پنجشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۴ - ۱۲:۲۸
۰ نفر

همشهری آنلاین - سعید مسگری*: طی سال‌های اخیر فعالیت‌های جوانان ایرانی برای راه‌اندازی شرکت استارتاپی بسیار افزایش یافته است،

استارت آپ

اما برعکس اتفاقات شيريني که براي اکثر شرکت‌هاي استارتاپي در کشورهاي توسعه‌يافته رخ مي‌دهد، سرنوشت فعالان استارتاپي ايراني آنچنان با موفقيت همراه نيست. بر اساس تجربه دو، سه سال اخيرعمر اکثر شرکت‌هاي استارتاپي ايراني به يک يا دوسال بيشتر نمي‌رسد و به سرعت شکست مي‌خورند. شرکت‌هايي که با شور و شوق و انگيزه زيادي حضور خودشان را در بازار تکنولوژي اعلام مي‌کنند متاسفانه خيلي سريع و ناگهاني از بازار خارج مي‌شوند. اما چه چيز باعث شده که اين جريان پر شوق راه اندازي استارتاپ‌ها بعد از مدتي خاموش شود؟ چرا اکثر استارتاپ‌ها همانند مشابه‌هاي خارجي خود به موفقيت نمي‌رسند؟ آيا در کشور ما موانعي براي موفقيت استارتاپ‌ها وجود دارد؟ آيا استارتاپ‌ها براي کشور ما مناسب نيستند؟ در اين نوشتار قصد داريم به اختصار به بررسي دلايل شکست استارتاپ‌ها و عدم موفقيت آنها در کشورمان بپردازيم.

حقوق مالکيت معنوي در معناي وسيع کلمه عبارتست از حقوق ناشي از آفرينش‌ها و خلاقيت‌هاي فکري در زمينه‌هاي علمي و صنعتي، ادبي و هنري. به طور سنتي حقوق مالکيت معنوي به دو شاخه اصلي حقوق مالکيت صنعتي و حق مولف يا حق کپي‌برداري تقسيم مي‌شود. در کارآفريني بخصوص در حوزه فناوري اطلاعات و تکنولوژي حقوق مالکيت از اهميت بسيار بالايي برخوردار است. زماني که يک کارآفرين داراي ايده جديدي است و مي‌خواهد اين ايده را به محصول توليد کند بايد قوانين کشور از او حمايت کنند و امکان کپي‌برداري را از بين ببرند. در ايجاد استارتاپ‌ها نيز اين موضوع اهميت بسيار بالايي دارد. بطوريکه بدون داشتن قوانين مناسب که از حقوق مالکيت حمايت کند امکان رشد و شکوفايي استارتاپ‌ها وجود ندارد. متاسفانه يکي از مشکلات کشور ما عدم وجود قوانين مناسب در حوزه حقوق مالکيت و اجراييي نشدن قوانين موجود است. در شرايطي که در کشور ما حقوق مالکيت بصورت مناسب و کارايي وجود ندارد کساني که با ايده‌هاي جديد درپي ايجاد استارتاپ هستند نمي‌توانند اميد چنداني به موفقيت کسب و کار خود داسته باشند. حتي اگر اين افراد ايده‌هاي بسيار خوبي هم داشته باشند و بتوانند آن را به محصول تبديل کنند ممکن است افراد ديگري از ايده و محصولات آنها کپي‌برداري کنند و براي کسب و کار آنها چالش جدي ايجاد کنند. از همين رو يکي از الزامات موفقيت استارتاپ‌ها وجود قوانين مالکيت در کشور است و تا زماني که اين قوانين به درستي تدوين و اجرايي نشوند امکان موفقيت استارتاپ‌ها وجود ندارد.

  • نبود صندوق‌هاي سرمايه‌گذاري ريسک‌پذير

يکي از ويژگي‌هاي مهم استارتاپ اين است که شيوه جديدي از کسب‌وکار که قبلا تجربه نشده است را آغاز مي‌کند. درواقع فرق استارتاپ با يک کسب‌وکار نوپاي عادي اين است که تجربه قبلي ندارد و به همين دليل ريسک‌هاي خاص خودش را دارد. متاسفانه به دليل ويژگي‌هاي خاص استارتاپ‌ها، 80 الي 90 درصد استارتاپ‌ها با شکست مواجه مي‌شوند. اين وضعيت سبب شده است تا سرمايه‌گذاران رغبت کمي براي مشارکت در آنها داشته باشند. طبيعي است سرمايه‌گذاران تمايل دارند در جايي سرمايه خود را صرف کنند که ريسک کمي داشته باشد و پول آنها در معرض خطر قرار نگيرد. بانک‌ها نيز همانند سرمايه‌گذاران خصوصي، تمايل چنداني به مشارکت در سرمايه‌گذاري‌هاي با ريسک بالا ندارند. در نظام بانکي ما بانک‌ها اصلا خود را متوجه ريسک نمي‌دانند و تمام مسئوليت آن را بر عهده کارآفرين قرار مي‌دهند. يعني اگر سرمايه‌گذاري با شکست مواجه شود کارآفرين بايد تمام سرمايه بانک را برگرداند و تمام هزينه شکست طرح برعهده او خواهد بود. اين شرايط سبب شده است که جذب سرمايه براي استارتاپ‌ها بسيار دشوار باشد و شروع به کار آنها با مانعي جدي مواجه باشد.

همواره جذب سرمايه‌گذار براي کسب و کار يکي از مشکلات اصلي شروع به کار آنها است. اين مشکل در تمام کشورها وجود دارد ولي در کشور ما به دليل ناکارايي بازارهاي مالي و عدم رشد کافي آنها اين مشکل دو چندان است. در کشورهايي که بازارهاي مالي توسعه‌يافته وجود دارد براي سرمايه‌گذاري‌هاي با ريسک بالا مانند استارتاپ‌ها نيز فکر شده است و راه‌هايي براي تامين مالي آنها طراحي شده است. در اين کشورها ابزارهايي مانند صندوق‌هاي سرمايه‌گذاري ريسک‌پذير وجود دارد که وظيفه سرمايه‌گذاري و حمايت از کسب و کارها ي جديد و با ريسک بالا را بر عهده دارند. اساسا بانک‌ها در هيچ جاي دنيا سرمايه‌گذاري‌هاي با ريسک بالا را انجام نمي‌دهند و اين خلاء توسط ابزارهاي تامين مالي ديگري مانند صندوق سرمايه‌گذاري ريسک‌پذير پر شده است. اما متاسفانه در کشور ما چنين ابزارهايي اصلا وجود ندارد. عدم رشد بازارهاي مالي و نبود ابزارهاي مالي مناسب سسب شده است تا استارتاپ‌ها توانايي تامين مالي و آغاز به کار نداشته باشند. در اين شرايط استارتاپ‌ها يا اصلا نمي‌توانند شروع به کار کنند و يا با مشکلات زيادي براي تامين مالي مواجه هستند و ناچارند از راه‌هاي نامناسب سرمايه اوليه خود را تامين کنند. بنابراين تامين سرمايه اوليه مانعي جدي بر سر راه شکل گيري صحيح استارتاپ‌ها در کشور ما است که روند رشد و توسعه آنها را دچار اخلال کرده است و مي‌توان آن را يکي از دلايل شکست استارتاپ‌ها دانست.

  • نبود زيرساخت‌هاي لازم در حوره فاوا

همان طور که گفته شد استارتاپ‌ها غالبا در حوزه فناوري اطلاعات و ارتباطات و تکنولوژي قرار دارند. اکثر استارتاپ‌هايي که در کشورهاي مختلف راه اندازي شده‌اند نيز بر پايه تکنولوژي و ايده‌هايي در اين حوزه هستند. بديهي است يکي از الزامات موفقيت اين استارتاپ‌ها، وجود زيرساخت‌هاي لازم در حوزه فناوري اطلاعات است. زماني که قرار است کسب و کار شما پيرامون فاوا باشد و پايه اصلي آن تکنولوژي باشد نيازمند زيرساخت‌هاي آن خواهيد بود. ضريب نفوذ اينترنت بالا، اينترنت پر سرعت با پهناي باند مناسب، مقرون به صرفه بودن استفاده از اينترنت، گسترش شبکه اينترنت تلفن همراه، دسترسي به اينترنت در تمام مکان‌ها، ساختمان‌ها و راه‌ها از جمله زيرساخت‌هاي مهمي هستند که براي ترويج کسب و کارهاي آنلاين و اينترنتي ضروري هستند. بدون وجود دسترسي فراگير و ارزان به اينترنت امکان توسعه و موفقيت استارتاپ ها وجود نخواهد داشت. عليرغم توسعه کشور ما در حوزه زيرساخت‌هاي فناوري اطلاعات و پيشرفت‌هاي چشمگيري که در اين حوزه حاصل شده است اما همچنان با استانداردهاي جهاني اين حوزه فاصله زيادي داريم. بر اساس آمارهاي جهاني سرعت اينترنت در کشور ما بسيار پايين است و در رده‌هايي انتهايي رتبه‌بندي کشورها قرار داريم. علاوه‌بر سرعت پايين اينترنت، قيمت آن نيز بالا است و از بسياري کشورهاي جهان اينترنت گرانتري داريم. اين وضعيت در کنار عدم توسعه نسل‌هاي جديد اينترنت همراه و ضريب نفوذ نه چندان مناسب مي‌تواند مانعي بزرگ بر سر راه موفقيت استارتاپ‌ها باشد.

  • نامناسب بودن فضاي کسب و کار

چيزي که در مورد کسب‌وکارهاي استارتاپ اهميت ويژه‌اي دارد، سرعت در ارائه کار است. استارتاپ، مزرعه پرورش شترمرغ نيست که براي آن برنامه چند ساله چيده شود، چون هر لحظه ممکن است ايده‌اي که در ذهن يک گروه است، توسط گروهي ديگر به مرحله اجرا برسد. کسي که اقدام به راه‌اندازي استارتاپ مي‌کند، يک مسئله ديگر را هم بايد مدنظر قرار دهد. بسياري از ايرادهاي موجود در طرح اوليه در صورتي خودشان را نشان مي‌دهند که به مرحله اجرا برسد. درنتيجه بايد وسواس را کنار گذاشت و ايده به اجرا تبديل شود. براي اجرايي شدن سريع کسب و کار نياز به داشتن محيط کسب و کار مناسب است. در شرايطي که محيط کسب و کار در کشور مناسب نباشد امکان ايجاد سريع کسب و کار و به نتيجه رسيدن آن وجود ندارد. بايد تمام عواملي که در ايجاد و شکل گيري کسب و کار دخيل هستند به نحوي کارا ايفا نقش کنند و بر سر راه ايجاد کسب و کار مانعي ايجاد نکنند. اما متاسفانه محيط کسب و کار در کشور ما اصلا شرايط مناسبي ندارد و همواره رتبه‌هاي بسيار بالايي در گزارش جهاني محيط کسب و کار کسب مي‌کنيم.

بسياري از فععالان حوزه کسب و کار آنلاين نيز به سخت بودن ايجاد اين کسب و کارها در کشورهاي در حال توسعه بخصوص کشورهاي خاورميانه اذعان دارند. به گفته Eyad Alkassae -مدير سرمايه‌گذاري Rocket Internet در خاورميانه-: «[راه اندازي شرکت در ايران] به وضوح از هر کشور ديگري سخت‌تر است.» Rocket Internet يک کمپاني آلماني است که نسخه‌هاي مشابه از تجارت‌هاي آنلاين موفق را در کشورهاي در حال توسعه راه‌اندازي مي‌کند. مدير اين کمپاني که مستقيما درگير ايجاد کسب و کارهاي آنلاين است به وضوح به دشواري ايجاد اين کسب و کارها در خاورميانه اشاره کرده است. بنابراين براي موفقيت استارتاپ‌ها نيازمند مهيا بودن فضاي کسب و کار هستيم و اين همان مشکلي است که در کشور ما وجود دارد. نامناسب بودن فضاي کسب و کار يکي از موانع اصلي شکل‌گيري استارتاپ‌ها در کشور ما است که مي‌تواند موفقيت اين کسب و کارها را ناممکن و يا بسيار دشوار کند.

  • ضعف اکوسيستم استارتاپ

اکوسيستم يا زيست بوم در تعريف ساده، مجموعه‌اي از عناصر و اضلاع براي شکل گيري استارتاپ است که تا آنها وجود نداشته باشند نمي‌توان به موفقيت استارتاپ اميدي داشت. مراکز رشد و شتاب دهنده‌ها، مراکز سرمايه‌گذاري، رسانه‌ها، سمن‌ها، دانشگاه‌ها و مراکز آموزشي، سازمان‌هاي دولتي مرتبط و نظام حقوقي از جمله اجزا اکوسيستم استارتاپ هستند. اينکه در برخي کشورها و شهرها استارتاپ‌ها موفق‌تر از برخي نقاط ديگر هستند به دليل تفاوت در همين اکوسيستم است. با نگاهي به وضعيت کشور مشاهده مي‌شود که کشور ما در اين موارد داراي ضعف جدي است و اکوسيستم مناسبي براي استارتاپ‌ها وجود ندارد. مراکز رشد (Incubators) به اندازه کافي وجود ندارند و اگر هم تعدادي از آنها، در شهرهاي مختلف فعاليت مي‌کنند، تماما دولتي و يا وابسته به دولت بوده و تنها کاري که انجام مي‌دهند دادن وام‌هاي بانکي کم بهره است. هيچ مرکز شتاب‌دهنده‌اي (Accelerator) به شکل درست و حرفه‌اي آن در کشور وجود ندارد. صندوق‌هاي سرمايه‌گذاري تخصصي متمرکز بر استارتاپ‌ها و صندوق‌هاي حامي سرمايه‌گذاري‌هاي با ريسک بالا وجود ندارد. قوانين حقوقي هم داراي خلا جدي در حمايت از نوآوري‌ها هستند و حقوق مالکيت کارايي وجود ندارد. همه اين شرايط سبب شده است تا در کشور ما اکوسيستم استارتاپي داراي ضعف جدي باشد و فضاي مناسبي براي رشد و شکوفايي استارتاپ‌ها وجود نداشته باشد. به نظر مي‌رسد مهم‌ترين دليل عدم موفقيت استارتاپ‌ها در کشور ما نيز همين نکته باشد و اين خلا مهم‌ترين چالش موفقيت استارتاپ‌ها باشد.

* منبع: ماهنامه ديده‌بان فناوري

کد خبر 309801

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha