به گزارش ايكنا، پروفسور «عبدالعزیز ساشادینا» استاد دانشگاه ویرجینیای آمریکا با تاکید بر اینکه باید ابعاد گوناگون و پیچیده کربلا را با هم جمع کرد تا به حقیقت حسینی پی برد، گفت: به طور کلی دو روایت تاریخی عمده و متفاوت درباره قیام عاشورا وجود دارد؛ یکی این است که فلسفه قیام امام حسین (ع) زنده کردن امر به معروف و نهی از منکر بود و دیگری این که برخی بر این باورند حرکت امام حسین (ع) در کربلا قیامی برای تشکیل حکومت اسلامی بر پایه عدالت بود.
اين مورخ افزود: وقایع تاریخی در خلأ به وجود نمیآیند بلکه دارای بستری هستند و از طریق آن شکل میگیرند. وقایع تاریخی سبب و مسبب دارند. اسباب واقعه کربلا پیچیدهتر و وسیعتر از آن است که بتوان نگاه تقلیلگرایانه به آن داشت. اگرچه که هر دو روایت فوق درست است اما بیانگر کل حقیقت قیام امام حسین (ع) نیست. هر چند که یکی از اهداف تشکیل حکومت اسلامی همان امر به معروف و نهی از منکر است، اما مقصود اصلی امام حسین (ع) این بود که دین اسلام را آنگونه که جد ایشان ابلاغ کرده بودند و در حال از بین رفتن بود احیا کند.
ساشادینا با اشاره به اوضاع امت مسلمان در دوران امام حسین (ع) گفت: تا سال 60 هجری حکومت وقت در دین اسلام بدعتهای بسیاری گذاشته بود. اما پس از قیام امام حسین (ع) هیچ حاکمی جرات نکرد ارکان و احکام شریعت اسلام را دستکاری کند. بنابراین هدف اصلی امام حسین (ع) از قیام عاشورا حفاظت از پیغام حضرت رسول (ص) بود. اهل بیت (ع) به خوبی میدانستند که پیغام اسلام مختص به قوم عرب نیست بلکه جهانشمول است و واقعه کربلا توانست این موضوع را روشن کند. تا قبل از واقعه کربلا منافق از مومن قابل تشخیص نبود، معاویه مردم را با پول می خرید اما اصحاب امام حسین (ع) دارای ضمیر و وجدان سالم بودند و هیچ کس نمیتوانست با وجدان آنها بازی کند. بنابراین فکر میکنم که نمیتوان فلسفه قیام عاشورا را به این دو روایت تقلیل داد. حقیقت این واقعه فراتر از آن است که بتوان در دو موضوع یادشده، خلاصه کرد.
این مورخ و محقق شیعه در پاسخ به دلیل میزان بالای علاقهمندی شخصیتهای بزرگی مثل گاندی و ماندلا به امام حسین (ع)، گفت: علت علاقه فراوان مهاتما گاندی به امام حسین (ع)، مساله اقلیت و اکثریت بود. فرض کنید فردی با حاکم ظالمی روبرو است که ابرقدرت بهشمار میرود، مستعمره دارد و از هر جهت میتواند او را از بین ببرد. اما او علیه ظلم قد علم میکند و به آن تن در نمیدهد. در فرهنگ هندی چنین فردی «مبارزی که برای حقیقت مبارزه میکند» نامیده میشود. واقعه کربلا برای گاندی از این جهت نمادین شده بود که اقلیت حقیقتجو توانست با مقاومت خود حکومت زمان خود را متزلزل کند؛ گاندی میگوید مبارزه خود علیه استعمار انگلیس را از حسین (ع) آموختم که چگونه در برابر استبداد مقاومت کرد. گاندی که قرآن را نیز مطالعه کرده بود امام حسین(ع) را رمز فهم خود از قرآن میدانست چرا که قرآن انسانها را به عدالت فرا میخواند.
ساشادینا درباره ارادت نلسون ماندلا، رهبر جنبش آزادیخواهی آفریقای جنوبی به امام حسین (ع) نیز گفت: ماندلا هم برای امام حسین (ع) احترام بسیار خاصی قائل بود و هم با مسلمانان رابطه خیلی خوبی داشت. من او را چند بار ملاقات کردم. او انسان بسیار شریفی بود. ماندلا میگوید امام حسین (ع) برای او که در برابر نژادپرستی سفیدپوستان آفریقای جنوبی مقاومت میکرد الهامبخش بود. مثال از این دست بسیار است و امام حسین (ع) از دیدگاه بسیاری از افراد در تاریخ مظهر طاقت معنوی و روحانی است که توانست تیغ و شمشیر را شکست دهد و در این راه واقعا پیروز شد.
عبدالعزیز ساشادینا؛ اسلامشناس و استاد مطالعات مذهبی دانشگاه جرج ماسون (George Mason) وابسته به دانشگاه ویرجینیا در آمریکاست. زمینههای تحقیق و تدریس او اسلامشناسی به خصوص شیعه، اخلاق زیستی، اسلام در دوران معاصر، دموکراسی و حقوق بشر در اسلام بوده است.
ساشادینا در خانوادهای هندیتبار شیعه در تانزانیا در شرق آفریقا به دنیا آمده و مدرک کارشناسی در مطالعات اسلامی را از دانشگاه اسلامی علیگر دریافت کرده است. وي در سال ۱۹۶۷ میلادی به ایران آمد و در رشته کارشناسی زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه فردوسی مشهد تحصیل کرد و در این دوران به تحصیلات حوزوی در مشهد، قم و نجف نیز پرداخت.
ساشادینا در سال ۱۹۷۲ به کانادا رفت و کارشناسی ارشد و دکترای خود را در دانشگاه تورنتو در رشته مطالعات اسلامی دریافت کرد. در کارنامه حرفهای او تحقیق در دانشگاههای مختلف آمریکا، کانادا، ایران، اردن و سایر کشورهای خاورمیانه دیده میشود.
نظر شما