به دوش کشیدن و جلوبردن داستان، همان قسمتی است که شخصیت اول را مجبور میکند در متن قضیه باشد و بیشترین تلاش را انجام دهد. اما شخصیت اول داستان قهرمانی نوجوانان ایران، برخلاف همیشه نهتنها در متن قضیه نبود که ماهها از والیبال فاصله داشت وخود را با فدراسیون کشتی سرگرم کرده بود.
البته کمتر کسی زحمت این را به خود داد تا یزدانی خرم را ستاره ایران در قهرمانی جهان بداند؛ چه اینکه تبلیغ درباره به نتیجه رسیدن تلاش 17 ساله والیبال ایران به نفع هیچکس نبود. شاید هم اشتباه در نحوه خواندن داستان بود؛ یعنی بعضیها فقط 2صفحه پایانی داستان را خواندند، درصورتی که قهرمانی تیم ملی والیبال نوجوانان ایران از 17 سال پیش شروع شده بود.
پس اینگونه در تمام صحبتها حتی یک تشکر خشک وخالی هم از یزدانی خرم نشد و جملههای ستایشآمیز اینگونه شکل گرفتند؛ «بیشک موفقیت سترگ به دست آمده نشان از همت بالا و شایستگیهای جوانان غیور این مرز و بوم دارد که در سایه ایمان قوی و اعتماد به نفس بالای خویش، ناشدنیها را برای خود ممکن می سازند».
البته این جملهها بسیار متواضعانه بودند که قهرمانی را فقط به جوانان نسبت میدادند و بودند کسانی که به عنوان صاحب مقام قهرمانی، آن را به مردم ایران هدیه کردند. مدیرانی که قبل از سفر تیم ملی نوجوانان، زحمت بدرقه تیم ملی را به خود نداده بودند تا ست کوویچ در برنامه تلویزیونی از آنها انتقاد کند؛ «زمانی که به مکزیک میرفتیم، هیچ کس همراه تیم به فرودگاه نیامد اما زمان برگشت همه بودند و به هم تبریک میگفتند».
حرفهای سرمربی تیم ملی بیشتر ثابت میکند که هیچ کس حاضر نشده داستان قهرمانی را حتی از پرواز تیم ملی به سمت مکزیک بخواند. اما حالا اهمیت زیادی ندارد که داستان را چگونه خواندهاند؛ مهم این است که داستان یک بار دیگر خوانده شود، آن هم از اول؛ داستانی که 3فصل دارد؛ فصل اول مطالعه وبرنامهریزی، فصل دوم ثبات در آسیا و فصل سوم درخشش در والیبال جهان.
داستان قهرمانی: فصل اول
«فدراسیون یک خرابه بود که من آن را تحویل گرفتم». اواخر سال 1368، یزدانی خرم پانزدهمین رئیس فدراسیون والیبال نام گرفت که از سال 1336 تاسیس شده بود؛ فدراسیونی که در سوابق30 سالهاش حتی یک مقام جهانی هم نبود و به رتبههای آسیایی خود - آن هم فقط در میزبانی مسابقات - افتخار میکرد.
«الگوبرداری مناسب یزدانی خرم از کشورهای پیشرو در والیبال برای برنامهریزی، از همان سالهای اولیه آغاز شد و میتوان آن سالها را دوره مطالعه وبرنامهریزی هم نامید». علی شاکری - کارشناس والیبال – اینگونه ورود یزدانی خرم را توصیف میکند؛ ورودی که با تقویت سخت افزاری فدراسیون والیبال شروع شد.
رئیس فدراسیون والیبال در اولین سال حضورش، ساختمان اداری مجللی را برای فدراسیون تهیه کرد و همزمان کمپ تیم ملی را تشکیل داد تا الگویی برای شکلگیری خانه کشتی و دیگر کمپها باشد. پس از تامین این امکانات بود که شیوه پرورش بازیکنان نیز تغییر کرد؛ «باید والیبال سنتی کنار گذاشته میشد.
بنابراین پس از مدتی مطالعه، روسیه به عنوان یکی از کشورهای قابل الگوبرداری انتخاب شد. یزدانی خرم برای کارهای علمی و مجهز شدن والیبال به دانش روز اهمیت زیادی قائل بود». الگوی لازم برای پیشرفت والیبال فراهم شده بود و رئیس به شیوه گلخانهای برای پرورش بازیکنان ملی روی آورد. پس ستاره المپیک 1964و1968 تیم ملی روسیه به ایران آمد و آموزش بازیکنان را آغاز کرد. ایوان بوگاینکف در این دوره وظیفه داشت بازیکنان قدبلندی را که در 25 مرکز استان جذب میشدند، آزمایش کند و بهترینهایشان را آموزش دهد:
«تفاوت یزدانی خرم با دیگر رؤسای فدراسیونها - مثل دکتر غضنفر - این بود که او در کنار ساختارسازی به نتایج حال حاضر نیز اهمیت میداد». دکتر غضنفر در دورهای ساختارسازی را برای فدراسیون بسکتبال آغاز کرد که اکنون نتایج آن را میتوان در مقامهای به دست آمده دید اما مشکل رئیس فدراسیون بسکتبال این بود که فقط پایهسازی کرد. اما یزدانی خرم در کنار ساختارسازی، نتایج خوبی را هم به دست آورد.
تیم نوجوانان ایران در سال 1990، اولین مقام چهارم جهان را کسب کرد و تا سال 95 مقامهای زیر را به دست آورد؛ مقام پنجم در مسابقات جام باشگاههای آسیا در سالهای 92و93، قهرمانی جوانان آسیا در سال 93 (تهران)، اولین راهیابی به مسابقات جوانان جهان 93 (قهرمانی در مسابقات انتخابی تایلند) و مقام پنجم در رقابتهای بزرگسالان آسیا در سال 93(تایلند).
داستان قهرمانی: فصل دوم
بعد از سال 95، دیگر والیبال ایران با جوانانش شناخته شده بود و همه ستارههای آینده آسیا را بهنام محمودی و ترکاشوند میدانستند. هرچند در همان دوره هم این بازیکنان چون جرقهای به حساب میآمدند که ادامه نخواهند داشت اما دیگر تیمهای آسیایی به خوبی میدانستند که با مشکل بزرگی به نام ایران مواجه هستند.
یزدانی خرم دراین دوره (سالهای 1995 تا 2001) ثبات در آسیا و راهیابی به مسابقات جهانی را در دستور کار فدراسیون خود قرار داد؛ «ایران در نتیجه تلاشهای یزدانی خرم به کرسیهای فدراسیون والیبال آسیا دست پیدا کرد». این اتفاق در سال 2000 رخ داد؛ زمانی که یزدانی خرم عضو هیات رئیسه کنفدراسیون شد و ایران کرسیهایی را در کمیتههای داوری، والیبال ساحلی و مسابقات فدراسیون والیبال آسیا به دست آورد. اما این تنها هدفی نبود که فدراسیون یزدانی خرم دنبال میکرد.
پس همزمان بوگاینکف استعدادها را کشف میکرد و تحویل تیم ملی میداد تا درخشش والیبال ایران در آسیا ادامه داشته باشد. از دیگر مسائلی که در این دوره اهمیت خود را نشان میداد، لیگ منظمی بود که در دستههای اول، دوم و سوم پیگیری میشد و مقامهای باشگاهی را هم به ارمغان میآورد؛ «استعدادهایی که کشف میشدند، برای ادامه فعالیت نیاز به تیمهای قوی داشتند و این امر فقط از راه لیگ قدرتمند میسر میشد». در این دوره، راهیابی به مسابقات جهانی دیگر یک آرزو نبود، به راحتی به دست میآمد و والیبال ایران را جهانی میکرد.
مقامهای بهدست آمده در فصل دوم قهرمانی به شرح زیر بودند: راهیابی تیم بزرگسالان به مسابقات جهانی، مقام نهم قهرمانی نوجوانان جهان، مقام نهم قهرمانی جوانان جهان در سال 97، قهرمانی رقابتهای آسیای میانه در رده بزرگسالان، راهیابی تیمجوانان به مسابقات جهانی، قهرمانی تیم جوانان در مسابقات قهرمانی آسیا، مقام دوم باشگاههای آسیا در سال 98، پنجم قهرمانی آسیا (بزرگسالان)، مقام هشتم جوانان جهان، مقام سوم باشگاههای آسیا در سال 99، رتبه دوم باشگاههای آسیا در سال 2000، مقام اول نوجوانان آسیا در سال 2001 .
داستان قهرمانی: فصل سوم
فصل سوم قهرمانی شاید شروع خوبی نداشت چون تیم بزرگسالان بعد از مسابقات بوسان رو به افول گذاشت اما کار پایهای بسیار قوی سبب شد که پایان خوشی داشته باشد. البته در این دوره، همه تصورات بر این اساس استوار بود که دوره طلایی والیبال ایران با ستارههایش پایان گرفته و این مقامها دیگر تکرار نمیشود اما برخلاف تصور بقیه، درخشش ایران نه در رده بزرگسالان که در رده نوجوانان و جوانان اتفاق افتاد.
اما این دوره، 2اتفاق ناخوشایند را با خود به همراه داشت که نتایجش درآینده مشخص میشود. اولین اتفاق مربوط به بازنشستگی بوگاینکف میشد؛ کسی که تیم ملی جوانان حال حاضر، آخرین شاگردهایش و تیم نوجوانان آخرین کشفهایش هستند. بوگاینکف نزدیک به 4سال پیش، آخرین فهرست60 نفره خود را (بازیکنان حال حاضر تیم ملی نوجوانان هم جزو آن فهرست هستند) تحویل فدراسیون داد و رفت.
البته او جایگزینی به نام ست کوویچ دارد که ممکن است به اندازه مربی قبلی موفق باشد. دومین اتفاق مهم هم به کنارگذاشتن رئیس فدراسیون باز میگشت؛ جایی که علیآبادی با توجیه نیاز ورزش اول کشور به یزدانی خرم، او را سرپرست فدراسیون کشتی کرد؛ «کار زیربنایی اینقدر قوی بود که به این راحتیها تخریب نشود و رئیس فعلی فدراسیون والیبال نیز راه یزدانی خرم را ادامه داد».
با این همه، نتایج زحمات 17ساله یزدانی خرم در پایان فصل سوم به دست آمد، آن هم زمانی که او مشغول امور کشتی بود. البته با استناد به حرفهای شاکری نمیتوان نقش داورزنی و سازمان تربیت بدنی را به عنوان ادامهدهندگان راه یزدانی خرم نادیده گرفت اما مسئله اصلی اینجاست که راه قهرمانیها از 17سال پیش برنامهریزی شده بود؛ «من اعتقادم این است که کارهای زیربنایی زودبازده نیستند و البته نمیتوانیم موفقیتهای اخیر را مربوط به این دوره یا دوره قبلی بدانیم چون کار زیربنایی توسط یزدانی خرم انجام و توسط داورزنی حفظ شده است».
با این همه اگر با ارفاق، 30درصد از موفقیتهای به دست آمده را به حساب فدراسیون و سازمان تربیتبدنی وقت بگذاریم، هنوز جای تشکر بزرگی از یزدانی خرم خالی است. مقامهای به دست آمده در فصل سوم به ترتیب ردههای مختلف سنی عبارتند از؛ در بزرگسالان: نایب قهرمانی مسابقات آسیایی بوسان 2002 و مقام سوم مسابقات قهرمانی آسیا 2003.
در رده جوانان: قهرمانی آسیا2002، نایب قهرمانی آسیا2004، قهرمان آسیا و سوم مسابقات جهانی2007. در رده نوجوانان: دوم آسیا 2002، سوم جهان 2003، قهرمان آسیا و پنجم جهان 2005 و قهرمان جهان 2007.
یزدانی خرم: خدا از من تشکر کرد
- قهرمانی ایران در مسابقات جهانی چگونه به دست آمد؟
مقدمات کسب این مقام (و مقامهای مشابه) طی یک برنامه حجیم و سنگین از چندین سال پیش آغاز شد که بوگاینکف به عنوان استعدادیاب در رأس آن قرار داشت و بازیکنان بسیار موفقی را به والیبال ایران معرفی کرد که نوجوانان حال حاضر، آخرین گروه آنها هستند.
- یعنی تمام این مقامها به دلیل حضور بوگاینکف بود؟
ورزش باید به سمت علمیشدن پیش برود و نمیتوان از این مسئله فاصله گرفت. اما امکانات و پول هم باید وجود داشته باشد تا شرایط پیشرفت را فراهم آورد. ما در کنار این مربی، بهترین مربی تغذیه بهترین مربی بدنساز و بهترین آنالیزورها را برای تیم در نظر گرفتیم تا نتیجه سرمایهگذاری مشخص شود. شما عکس سالهای قبل بازیکنان ردههای مختلف تیم ملی را اگر با الان مقایسه کنید، متوجه میشوید که اختلاف وضعیت بدنی بسیار زیاد است. اینگونه مسائل توسط بوگاینکف انجام نمیشد و مربیان دیگری آن را بر عهده داشتند اما این مربی روس بود که کشف استعدادها را بر عهده داشت.
- هدف شما در این برنامهریزی بلندمدت چه بود؟
ما یک روز خدمت مقام معظم رهبری بودیم و ایشان فرمودند که اگر برای ورزشهای گروهی برنامهریزی کنیم، به مقامهای آسیایی و جهانی دست پیدا خواهیم کرد. ما رهنمود ایشان را سرلوحه کار خود قرار دادیم و موفق شدیم در مسابقات مصر مقام دوم را به دست آوریم. به هر حال در همان دوره ما بسیار خوشحال شدیم که توانستهایم از رهنمودهای ایشان استفاده کنیم .
- و بابت این برنامه بلند آیا بعد از این قهرمانیها تشکری از شما شد؟
بله.
- چه کسی؟
خدا.
- از مسئولان ورزش چطور؛ کسی تشکر کرد؟
من به خاطر مسئولان کار نمیکنم.
- سؤال را بهصورت دیگری مطرح میکنم؛ آیاقبل از این توجه ویژهای به والیبال شده بود؟
اصولا بودجه در این سالها ثابت بوده و تغییری نکرده است اما مسئله اصلی این است که از اول در بودجهبندی، چانه ورزش را کوچک گرفتهاند. مجلس و دولت باید به اندازهای که از فدراسیونها توقع دارند هزینه کنند و همینطور بودجهای را برای جوایز قهرمانان در نظر بگیرند.
- با توجه به اینکه حمایت سازمان تربیت بدنی تغییر نکرده و رئیس فدراسیون والیبال هم به تازگی پست خود را تحویل گرفته، قهرمانی را چقدر مربوط به فدراسیون و سازمان میدانید؟
آقای داورزنی هم برای این قهرمانی زحمت کشیدند و حمایتهای سازمان را هم نمیتوان نادیده گرفت اما در شرایطی که قهرمانی به دست آمده، مهمترین مسئله حفظ آن است که بودجه متناسب با نرخ تورم را طلب میکند.
- بعد از 17 سال فعالیت در والیبال ملی، میتوانید آن را فرزند خود بدانید؟
من قبل از حضور در فدراسیون، 5 سال در تیم دخانیات فعالیت میکردم، 2سال هم در پارسخودرو بودم که با فدراسیون جمعا 24 سال میشود.
- پس کنارهگیری از والیبال کار سختی بود؟
من کنارهگیری نکردم، کنارم گذاشتند.
- چرا قبول کردید؟
به هر حال ما مدیران نظام، مدیر بحرانیم و هرجا که به کمکمان نیاز باشد، انجام وظیفه میکنیم. آقای علیآبادی نظرش این بود که کار والیبال روی دور افتاده و من باید مشکلات کشتی را حل کنم.
- میگویند این روزها غرق در کشتی شدهاید و هیچ توجهی به والیبال ندارید؟
من اخلاقم اینگونه است که وقتی از جایی خارج میشوم، پشت سرم را هم نگاه نمیکنم.
- به هر حال تشکر ما را بابت قهرمانیهای تیم ایران بپذیرید.
خواهش میکنم.