زنده یاد علیرضا حیدری ،مدیر انتشارات خوارزمی که جمعه به دیار باقی شتافت را باید در رده سوم قرار داد.
ناشری که کارهایش نقشی جدی و جریان ساز در فرهنگ سازی در عرصههای گوناگون فکر و فرهنگ داشت.
آنهایی که با کتاب و قلم و فرهنگ سر وکار دارند، قطعا یکی از کتابهای انتشارات خوارزمی را دیده اند و روزها و ساعتهایی را با آن زیستهاند. انتشارات خوارزمی به معنی دقیق کلمه یکی از جدیترین و اثر گذارترین ناشران تاریخ نشر ایران بود که توانست زیست بومی فرهنگی را در دوره ای خاص سامان دهد و همه اینها البته به مدد ذهن و قریحه سرشار از ذوق و ظرافت و نیز ظرفیتهای ناپیدای علیرضا حیدری، مدیر فرهیخته این نشر به دست آمد.
نگاهی به کارنامه این نشر و ناشر با بصیرت آن نشان میدهد که هرجا و حوزه و موضوعی که وی گام در آن نهاد، محصول کاری ممتاز و شاخص بود. در حوزه رمان برخی از مهمترین مترجمان شناخته شده کشور برگردان فارسی برخی از رمانهای جریان ساز را عهدهدار شدند که استاد نجف در یابندری ازجمله آنهابود.
در حوزه رمان تالیفی نیز کار بانو سیمین دانشور (سووشون) هنوز بر تارک ادبیات ایران میدرخشد، در حوزه تاریخ ایران و جهان آثاری ماندنی چون تاریخ روسیه و نیز امیر کبیر و ایران (فریدون آدمیت) انتشار یافت و در حوزه متن پژوهی و تصحیح متون برخی از اثار ماندگار چون مقالات شمس استاد محمد علی موحد از ناحیه همین ناشر به مشتاقان عرفان و ادبیات کهن تقدیم شد.
انتشار و معرفی برخی از مهمترین جریانات فلسفی روز اروپا و نیز ترجمه برخی از مهمترین متون کلاسیک فلسفه (آثار افلاتون و آثار ارسطو ونیز برخی از آثار فیلسوفان متاخر) از دیگر خدمتهای فرهنگی این ناشر به شمار میآید.
زنده یاد حیدری به معنی دقیق کلمه ناشری مولف و اثر آفرین بود، شامهای تیز و کم نظیر در شناخت اثر خوب داشت و در شکار مترجمان و نویسندگان و پژوهشگران ممتاز و خوش آتیه ذهنی منحصر به فرد. بسیاری از مولفان و مترجمانی که هم اینک خود ازجمله سر آمدان عرصه فرهنگ و هنراند، در دورهای با این انتشاراتی کار کرده و کتاب تالیف یا ترجمه کردهاند. زنده یاد دکتر محمد حسن لطفی، زنده یاد یحیی مهدوی، زنده یاد منوچهر بزرگمهر، استادانی چون، عزت الله فولادوند، نجف دریابندری، فریدون آدمیت، محمدعلی موحد، ضیاء موحد و خیل کثیری از مترجمان ومولفان که بعدها هر کدامشان، فصلی نو در عرصه فرهنگ و هنر گشودند.
اگر بخواهیم دقیق تر مفهوم زیست بوم فرهنگی را بشکافیم باید حوزه و دایرهای را در نظر آوریم که در یک سوی آن ناشر و مولف و ویراستاران و نویسندگان و مترجمان قرار دارند و در سوی دیگر موزعان و کتابفروشان و از همه مهمتر خوانندگان و منتقدان. هر کتابی که انتشارات خوارزمی به بازار عرضه میکرد، در چنین چرخهای قرار میگرفت و باب بحثهای تازه را در میان اهل فرهنگ و هنر میگشود و در توسعه و فربه شدن این زیست بوم سهمی عمیق داشت.
دغدغه اصلی زنده یاد حیدری پراکندن تخم علم در گوشه گوشه این کهن بوم و بر بود و دریغا که در دو دهه پایانی عمرش، این هم فکر و ذهن و ابتکار به دلیل برخی مشکلات مالی که برای نشرش به وجود آمده بود، درگیر حل و فصل برخی مشکلات دست و پاگیری شد که وی را از کار اصلیاش که توسعه زیست بوم فرهنگی انتشارات خوارزمی بود، باز داشت.
در دو، سه سال اخیر و پس از نزدیک به یک دهه ونیم فترت، انتشارات خوارزمی و علیرضا حیدری، می رفتند که از زیر بار کوه مشکلات کمر راست کنند و این را به خصوص در دو سال اخیر شاهد بودیم که برخی ازکتابهای خوب این ناشر عرضه عمومی شده بود. اما از قرار اجل مهلت نداد که حیدری دوباره اوج وشکوه خوارزمی را ببیند، اگر چه در قفسه بسیاری از ما اهل کتاب و کتابخوانان، شکوه کتابهای زرد رنگ و با حاشیهای که نمایانگر هنر ایرانی است، همچنان میدرخشد. کتابهایی که آرم معروف این انتشاراتی هم در عطف آن جلوه گر است.
یادش گرامی باد.