمایههای تکرار شونده در سریال میشود.
ادبیات معاصر ایران و جهان سرشار از داستانهایی است که به دلیل خلق شبکه روابط متنوع میتواند دستمایه مناسبی برای تولیدات متنوع تلویزیونی و سینمایی باشد. اگرچه این امر در سینما و تلویزیون کشورهای اروپایی و آمریکا محقق شده است، اما در تلویزیون ما اقتباسهای ادبی هنوز جایگاه خود را پیدا نکرده است.
تجربه شبکه 4 در پخش آثار موفق اقتباسی جهان چه در عرصه فیلم سینمایی و سریال و چه در عرصه تله تئاتر یک تجربه هوشیار کننده برای تولیدکنندگان سیماست که به جای تکیه بر فیلمنامهنویسانی که نهایت هنرمندیشان نوشتن فیلمنامههای رو و تکراری مثل پول کثیف، سالهای برف و بنفشه، ما چند نفر، فصل زرد، آدمخوار و غیره است، اگر نگاهی هم به ادبیات ایران و جهان بیندازند شاید کمی خلاقیت در گزینش آثار مناسب برای تلویزیون راه حلی برای گریز از بنبستی باشد که بخش فیلمنامه در تلویزیون ایران به آن دچار است.