«این فصل را با من بخوان» دومین تجربه دفتر موسیقی و شعر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ساخت این نوع از موسیقی است که برخلاف تجربه نخست، قرار است به سرعت آماده اجرا شود: هفتهدفاع مقدس.
بنابراین طبیعی است که نه مجید انتظامی فرصت ساخت موسیقی جدیدی خواهد داشت و نه حسین پارسایی _با مشغلههای یک رئیس مرکز هنرهای نمایشی_ امکان کارگردانی ویژهای برای یک اجرای ویژه.
انتظامی قصد دارد از قطعههای گذشته خود استفاده کند و پارسایی نیز درباره مراحل آمادهسازی این طرح این طور میگوید: از حدود 40 روز پیش تمرینهایمان را آغاز کردهایم و تا به امروز 2 گروه موسیقی و نمایش بهصورت مستقل کار کردهاند، اما از امروز قرار است تمرینها را بهصورت هماهنگ در تالار وحدت انجام دهیم؛ در خلال این تمرینهاست که به شکل نهایی اجرای برنامه خواهیم رسید.
پارسایی که در نشست خبری «سوئیت سمفونی این فصل را با من بخوان» سخن میگفت، ادامه داد: «5قطعه نمایشی کنار هم طراحی شدهاند و میکوشیم با الهام از قطعات موسیقی، این قطعات را طراحی کنیم و امیدواریم اجرای این اثر یکی از درخشانترین آثار تلفیقی باشد که در پایان آن صحنه و تماشاگر به یک همنوایی شکوهمند برسند.»
این همنوایی شکوهمند از 30شهریور یعنی تنها 5 روز دیگر در تالار وحدت به نمایش درمیآید، درحالی که از همین حالا، سازندگان آن احتمال شکست را میدهند.
مجید انتظامی: « کنسرت ما موسیقی سمفونی نیست، بلکه هدف ما بیشتر انجام یک کار تجربی است؛ البته ممکن است کار تجربی با عدم استقبال روبهرو شود، اما اگر تمام ذهنیات ما تحقق پیدا کند، مردم بهخوبی از این برنامه استقبال میکنند.»
اما میتوان حدس زد که تمام ذهنیات گروه تحقق پیدا نخواهد کرد، چرا که آنها تنها 5 روز برای هماهنگی فرصت داشته اند.
هرچند که انتظامی کار خود را این طور معرفی میکند: «چند سالی است که به اجرای یک کنسرت متفاوت فکر میکنم چرا که معتقدم باید در اجراهای رسمی و خشک ارکستر سمفونیک تهران به نوعی تنوع ایجاد شود و ارکستر را میان مردم آورد. به همین دلیل برای این اجرا به چیدمانی متفاوت در صحنهآرایی و اجرای حرکات نمایشی از بدو ورود تماشاگر تا استقرار کامل در جایگاههای خود فکر کرده ایم.»
با این حال شاید انتظامی کمترین نقش را در موفقیت یا شکست کار داشته باشد؛ او تنها کارهای گذشته خود را تکرار خواهد کرد: «قطعات این سمفونی از روز واقعه با عروسی شروع میشود و بعد از اجرای مقدمه ارکستر به مراسم زار ویژه عزاداری میرسیم و با حماسه خرمشهر ادامه پیدا میکند و بعد از آن قطعه از کرخه تا راین، بوی پیراهن یوسف و آژانس شیشهای اجرا میشود و در نهایت با همخوانی جمعیت حاضر به قسمت پایانی سمفونی ایثار میرسیم.»
ظاهرا تا این جای کار، تنها تفاوت اجرایی فصلی که قرار است پارسایی و انتظامی بخوانند، شقه کردن کنسرت است.
انتظامی میگوید: «درنهایت تصمیم گرفتیم تا قصهای را بر اساس برخی از آثارم بنویسیم و در آن قصه شرح کامل این سمفونی را با همراهی ارکستر سمفونیک تهران و گروه کر تالار وحدت اجرا کنیم و همچنین برخی از نوازندهها را که عمدتا با سازهای مسی مینوازند به فراخور قصه در جاهای مختلف تالار جا دهیم تا درعین اجرا روی سن تماشاگران را به واسطه این نوازندهها با خود همراه کنیم.»
باقی ماجرا، به محمد رحمانیان و طبق روال گذشته، نادر رجبپور مربوط است.
نادر رجب پور با گروه حرکات موزون خود که در فصل مشترک شجاعی_چکناواریان، نام خود را بر سر زبانها انداخت، طبیعتا در فصلهای مشترک دیگری که در راهند، پای ثابت ماجرا خواهد بود، چرا که اصولا تعداد گروههای حرکات موزون منسجم و دم دست، آن قدر نیست که جای رقابتی بماند.
محمد رحمانیان نیز نویسنده کار است و همسرش، مهتاب نصیرپور در اجرای قطعات نمایشی و کلام قطعات باکلام همکاری خواهد کرد. علاوه بر اینها امیر اثباتی هم هست که به گفته پارسایی، «هم بهعنوان طراح هنری و هم در جایگاه طراح، حرکت ما را در اجرای این برنامه همراهی میکنند. ضمن اینکه مشاور اجرایی ما حسین مسافرآستانه است.»
با این همه، هنوز پارسایی نیز با اطمینان از کار حرف نمیزند: «این طرح تجربه آزمون و خطاست، اما روحیه ریسکپذیری مجید انتظامی بسیار بالاست.»