در واقع ما درباره جهان فراتر از تجربیات مستقیم که از طریق رسانه دریافت میکنیم، میدانیم. در حقیقت رسانه، بیرون از برنامه آموزشی مدرسه مانده است و گاهی اوقات رسانهها به بسیاری از ابعاد جامعه و آگاهی فردی ما غالب میشود، همین امر موجب میشود تا رسانهها با قدرتشان بر ابعاد ناآگاه زندگی ما تأثیر بگذارند. تعجبآور نیست که ما میخواهیم رسانه را مطالعه کنیم؛ بلکه این تعجبآور است که گام بلندی برای شروع مطالعه برداشتیم.
سواد رسانهای به رویههای درک رسانههای جمعی و کاربرد آن میپردازد. و همچنین به دانشجویان کمک میکند تا درکی آگاهانه و انتقادی درباره ماهیت رسانههای جمعی، فنون استفاده از آن و توسعه این فنون داشته باشند. به ویژه هدف آموزش سواد رسانهای افزایش درک دانشجویان از چگونگی کار رسانه، تولید معنا، ساماندهی و ساخت واقعیت از سوی رسانه است. اساساً آموزش سواد رسانهای باید با هدف آموزش دانشجویانی که درکی از رسانه نظیر دانش درباره نقاط قوت و ضعف رسانه، رسانه متعصب و ضروری، نبوغ هنری و حیلهگری درباره رسانه و دانش درباره تأثیرگذاری و تأثیرپذیری رسانه داشته باشد.
- مفاهیم کلیدی در سواد رسانهای
برای شرح فرضیات انتقادی ورای آموزش رسانه در زیر مفاهیم کلیدی بسط داده شده است. در کانادا، سواد رسانهای بخشی از برنامه آموزش مهارتهای زبانی (مهارتهای دوازدهگانه آموزش زبان) میباشد. این مفاهیم یک پایه نظری برای همه برنامههای آموزش سواد رسانهای فراهم میکند و همچنین به معلمان زبان رسانهای و چارچوب آن را برای بحث و گفتگو ارائه میدهد.
1. همه رسانهها ساختارمند هستند
رسانه با دقت ساختارهای زیرکانهای ارائه میکند که بسیاری از تصمیمگیریها و نتایج را از عوامل تعیین کننده منعکس کنند. بیشتر دیدگاه ما نسبت به واقعیت بر مبنای پیامهای رسانهای است که پیشساخته هستند و حاوی نگرشها، تفسیرها و نتایجی است که تقریباً شکل گرفته است. رسانه تا اندازه زیادی برداشتهایی از واقعیت برای ما ارائه میکند. زمان تحلیل یک متن رسانهای به این نکات توجه میکنیم: این پیام چگونه شکل گرفته است؟ و چگونه واقعیت را بازنمایی میکند؟
2. همه افراد پیامها را به سختی تفسیر میکنند.
کسانی که برنامه تلویزیونی یا وبسایت مشابهی میبینند اغلب تجربه مشابه ندارند یا با برداشتهای مشابه مواجه نمیشوند. هر کسی میتواند یک پیام را با توجه به سن، فرهنگ، تجربیات زندگی، ارزشها و عقاید به صورتهای مختلف تفسیر یا قبول کند. زمان تحلیل یک متن رسانهای توجه میکنیم به: چگونه دیگران پیامها را به صورت متفاوتی درک میکنند؟
3. رسانه منافع تجاری دارد.
بیشتر رسانهها برای سود ایجاد شدهاند. عموماً تبلیغات بزرگترین منبع درآمدی است. آگهیهای تجاری بدیهیترین ابزار تولید درآمد هستند، اگرچه پیامهای تبلیغاتی شکلهای زیادی دارد که شامل بر تبلیغ کالا (به طور مشخص کالایی را در برنامهها و فیلمها نشان میدهند)، حمایت کنندگان، جوایز، تبلیغات سه بعدی و پیمایش در اینترنت، حمایتهای اشخاص مهم یا نامنویسی برای استادیوم یا تئاتر. در تحلیل این متن رسانهای توجه میکنیم به: چه کسی و چرا متن رسانهای را تولید میکند؟ اگر پیام اقبال عمومی یافت چه کسی سود و چه کسی ضرر میکند؟
4. رسانه پیامهای ایدئولوژیک و ارزشی دارد.
تولیدکنندگان پیامهای رسانهای عقاید، ارزشها، باورها و تعصبهایی دارند. این عوامل میتوانند بر اینکه چه چیزی و چگونه گفته شود تأثیر گذارد. تولیدکنندگان باید چیزی که شامل متون رسانهای باشد یا نباشد انتخاب کنند، بنابراین هیچ پیام بیطرف یا عاری از ارزش وجود ندارد. از آنجا که این پیامها اغلب از سوی بینندگان زیادی دیده میشود، میتواند تأثیر اجتماعی و سیاسی زیادی بر روی افراد داشته باشد. در تحلیل یک متن رسانهای به این نکات توجه میکنیم: چه سبک زندگی، ارزشها ودیدگاههایی از این پیام بازنمایی یا چشم پوشی شده است؟ لازم است که پیامهای رسانهای درباره موضوعاتی نظیر ماهیت سبک زندگی، واقعیت مصرفگرایی، نقش زنان، پذیرش اقتدار و میهن پرستی محض رمزگشایی شود.
5. هر رسانهای زبان، سبک، تکنیک، اخلاق، باور و اصول هنری خاص خود را دارد.
هر رسانهای معنایی خلق میکند که به صورت متفاوتی از واژگان، تکنیکها و سبکها یا اخلاقیات و باورهای خاصی استفاده ميشود. در یک فیلم یا برنامه تلویزیونی، زمانی که تصویر محو میشود، آن پیامی از زمان را نشان میدهد. لینکهای داغ یا دکمههای جهتیابی نشان میدهد که چیزی را که نیاز دارید در وب سایت پیدا کنید. یک داستان نویس باید از کلمات خاصی برای خلق فضا و شخصیتها استفاده کند، در حالی که رسانه از تصویر، متن و صدا استفاده میکند. در هر زمان، ما ابزار تکنیکی را درک میکنیم. ما در درک زبان رسانههای مختلف روان و سلیس شدیم و میتوانیم کیفیت هنری آنها را درک کنیم. هنگام تحلیل یک متن رسانهای توجه میکنیم به: چه تکنیکی و چرا استفاده شده است؟ توسعه مهارتهای سواد رسانهای ما را قادر میسازد نه تنها متون رسانهای را درک و رمزگشایی کنیم، بلکه از اصول هنری منحصربه فرد هریک از آنها متمتع شویم. تمتع ما از رسانه با آگاهی از چگونگی خلق اشکال و تأثیرات خوشایند افزایش مییابد.
6. رسانه معانی تجاری دارد.
سواد رسانهای بر آگاهی از پایههای اقتصادی تولیدات رسانههای جمعی مبتنی است. شبکهها دنبال مخاطبانی هستند که از آنها حمایت مالی کنند. دانش در این زمینه به دانشجویان اجازه میدهد تا درک کنند که چگونه محتوای برنامه، مخاطبان را هدف تبلیغات خودشان کردهاند و چگونه بینندگان را در گروههای بازاری ساماندهی کردهاند. موضوع مالکیت و کنترل اهمیت حیاتی دارد در زمانی که انتخابهای زیادی در این زمینه وجود دارد ولی با این حال باورهای کمی وجود دارد (نود درصد از روزنامهها، مجلات، ایستگاههای تلویزیونی و شرکتهای نرمافزار کامپیوتری جهان در مالکیت هفت شرکت ادغام شده میباشد).
7. رسانه معانی اجتماعی و سیاسی دارد.
یک بعد مهم از سواد رسانهای آگاهی از گستره تأثیرات اجتماعی و سیاسی ناشی از رسانه میباشد. تغییر ماهیت زندگی خانوادگی، استفاده از اوقات فراغت و نتایج مباحثات سیاسی تلویزیونی سه نمونه از این موارد هستند. رسانههای جمعی تلاش میکنند تا ارزشها و نگرشهای اجتماعی را منطقی نشان دهند. رسانه همچنین نقش بزرگی در رسانهای کردن حوادث و مسائل جهانی از حقوق مدنی تا تروریسم دارد.
8. در رسانه شکل و محتوا مرتبط با هم هستند
رابطه شکل و محتوا مرتبط با مقاله مارشال مک لوهان با عنوان «رسانه پیام است» میباشد. یعنی هر رسانهای برنامه و جهتگیریهای تکنیکی خاص خود را دارد و واقعیت را در شیوههای منحصربه فردی رمزگذاری میکند. بنابراین رسانههای مختلف ممکن است حادثه مشابهی گزارش کنند ولی برداشتها و پیامهای متفاوتی ایجاد کنند.
www.aml.ca
نظر شما