در روزهای اخیر جهان شاهد تحولات عجیب و گستردهای بود. درست در آستانه نشست وین که در آن نمایندگان قدرتهای جهانی به همراه کشورهای خاورمیانه و نهادهای بینالمللی بعد از سالها درگیری و جنگ و رشد گروههای تروریستی در سوریه، بالاخره به توافقهایی ابتدایی دست یافتند تا با حضور همه کشورهای مؤثر در حل بحران سوریه، درباره آینده این کشور مذاکره کنند؛ چند حمله و انفجار تروریستی در پاریس به کشته و زخمی شدن صدها نفر منجر شد و اعزام و آمادهباش هزار و پانصد نفر از نظامیان این کشور، چهره فرهنگی و توریستی پاریس را سالها بعد از جنگ جهانی دوم، مجدداً به چهرهای نظامی و وحشتزده تبدیل کرد.
گروه تروریستی داعش در صفحات اجتماعی خود با به عهده گرفتن مسئولیت این اقدام تروریستی، دلیل حمله به استادیومی که بازی فوتبال فرانسه و آلمان در آن در جریان بوده را حضور فرانسوا اولاند، رئیسجمهوری فرانسه در ورزشگاه و دلیل حمله به کنسرت باتاکلان را حضور «صدها مشرک در بزم منحرفانه» عنوان کرده است. همچنین در بیانیه داعش آمده است که «جسارت توهین به پیامبر» و حملات هوایی فرانسه به قلمرو این گروه در سوریه دلیل حملات پاریس بوده است.
این گروه در نهایت اعلام کرده است که «این حملات ۱۱ سپتامبر فرانسه است.» با وجود این عملکرد این گروه و شواهد موجود نشان میدهد فراتر از اهداف ایدئولوژیک اعلام شده از جانب داعش، حملات وحشیانه این گروه مقاصد شوم دیگری را دنبال میکنند. چراکه اگر هدف اصلی آنها مسائل ایدئولوژیک و اعتقادی بود، جهان اسلام خود هم اکنون با گرفتاریها و مصائب بسیاری روبهروست که در رأس همه آنها اشغالگری و رفتارهای وحشیانه رژیم صهیونیستی قرار دارد.
این در حالی است که داعش تا کنون کوچکترین مزاحمتی برای این رژیم اشغالگر ایجاد نکرده است. از سوی دیگر اگر هدف تروریستهای داعش حمایت از کیان پیامبر (ص) و مقابله با کفر و گناه بوده است، باز هم باید گفت اقدامهای وحشیانه این گروه نه تنها کمکی به اسلام نکرده بلکه بیشتر چهره دین اسلام را که کشته شدن یک فرد بیگناه را همچون کشتن همه بشریت میداند و مردم را به صلح و مدارا دعوت میکند، خدشهدار کرده و در درازمدت سبب اسلامستیزی و افزایش فشارها بر مسلمانان ساکن در کشورهای اروپایی میشود.
از سوی دیگر اگر هدف آنها آنگونه که در بیانیه خود گفتهاند، گوشمالی فرانسه و هشدار به دیگر کشورها به دلیل مداخله در عملیات نظامی سوریه بوده است، تجربه 11 سپتامبر نشان میدهد، اقدامهای متهورانه گروههای تروریستی علیه مردم بیگناه، تنها ثمرهای که به دنبال دارد مصممتر کردن کشورهای غربی برای مداخله در کشورهای مسلمان برای مقابله با افراطگرایی و البته حمایت افکار عمومی جهانی از این امر به دلیل وحشت ایجاد شده است. کما اینکه اقدامهای بن لادن در 11 سپتامبر نه تنها عامل بازدارندهای برای مداخله نکردن آمریکا در خاورمیانه نبود، بلکه سرآغاز دوره جدیدی از مداخله نظامی، آشوب و ناامنی در کل منطقه شد. پس چرا و با چه اهدافی در این مقطع زمانی این گروه افراطگرا مناطق غیرنظامی یک کشور اروپایی را هدف قرار میدهد؟
شاید با توجه به زمان انجام این عملیات تروریستی که درست یک روز قبل از نشست وین برای حل بحران سوریه بوده و عاملان انجام این فعالیتها که حداقل یکی از آنها فرانسوی بوده است، هدف اساسی تروریستهای داعش اثبات و اعلام این نکته بوده است که داعش یک گروه کوچک تروریستی محدود و منحصر به سوریه و عراق نیست که با نیروی نظامی و بمباران هوایی بتوان آن را از بین برد. داعش در طول سالهای متمادی تبدیل به یک طرز فکر و نگرش شده است که حتی شهروندان غربی نیز میتوانند آن را بپذیرند، تکثیر کنند و در راه اهدافش قربانی بگیرند.
بنابراین نخستین پیام سیاسی داعش به قدرتهای بزرگ شرکتکننده در وین این بوده است که دیگر برای تغییر مسیر و مخالفت با ما دیر است و حتی اگر موفق به پایان دادن به بحران سوریه شوید، در مبارزه با ایدئولوژی تکثیر شده ما ناکام خواهید بود. هدف دیگر داعش همچون تمنای دیگر گروههای تروریستی، ایجاد رعب و وحشت در بین مردم معمولی برای بزرگنمایی و قدرتمند جلوه دادن خویش است؛ حمله برنامهریزی شده به چند مرکز مختلف در یکی از پیشرفتهترین کشورهای اروپایی، تصویری هولناک و قدرتمند از یک گروه تروریستی به نمایش میگذارد که میتواند به معنای زنگ خطر و عامل تهدید و ناامنی هم برای مردم فرانسه و هم برای همه کشورهای شرکتکننده در ائتلاف مبارزه با داعش باشد.
از این رو میتوان نتیجه گرفت که برخلاف اهداف ادعایی این گروه تروریستی، هدف اصلی عملیات تروریستی انجام شده، نه اعتلای اسلام و تقویت امت مسلمان؛ بلکه جاهطلبی این گروه افراطگرا برای نمایش قدرت و بزرگنمایی خود در چشم حریفان و خط و نشان کشیدن برای آنها بوده است. گروه داعش که با برداشتهای نادرست و افراطی از دین و تعریف اهداف و نیات متناقض شکل گرفت، تا مدتی به ابزاری سیاسی برای قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای تبدیل شد و با کمکهای مالی آنها تقویت و تکثیر شد، حال ظاهراً با تغییر مسیر قدرتهای حامی خود، زنجیر گسسته و میخواهد چنگ و دندان خود را به آنها نشان دهد. در چنین شرایطی باید گفت فرانسه اولاند شاید آمریکای جرج بوش نباشد؛ اما با این اقدامهای تروریستی مجدداً پروژه مشروعیتبخشی مداخله در خاورمیانه کلید خورده است.
- منبع: ايرنا
نظر شما