مادر از همان لحظه كه فرزند را در وجود خود ميپرورد تا زماني كه ميوه وجودش را به دنيا ميآورد و لحظهلحظه مراقبت ميكند و با شب بيداري و از خود گذشتگي و فداكاري بزرگ ميكند، در هر لحظه و هر ثانيه با عشقي سرشار و محبتي وصفناپذير ميوه جانش را پرورش ميدهد. از نگاه ديگراني كه از بيرون نگاه ميكنند، حتي درك اين رابطه و عشق و فداكاري ناممكن است. مادر اما از همان لحظه كه مادر نام ميگيرد، باري از عشق و محبت و نگراني فرزند را به دوش ميگيرد و اين بار را تا آخرين لحظهاي كه زنده باشد به دوش ميكشد؛ باري كه شايد مردان و كساني كه مادري را تجربه نكردهاند، لحظهاي تحمل آن را نداشته باشند. مكمل عشق و محبت مادري اما تدبير و منطق پدر است كه در كنار محبت مادر تربيتي صحيح و كامل را براي كودك رقم ميزند.
گاهي اما اگر اين تقسيم وظيفه ميان عشق و عقل در تربيت فرزند به خوبي انجام نشود، اگر عقل و عشق در كنار هم بهكار گرفته نشوند يا اگر به جهت غلبه قدرت پدر يا مادر در خانواده يكي بر ديگري چيره شود، فرزند دچار آسيب ميشود و تا آخر آسيب ناشي از تربيت ناصحيح را به دوش ميكشد. يكي از مواردي كه در زمينه چيرگي احساس بر تدبير و عقل در تربيت بچهها مشكلات زيادي به بار ميآورد، حساسيت بيش از حد در تربيت فرزند است. مادري كه به جهت شدت علاقه و رگههاي شخصيت وسواسي بيش از حد در مراقبت و تربيت فرزندش حساسيت به خرج ميدهد، ندانسته، سلامت و موفقيت او در طول زندگي را تهديد ميكند.
مادري كه توان جدا كردن فرزندش از خود را ندارد، به تميزي و نظافت بچه بيش از حد و افراطي حساسيت دارد، بيش از معمول در برخوردهاي اجتماعي از فرزندش حمايت ميكند يا هر نوع رفتار وسواسگونه ديگر را در برخورد با دلبندش انجام ميدهد، علاوه بر لطمهاي كه در اثر مستقيم آن رفتار به فرزندش ميزند، غيرمستقيم هم حساسيت و وسواس را به فرزندش منتقل ميكند؛ وسواسي كه ميتواند در آينده در فرزند بهصورت بيمارگونه در بيايد و آينده او را تحتالشعاع قرار دهد. از همين روست كه مادران نازنين سرزمين من بايد بادقت و مراقبت و تدبير بيشتري با فرزندانشان رفتار كنند تا به لطف خدا نسلي سالم و مستقل را براي فرداي ايران پرورش دهند؛ نسلي به دور از ترديد و وسواس.
نظر شما