با اين نظرگاه هر اتفاقي كه رخ ميدهد از اين زاويه كه چقدر با موازين انساني نزديك يا دور است مورد تحليل قرار ميگيرد و هر رخدادي بر اساس خرد و انديشه انساني بررسي ميشود. ديدگاه ديگر كاري به اين مسائل ندارد و ميگويد ما فرزند عصر خود هستيم و در اين مسير هر اتفاقي كه بيفتد بينياز از انديشه انتقادي است و نيازي هم به تحليل و واكاوياش نداريم.
بر اساس اين ديدگاه رخدادها به اندازه كافي از سوي جامعهشناسان، روانشناسان و سياستمداران از منظر خردمندانه مورد بررسي قرار گرفتهاند و حتما قبلا فكري به حال آسيبها و آفتهاي احتماليشان شده است و ديگر نيازي به تحليل فردي ما نيست. اين كار بزرگان جامعه است و ما تنها بايد با هر پديدهاي كه مرسوم ميشود همراهي كنيم. اينكه اين روزها همه سرها در لپتاپها و موبايلهاست نشانهاي آشكار بر گرايش به جامعهاي فرضي است كه منطبق با خواست و رفتار و زيست مورد نظر و مطلوب مخاطب عمل ميكند.
به نظر ميرسد كه اين رفتار اجتماعي تا حد زيادي گريزناپذير هم هست و به سادگي نميتوان آن را تغيير داد. نسل من هر اتفاقي را با انديشه انتقادي تحليل ميكند و در مورد تلفن همراه و سهولت استفاده از فضاي مجازي به اين نكته فكر ميكند كه اين ماجرا چقدر به زندگياش كمك ميكند، تا چه اندازه او را از موازين اجتماعي، اخلاقي و خانوادگي محروم ميسازد. هر چند استفاده گسترده از فضاي مجازي به نوعي مرز ميان نسلها را هم برداشته است.
در فضاي يك خانواده، پدر پس از ساعتها كار، مادر بعد از مشغلههاي فراوان سامان دادن به امور خانه و بچهها بعد از تحصيل دانش، در منزل گرد هم ميآيند. صرف شامي و شكل گرفتن جمع گرم و صميمانه و تعامل و گفتوگو نماهاي بعدي اين سكانس را شكل ميدادند. حالا اما، اينها همگي از خانواده دريغ شدهاند چون همه سرشان در تلفن همراهشان است.
در واقع يكي از تبعات ورود بيرويه به فضاي مجازي اين است كه ما را از آن نگاه كلاسيك به مفهوم خانواده دور ميكند. در محافل ديگر، محيط كار، مترو، اتوبوس و ديگر فضاهاي عمومي هم باز سرها در موبايلهاست. فرصتي كه ميتوانيم در آن ناظر فقر در جامعه و رفتارهاي ناهنجار يا بهنجار مردم يا شنونده مستقيم دردها و آلام همشهريانمان باشيم را از خود محروم ميكنيم. در عوض غرق شدهايم در دنياي مجازي و خودمان را از همه رخدادهاي واقعي و ملموس جامعهمان محروم كردهايم و دوست داريم در دنيايي حضور داشته باشيم كه در آن واقعيتها هم دستكاري شده است و در عوض ما در آن قدرت انتخاب داريم. من گاهي كه با اتومبيل در بزرگراهها حركت ميكنم صحنههايي را ميبينم كه دوست ندارم از تماشايش محروم شوم.
اين دنياي واقعي را با تمام مشكلات و زشتيهايش به دنياي مجازي ساختگي ترجيح ميدهم. بنابراين از منظر انساني و ديدگاه انديشهورزانه خيلي موافق اين حجم از حضور در فضاي مجازي نيستم و چهره واقعيت را با وجود خشونت و رخدادهاي تأسفبار ترجيح ميدهم به چهره تلطيفشدهاي كه توسط انسانهايي ديگر دستكاري شده است و جهاني از تصنع را مقابل چشمانم قرار ميدهد.
- بازيگر سينما، تئاتر و تلويزيون
نظر شما