دانیل روفلی به باور عامه بزرگترین قربانی رانندگی بر پل متحرک وودرو ویلسون تشخیص داده شده بود. پل متحرکی که بسیاری آن را به دلیل شلوغی سر گیجهآورش بهعنوان لکه سیاه جاده کمربندی واشنگتن توصیف میکردند.
اما آیندگان نخواهند توانست چون پیشینیان از نحوه تردد خودروها بر این پل انتقاد کنند، زیرا دانیل روفلی با قرار گرفتن پشت دستگاه انفجار و فشار دادن کلید آن به عمر این پل خاتمه داد، صدها تن مواد منفجره پل وودرو ویلسون را به تلی از خاک بدل کردند، تا فضایی خالی جهت احداث پلی جدید ایجاد شود، پلی مرتفعتر وعریضتر. پلی که به کابوس راهبندانهای طولانی خاتمه دهد.
مسئولان شهری تصمیم گرفتند اینبار بر خلاف سیاق گذشته در اقدامی نمادین از میان واشنگتنیها یکی را برای انفجار پل برگزینند، و دانیل روفلی بهعنوان بزرگترین قربانی پل وود رو ویلسون گزینه مناسبی بود. او در واقع بدترین تجربههای دوران زندگی خود را بر این پل کسب کرده بود.
او نه تنها ساعتها ترافیک کشنده پل ویلسون را تحمل کردهبود که حتی یک بار نیز نزدیک بود جان خود را از دست بدهد.
ماجرا از این قرار است که آمبولانسی که پس از تصادفی شدید قرار بود روفلی را به بیمارستان انتقال دهد، پس از رسیدن به پل ویلسون، مدت زمان مدیدی را به دلیل ترافیک، توقف کرد.
در نتیجه همین توقف و دیر زسیدن به بیمارستان روفلی نزدیک بود جان خود را از دست بدهد.
روفلی احساسش را درباره پل ویلسون این چنین بیان میکند: با وجود آنکه دیگر از پل کینهای به دل ندارم، خوشحالم که مسئولیت انفجار آن را به عهده من گذاشتهاند.